نماینده آلمانی ها چگونه به جنوب ایران رسید؟
روزنامه دنیای اقتصاد
تاریخ: 15/6/1396
دلیران تنگستان
مونا فاطمی نژاد*
ویلهلم واسموس (۱۹۳۱-۱۸۸۰م)، نماینده سیاسی آلمان، از بحثانگیزترین همراهان قیام جنوب است. همچون بسیاری دیگر از شخصیتهای تاریخی جهان، در آثار مورخان و سایر پژوهشگران، درباره عملکرد او داوریهای مختلفی میتوان یافت. برخی میکوشند برای واسموس نقشی چشمگیر در این برهه قائل شوند و گروهی دیگر جایگاه او را در این قیام کم یا بیاهمیت میدانند. بههرروی، همزمانی حضورش در مناطق جنوبی ایران و قیام مردم آن نواحی انکارناپذیر است. هدف اصلی این جستار، بررسی روابط واسموس و تنگستانیها در آغازین سالهای جنگجهانی (۱۹۱۸-۱۹۱۴م) است؛ یعنی دورانی که قیام بیش از هر زمانی از پویایی برخوردار بود.
واسموس پس از آنکه سال ۱۹۰۶م در وزارت امورخارجه آلمان استخدام شد؛ بیشتر عمر خود را در دیگر ممالک، بهویژه نواحی شرقی و مسلماننشین و بهطور خاص در جنوب ایران سپری کرد. نخستین سفر سیاسی او به ایران، در سال ۱۹۰۹م بود که پس از منصوبشدن به مقام کنسول آلمان به بوشهر اعزام شد. یک سال در این جایگاه بود و از آن پس به مدت سه سال این شهر را ترک کرد. در ۱۹۱۳م، پس از یادگیری زبان فارسی، با حفظ شغل پیشین دوباره به آن بندر بازگشت. اهتمام آلمانیها بهمنظور نفوذ در مناطق آسیایی و مهمتر از همه حوزه خلیجفارس از پیشتر، یعنی اواخر سده ۱۹م گسترش یافته بود. آنها با واردکردن کشتی به خلیج فارس و با تأسیس تعدادی نمایندگی از شرکت تجاری وانکهوس (wonckhaus) در شهرهای بغداد و آبادان و بوشهر در راستای این هدف تلاش میکردند.
واسموس نیز با در نظر داشتن این سیاست توسعهطلبانه، در جنوب ایران فعالیت میکرد. ازجمله برنامههای او، آسانکردن شرایط کشتیرانی برای آلمانیها بود؛ همانند آنچه انگلیسیها از آن بهرهمند بودند. انگلستان در آستانه جنگ بینالملل، قدرتمندترین دولت استعماری و بیتردید اصلیترین هماورد آلمان در آن حدود بود. واسموس با شروع این جنگ از کنسولگری کناره گرفت و آمادگی خود را به منظور خدمت داوطلبانه و همکاری با ارتش آلمان اعلام کرد. او در این زمان، از دولت آلمان فرمانی دریافت کرد که براساس آن میبایست در رأس هیأتی از نمایندگان سیاسی و نظامی به افغانستان برود. دولتمداران آلمانی با همکاری سران عثمانی مصمم بودند، با فرستادن نیروهای سیاسی و جاسوسی به مناطق شرقی، به ویژه خلیجفارس و ایجاد برخی قرارگاهها مسیرهای ارتباطی را بین سه قلمرو عثمانی و ایران و افغانستان تقویت کنند. هدف اصلی از این نقشه تضعیف انگلستان و بحرانیکردن وضعیت این دولت در دوران جنگ بود.
آنها امید داشتند که بتوانند، هندوستان مستعمره انگلستان را محاصره و مسلمانان را به جهاد ضد این استعمارگر تشویق کنند؛ البته واسموس به دلیل اختلافنظرهایی که با اعضای هیأت اخیر داشت از ریاست آن صرفنظر کرد (۱۹۱۵م) و ترجیح داد دوباره به جنوب ایران برود. او در این مأموریت باز هم میکوشید منافع آلمان را در جنوب یا حوزه خلیجفارس، حفظ یا تقویت کند؛ اگر چه شروع جنگ جهانی بر اهمیت این سفر میافزود. واسموس در نخستین روزهای ورودش به مناطق جنوبی ایران، هنگام معرفی خود به بومیانی که او را نمیشناختند، به بیانی دیگر بر هدف یادشده تأکید دارد. او چنین میگوید که آلمانیتبار است و هموطنان او میخواهند در جنگ بینالملل در کنار پیروان اسلام و ضد انگلیسیها جهاد کنند. وی درخصوص اخلاق و ویژگیهای مردم آن نواحی از پیش مطالعه کرده بود و میتوانست به زبان فارسی با لهجه تنگستانی، از مناطق آن حدود، سخن بگوید.
بیشبهه این تواناییها در روند مأموریت واسموس تأثیر مثبتی داشته است. او حتی از پوشیدن لباسهای فرنگی خودداری میکرد و به جای آن پوشاک محلی تنگستانیها را به تن میکرد. به مرور زمان، واسموس در بین مردم جنوب از جایگاه ممتازی برخوردار شد. وی نه تنها قصد داشت مردم عادی را به سوی خود جلب کند، بلکه مهمتر از آن سعی داشت رؤسای این مردم، یعنی خانها و سران ایلها و روستاها را نیز متوجه خود کند. به ویژه آنکه وضعیت منطقه در دوران حضور واسموس، به میزان درخور توجهی، با میل و برنامههای او هماهنگ بود.
همزمان با جنگ جهانی اول، گرایشهای ضدانگلیسی سران محلی جنوب ایران، یا به طور دقیقتر خانهای نواحی جنوبی آن منطقه، یعنی تنگستان و دشتی و دشتستان و سواحل جنوبی دشتی و دشتستان تشدید شده بود. گویی واسموس با توجه به همین اوضاع بود که مرکز تنگستان، یعنی ده اَهرَم را مرکز فعالیتهای خود قرار میدهد و چه بسا، روزنامه «ندای حق» را نیز به همین دلیل در برازجان، یعنی بخشی دیگر از آن دیار چاپ میکند. واسموس ندای حق را به منظور تحول فکری و تقویت عواطف وطنپرستی مردم آن حدود نشر میداد. زائر خضرخاناهرمی (۱۹۲۲م)، شیخ حسینخان چاهکوتاهی (۱۹۲۰م) و رئیسعلی دلواری (۱۹۱۵م) نیز از جمله معروفترین خانهای این ولایات بودند که واسموس به آنها نظر داشت.
از شروع جنگجهانی، تکاپوی این سه خان و برخی دیگر از رؤسای منطقه با افزایش نفوذ انگلستان در جنوب بیشتر شده بود. انگلیسیها بیتوجه به اعلان بیطرفی ایران در جنگ، تلاش میکردند با تصرف بوشهر دولت ایران را به همکاری با متفقین مجبور کنند. به طورکلی، منطقه یادشده برای انگلستان ازنظر نظامی و ارتباطی و تجاری و تدارکاتی به ویژه در جبهه میاندو رود بسیار مهم بود. سرانجام اقداماتی، چون سختگیری انگلستان در ارتباط با آلمانیهای ساکن بوشهر و تبعید حاجعلی تنگستانی به هندوستان بر اتحاد خانهای مخالف آن دولت افزود. ازسویی حملههای گروهی از تنگستانیها به قرارگاههای انگلیسی، بهانه لازم و کافی را به آن دولت داد که بتواند بندر بوشهر را تصرف کند (اوت ۱۹۱۵). اشغال بوشهر و تبعید چهارده نفر دیگر از آزادیخواهان آن حدود به هندوستان سه خان نامبرده را به اقدام نظامی ضدانگلستان بیشازپیش مصمم کرد.
با توجه به وضعیت حاکم در منطقه، واسموس کوشید تبلیغات و تلاشش را بیشتر و خود را به خانهای مخالف انگلستان نزدیکتر کند، از جمله سعی داشت رودررو با آنان گفتوگو کند. او در مذاکرههایی که سه روز و تا دیری از شب ادامه داشت، افکار و برنامههایش را با زائر خضر خان اهرمی، شیخ حسین خان چاهکوتاهی و رئیسعلی دلواری در میان گذاشت. واسموس به رفتار ناشایست انگلیسیها در برخورد با نمایندگان آلمانی اشاره و تأکید کرد که این اقدام برخلاف موضع بیطرفانه ایران در جنگ است. او گفت اگر انگلیسیها بر این قبیل تحرکاتشان در منطقه بیفزایند به مرور در هر امری استقلال و آزادی عشایر از میان میرود؛ از این رو، پاسخگویی به این بیعدالتیها ضرورت دارد. روز دوم بیان کرد خانها برای تلافی تجاوز انگلیسیها باید به بوشهر حمله کنند. واسموس با وجود آنکه بر برتری نظامی انگلستان تأکید دارد اما با تحریک عواطف حاضران، آنان را دلاورتر از خارجیها میداند.
او حتی وعده میدهد که خانهای تنگستانی را حمایت مالی خواهد کرد، ضمن آنکه یادآور میشود این عهد او حتمی و قطعی نخواهد بود. روز سوم نیز اهداف نهایی را با هدف اتحاد تنگستانیها به منظور جنگ با انگلیسیها طرح کرد. ارتباط رئیسان تنگستانی و واسموس آلمانی برخی تاریخپژوهان را بر آن داشت که منشأ اصلی قیام جنوب را واسموس آلمانی بپندارند، به ویژه نویسندگان غربی و به طور خاص انگلیسیها۱. نمایندهای که عمل او با علم کافی و دقیق از وضعیت منطقه بوده است، بیگمان حضورش نیز اثراتی بر مردم و دگرگونیهای جنوب داشته است؛ اما یادآور شدن برخی نکات، نادرستی روایتهای اغراقآمیز را آشکار میکند.
اول، پیشینه مبارزات مردم جنوب بر ضداستعمار انگلستان، به سالیانی پیش از حضور واسموس یا آلمانیها بازمیگردد. واکنش اهالی جنوب به اشغال بخشی از بوشهر بر ضد انگلیسیها به رهبری باقرخان تنگستانی از اولین نمونههای آن است.
دوم، تأثیر اندیشههای دینی به مراتب بیش از تحرکات واسموس بود. در اغلب مواقع، روحانیان شیعهمذهب جنوب یا دیگر نواحی با حکم جهاد مردم حوزه خلیجفارس را به قیام علیه دولتهای استعماری تشویق میکردند. نمونه آن فتوای جهاد تعدادی از عالمان فارس برضد انگلیسیهاست که از محرکهای اصلی قیام بود. سیدعبدالله مجتهد بلادی، شیخ محمدحسین برازجانی و سیدعبدالحسین اهرمی از جمله آن عالماناند.
سوم، نامههای به جایمانده از سران قیام نشان میدهد، انگیزههای ملی اثری شگرف بر این حرکت داشته است. چنانکه نامه رئیسعلی به محمدحسین برازجانی آکنده از مفاهیم وطندوستی است.
چهارم، گردهمایی واسموس و سه خان منطقه اولین شورای تصمیمگیری درخصوص قیام برضدانگلیسیها نبوده است، بلکه پیش از تصرف بوشهر و با توجه به افزایش نیروهای انگلیسی در منطقه بحث و مجلس در این باب وجود داشت. گفتوگوی بین حاج سیدمحمدرضا کازرونی و سرانی از تنگستان چون رئیسعلی و تأکیدشان به ضرورت جنگ علیه انگلیسیها نمونه آن است.
پنجم، واسموس در دوران اقامتش در جنوب نه تنها موفق نشد با کمکهای نقدی و نظامیاش روند قیام را به نفع تنگستانیها تغییر دهد، بلکه خود در ابتدای ورودش به اهرم و پیش از دریافت پولی از دولت آلمان، فقط با کمکهای مالی سران تنگستان روزگار میگذراند.
ششم، در خصوص استقبال خانان تنگستان از واسموس باید این نکته را در نظر داشت که نهتنها آنان، بلکه به طور کلی، مردم عادی و البته بیشتر دولتمردان به نیروهای آلمانی و عثمانی بیش از انگلیسی و روسی تمایل داشتند. پیشینه استعماری دو دولت اخیر در این گرایش مردم مؤثر بود.
*کارشناس ارشد تاریخ اسلام
پینوشت
۱- این نگرش در سریال «دلیران تنگستان» ساخته [همایون] شهنواز نیز دیده میشود؛ به گونهای که ریشه مبارزات رئیسعلی دلواری، نتیجه تبانی واسموس علیه انگلیسیها پنداشته میشود.
منابع
۱- [رکنزاده] آدمیت، محمدحسین (۱۳۲۷)، دلیران تنگستانی، با تجدیدنظر، انتشارات بنگاه آوا، تهران، اقبال، چ۴.
۲- خیراندیش، عبدالرسول (۱۳۷۳)، «اوضاع خلیجفارس در جنگ جهانی اول»، رئیسعلی دلواری: مجموعه مقالات قیام جنوب در جنگ جهانی اول، بوشهر، کنگره هشتادمین سال شهادت رئیسعلی دلواری، صص۱۵۲-۱۶۶.
۳- سایکس، کریستوفر [بیتا]، فعالیتهای جاسوسی واسموس یا لارنس آلمانی در ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، [بیجا]، وحید.
۴- مشایخی، عبدالکریم (شهریور ۱۳۸۶)، «سیاست پیش بهسوی شرق آلمان»، مجله زمانه، ش۶۰، صص۴۰-۴۴.
5 - میکوش، داگوبرت فون (۱۳۸۳)، واسموس، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، شهاب ثاقب با همکاری نشر قطره.
۶- مهدوی، سیروس (۱۳۷۵)، «تنگستانیها و جنبش ملی و مذهبی»، دایرهالمعارف تشیع، زیر نظر، احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، شهید سعید محبی، صص۱۲۰-۱۲۱.
۷- نبوی، اکبر (اسفند ۱۳۸۸)، «زیر غبار تاریخ»، ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران؛ یادمان شهید رئیسعلی دلواری، ش۵۲، صص۸۸-۹۳.
۸ -یاحسینی، قاسم و محبوبه جودکی (۱۳۸۳)، «تنگستانیها، قیام»، دانشنامه جهان اسلام، ج۸، زیر نظر غلامعلی حدادعادل، صص ۳۲۸ -۳۲۵.
۹- یاحسینی، سید قاسم (۱۳۸۷)، رئیسعلی دلواری: تجاوز نظامی بریتانیا و مقاومت جنوب، تهران، پردیس دانش.
منبع: سایت مورخان