دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله محمد صادق حائری شیرازی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله محمد صادق حائری شیرازی

مبارزات

آیت الله حائرى قبل از نیمه خرداد 1342 از طریق اعلامیه ها و سخنرانى هاى امام خمینى با ایشان آشنا شده بود. او پس از تبعید امام به ترکیه در 13 آبان 1343 مبارزات آشکار خود را علیه رژیم پهلوى و عوامل استکبار جهانى آمریکا، انگلیس و صهیونیسم آغاز کرد.

وى طى جلسات گوناگونى که براى اقشار مختلف به ویژه جوانان برگزار مى نمود، مردم را با مسائل سیاسى روز، نقشه هاى شوم استعمار، امام خمینى و افکار وى آشنا مى کرد و به ترویج و تثبیت رهبرى و مرجعیّت ایشان همّت مى گماشت. وى تا سال 1351ش فعالیت هاى یاد شده را بدون مانع و مزاحمى ادامه داد.

در تیرماه همان سال مزدوران رژیم به جلسات آیت الله حائرى مشکوک گردیدند و براى وى و شرکت کنندگان محدودیتهایى فراهم آوردند. برخى از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات ایشان را به تدریج به تعطیلى کشاندند.

آیت الله حائرى از آن به بعد چندبار بازداشت، زندانى و تبعید شد. در این دوران از مراکز فعالیتهاى انقلابى مسجد شمشیرگرها و از محورهاى مبارزات در مرکز استان فارس، شیرازایشان بود. بیشتر جوانان و مردمى که قبل و بعد از پیروزى انقلاب در تظاهرات، سنگرهاى حفظ نظام، دفاع مقدّس شرکت داشتند و هم اکنون در سمتهاى مختلف اجرایى و... به خدمت اشتغال دارند، از تربیت شدگان آیت الله حائرى مى باشند.[11]

به خاطراتى از دوران مبارزه آیت الله حائرى با رژیم طاغوت توجه مى کنیم:

در سال 1345ش مأموران رژیم و ساواکیها به منزل برادر بزرگ آیت الله حائرى، مرحوم آیت الله آقا صدرالدین حائرى حمله بردند و پس از بازرسى نوارهاى سخنرانى امام خمینى پیرامون کاپیتولاسیون را ضبط و ایشان را زندانى کردند.

آیت الله حائرى مى گوید:

«ضبط صوتى که ما به وسیله آن نوارهاى امام را گوش مى کردیم از نوع ضبط صوتهاى گراندیک و نوارهاى حلقوى بزرگ بود. ما صداى امام را روى نوارهاى کاست ضبط کرده بودیم تا راحت در دسترس مردم و علاقه مندان قرار گیرد. در حمله اى که به خانه اخوى شد، نوارها را بردند ولى ضبط صوت را که در معرض دید آنان بود گذاشتند و نبردند.»[12]

آیت الله حائرى شیرازى در بهار سال 1351 به مدت شش ماه به شهر فومن تبعید گردید و در منزل همشیره آیت الله بهجت، اتاق کوچکى گرفت و این دوران را با همسر و فرزندانش و صاحبخانه گذرانید. ایشان مى گوید:

«من در مدتى که در فومن تبعید بودم، زبان گیلکى را یاد گرفتم و توانستم یکى از جوانان آن شهر را با افکار و اندیشه هاى خود آشنا کنم. این جوان با استعداد و خوش فکر که نامش آقاى کامران زاده است به عنوان قهرمان ایجاد اشتغال در سطح استاد گیلان مطرح مى باشد. بعد از تبعید از آنجا به قم رفتم و مدّتها ساواک در جست و جوى من بود که کجا هستم![13]

«خدا ما را از یک سو حساب شده تحت فشار قرار مى داد و از سویى دست ما را مى گرفت تا از درون پوچ نشویم. یک بار که مرا به شکنجه گاه بردند، دستهایم را از پشت بستند و به آن دستبند قپانى زدند. کیسه اى از شن را هم به آن آویختند و مرا روى یک پا نگاه داشتند و شکمم را نیشگون گرفتند. من در این حال گفتم: خدایا تو مى بینى! وقتى مأمور شکنجه آقاى رضوانى که با عدّه اى مرا تماشا مى کرد این جمله را شنید، پرسید چه گفتى؟ من آن جمله را تکرار کردم. او همراهانش را از شکنجه گاه بیرون کرد و شلاقى را که در دست داشت، به گوشه اى پرت و خود را روى مبلى که در آنجا بود انداخت و با سرافکندگى گفت: تف بر این نانى که ما مى خوریم! سپس دستبند را باز کرد و از من عذر خواست. از آن به بعد از مریدان من شد و از آن پس هرگاه دستگیر و زندانى مى شدم، به من توجّه داشت.

شخصى به نام دکتر میرفخرایى بود که در سیلى زدن مهارت داشت. او چنان سیلى به گوشم زد که تا کنون ناراحتى دارم و گوشم سنگین است. برخى اوقات هنگام بازجویى یکى از فرزندانم را با خود مى بردم.»[14]

در آینه اسناد

در نامه ساواک فارس خطاب به ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور که در مورخه 26/5/1349 نگاشته شده است، پیرامون نظر علماى شیراز درباره مراجع تقلید چنین آمده است:

«... سید عبدالحسین دستغیب، سید احمد پیشوا، سید کرامت الله ملک حسینى، صدرالدین و محى الدین حائرى و عدّه دیگرى از عوامل شناخته شده مربوطه با آنها خمینى را تأیید مى نمایند... .»[15]

«در سى فروردین ماه 1352 در شیراز شیخ صدرالدین حائرى و برادر او محى الدین حائرى را براى چندمین بار و به اتفاق دوازده نفر از متدینین بازداشت نموده اند. این عدّه همگى در منزل اخوان حائرى اجتماع کرده بودند و به بحث هاى اسلامى مى پرداختند... .»[16]

امام در نامه اى که از پاریس براى آیت الله پسندیده ارسال داشت، چنین مى نویسد:

«... رسیدگى بعضى از زندانیان و احوالپرسى از خودشان یا اقوامشان لازم است مثل آقاى دستغیب و آقاى حائرى شیرازى و از این قبیل اشخاص...»[17]

امام خمینى در تاریخ 10 / 4 / 1364 در نامه اى که طى آن آیت الله جنّتى را مأمور حلّ مسائل شیراز نموده از آیت الله حائرى چنین نام برد:

«... و از جناب آقاى حائرى نیز مى خواهم با همراهى آقایان در رفع حادثه کوشش نمایند... .»[18]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
آشنایی با مجازات توهین و درگیری با مأموران پلیس

آشنایی با مجازات توهین و درگیری با مأموران پلیس

مردم به طور کلی از این موضوع غافل هستند که مأمور دولت به اختیار خود آن‌ها را اعمال قانون نمی‌کند و مأمور در اجرای وظیفه معذور است؛ اما با این وجود در برابر مأمور مقاومت کرده یا به شخصیت وی توهین می‌کنند.
Powered by TayaCMS