حق مردم
آیتاللهالعظمی حسین مظاهری - بخش دوم
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
روزنامه اطلاعات
حقالناس مالی
حقالناس مالی اقسامی دارد: قسمت اول دزدیکردن کسی از دیگری است و تفاوت هم نمیکند دزدی از مال غیر باشد یا از مال خودی باشد. فرزند از مال پدر بدزدد یا پدر از مال فرزند بدزدد یا زن از شوهر و شوهر از زن دزدی کند. همه اینها دزدی است و اگر رضایتشان تحصیل نشود و با حق مردم بمیرد، عالم برزخش مشکل است، عالم قیامتش مشکلتر است.
قسم دوم از دزدی، کمکاری و بیکاری و بدکاری است. علاوه بر اینکه مالک حقوقی که میگیرد، نمیشود، اینکه کار مردم را مهمل گذاشته، گناه بسیار بزرگی است. به اندازهای که در روز قیامت خدا به او میگوید: «ای خائن به من، ای خائن به رسولالله و ای خائن به مردم!»
قسم سوم از دزدی این است که کسی کارش را خوب انجام ندهد و سرهم بندی کند. این هم دزدی است و گناه بزرگی است و گاهی ضمانت چندصد میلیونی هم میآورد؛ مثلاً لولهکش کارش را خوب انجام نمیدهد و آب نشت میکند. بعضی اوقات میلیونها تومان خسارت روی دست صاحبخانه میگذارد. او ضامن این پول است که باید کار را خوب انجام میداد، اما کوتاهی کرده.
پیغمبر اکرم(ص) سفارش فرمود: وقتی کاری را انجام میدهید، محکم انجام دهید. شخصی مُرد و چون آدم خوبی بود، حضرت لحد او را بست و خیلی محکمکاری کرد. کسی گفت: «یا رسولالله، این محکمکاری چه فایده دارد؟ چند روز دیگر این لحد نابود میشود.» فرمود: «بله، میدانم، اما الله عز و جل یُحب عبدا إذا عمل عملا فأحکمه: خدا دوست دارد وقتی بنده کاری را انجام میدهد، محکم انجام دهد.» خواه کار خودش باشد یا کار دیگران، سرهم بندی غلط است.
محکمکاری در معاملات
قرآن میفرماید: قرضالحسنه بده که خیلی ثواب دارد. در دو سه آیه میفرماید قرضالحسنه، وامدادن به خداست. بعد هم میفرماید من قدرت خرید را جبران میکنم. اگر یک سال پولت پیش او ماند و قدرت خریدت کم شد، من چندین برابر جبران میکنم: «من ذا الذی یُقرضُ الله قرضا حسنا فیُضاعفهُ لهُ أضعافا کثیره و الله یقبضُ و یبسُطُ و الیه تُرجعون»(بقره، ۲۴۵)، اما میگوید اگر قرض دادی، باید محکم و همراه با نوشتن باشد. در آن زمان که محضر نبود، باید دو شاهد شهادت بدهند. الان تسامح و تساهل در معاملات و اسناد و مدارک آن منجر به ورشکستگی عدهای شده است. محکمکاری در معاملات به قدری اهمیت دارد که میفرماید: اگر در سفر بودید و نتوانستید بنویسید، به جایش، وثیقه و رهن بگیرید: «فرهانٌ مقبوضه» (بقره، ۲۸۳). باید ذرهای راه فریب باز نباشد. قراردادها، محضری با دو شاهد و خیلی صریح و با مدت معلوم منعقد گردد. حتی فقها میگویند اگر کسی نسیه بدهد و مدت نداشته باشد، این بیع و تجارت نیست. تجارت آن است که مدتدار و محکم و مستحکم باشد. قرآن میفرماید: علاوه بر سند کتبی و گرفتن شاهد، تفحص کن که آیا او میتواند پول را پرداخت کند یا نه؟ بعضی اوقات میگوید انشاءالله پولش را میدهد. ناگهان چند نفر ورشکسته میشوند، برای اینکه آدم بیعقلی، سفاهت کرده است. قرآن میفرماید همه کارها باید محکم و مستحکم باشد.
ازدواج ناپایدار
در ازدواج هم باید محکمکاری رعایت شود. امروزه ازدواج سخت شده و طلاق فراوان و این مصیبتها بر اثر آن است که محکمکاری نمیشود. قرآن میگوید: اگر میخواهی ازدواج کنی، تحقیق کن. اگر دینش عالی نیست، اگر اخلاقش خوب نیست، صرف نظر کن؛ اما تساهل به جایی رسیده که از طریق موبایل و اینترنت ازدواج میکنند! با یک محبت ظاهری و زودگذر که اسمش را عشق میگذارند و عشق نیست، نوعی بیماری است، یکی دو ماه نمیگذرد که اختلاف شروع میشود و به طلاق میانجامد و دو طایفه نابود میشوند!
قرآن میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولاً سدیدا، یُصلح لکُم أعمالکُم و یغفر لکُم ذُنوبکُم»(أحزاب، ۷۰ـ۷۱) ای مؤمن، کارها و گفتارت محکم باشد. اگر به راستی محکمکاری کردی، خدا کارَت را اصلاح میکند و تو را میآمرزد. اگر تقصیر هم نداشتی و ورشکسته شدی، خدا تو را میآمرزد؛ اما هشتاد درصد ورشکستگیها تقصیر خود مردم است، برای اینکه رفیقبازی و رودربایستی میکنند و ناگهان پولش را میخورند و او هم پول دیگران را میخورد؛ وای به کسی که مال مردمخور باشد!
باید مخصوصاً راجع به حق مردم، محکمکاری کنیم. خیلی جاها را سراغ دارم که خانهاش نم پیدا کرده، بر اثر تسامح قیرکار؛ برای نیمساعت اهمالکاری، مصیبتی بر سر صاحبخانه آمده است. در ازدواج، محکم باشید. تسامحهایی که الان میشود، گناه بزرگی است. مگر میشود با عشق و عاشقی ازدواج کرد؟ قرآن کریم این ارتباطها و دوستی افراد نامحرم با یکدیگر را در کنار عمل ناشایست بیان کرده، میفرماید: آدم صالح و شایسته از این کارها نمیکند. اسمش را هم «خُدن» گذاشته است: «مُحصنین غیر مُسافحین و لا مُتخذی أخدان» (مائده، ۵)، «محصنات غیر مُسافحات و لا مُتخذات أخدان»(نساء، ۲۵) زن شایسته کسی است که رفیقبازی ندارد؛ مرد شایسته هم اهل این کارها نیست. وقتی حرف قرآن را نشنویم، همین ازدواجهایی میشود که در بسیاری از موارد، منجر به طلاق میشود. بعضی اوقات بچه دارند و طلاق میگیرند و این بچه بی پدر و بی مادر میشود و گاهی یک بلا برای جامعه میشود و گناهش به گردن پدر و مادر است که باید در ازدواجشان محکم کاری میکردند، اما نکردند.
راهبندان
قسم بعدی حقالناس، سدّ معبر یا بستن راه مردم است که در خیابانها و بازارها دیده میشود؛ مثلاً نصف میز و ویترین مغازه در پیادهرو آمده، در حالی که این پیادهروها برای رفت و آمد مردم است. یا ماشین را در کوچه و پیادهرو پارک میکند و میرود. کسی حق ندارد مانع رفت و آمد مردم شود. کاسب حق ندارد اجناسش را در پیادهرو بگذارد و راه را تنگ کند. کسی که ماشین میخرد، باید اول فکر پارکینگش را بکند. در قدیم بازاریها بعد از صبحانه، قدمزنان و با لذت به بازار میآمدند و بعد هم به خانه برمیگشتند. هم پیادهروی میکردند و هم آلودگی و سر و صدا درست نمیشد.
من طلبه بودم و خانه ما نزدیک خانه مرحوم آیتالله مفید ـ یکی از فلاسفه بزرگ اصفهان ـ بود. ایشان در روحانیت جاه و مقامی داشت. ساعت هفت و نیم صبح با یکدیگر، پیاده از خانه به مدرسه میرفتیم. ایشان تا نیم ساعت قبل از ظهر درس میگفت و بعد دوباره پیاده برمیگشتیم؛ نه خستگی بود، نه بینشاطی و نه چه کنم چه کنم! حالا کوچهها و پیادهروها پارکینگ شده و این حقالناس است، حرام است، غصب و تصرف در مال مردم است!
ما گیریم برای اینکه به اسلام عمل نمیکنیم. اگر عمل کنیم، شاد هستیم و زندگی بانشاطی داریم، اما عمل نمیکنیم و زندگی پردرد و بینشاطی داریم. در قدیم ضعف عصب نبود. الان یک نفر پیدا نمیشود که اعصابش سالم باشد! این به خاطر غم و غصه و زندگی بینشاط و چشم و همچشمی است. روایت داریم: «مردم گناه تازه بکنند، ما هم بلای تازه میفرستیم!» به یکی از بیمارستانها بروید، ببینید چقدر شلوغ است! در خیابان ازدحام ماشین است، در آنجا ازدحام آدم! آن روزها در تمام اصفهان سه تا دکتر بود و بعضی اوقات هم بیکار بودند. مردم هم سالم بودند، هم با نشاط و هم خوش و خرّم. بلا را خودمان به سرمان آوردهایم، با تجملگرایی. بعضی اوقات زندگی سختی دارد، اما مهمانخانهاش باید عالی باشد! حالا کاش این تجملات از جیب خودمان بود، اما در اکثر موارد از دزدی و حیف و میل است!
قرآن میفرماید: «و من یتق الله یجعل لهُ مخرجا و یرزُقهُ من حیثُ لا یحتسب»(طلاق، ۲و ۳) اگر متقی باشی، از راهی که گمان نداری، همه گرفتاریها اصلاح میشود. «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا، یُصلح لکُم أعمالکم و یغفر لکُم ذُنوبکُم» (أحزاب، ۷۰ـ۷۱) تو دروغگو نباش و کارهایت طبق دستور اسلام باشد، مسلّم بدان که خدا اول کارهایت را اصلاح میکند و بعد تو را میآمرزد. این وعده قرآن است. پس چرا گرفتاریم؟ برای اینکه گناه فردی و اجتماعی و ظلم و حقالناس داریم.
من خیلی رنج میبرم که در ایران چرا باید چنین باشد؟ چرا دزدی باشد؟ چرا کمکاری و بیکاری و بدکاری باشد؟ چرا محکمکاری نباشد و چرا باید این گناهان اجتماعی نظیر ترافیک باشد؟ ردشدن از چراغ قرمز حرام است. تخلف از قوانین غلط است. آن که مالیات میگیرد و اجحاف میکند، دزدی است و آن که مالیات نمیدهد و کلاه سر دیگران میگذارد، این هم دزدی است. انسان در هر مملکتی که زندگی کند، باید طبق قوانین آن مملکت عمل کند. بالاخره ما باید صاف و باصفا و باحقیقت باشیم تا خدا هم گناهانمان را بیامرزد و هم کارمان را اصلاح کند. مرتب تلقین کنید که: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا، یُصلح لکُم أعمالکُم و یغفر لکُم ذُنوبکُم» (أحزاب، ۷۰ـ۷۱)