نویسنده: گالیا توانگر
زنان آشنا و فامیل با چادرهایی که هزار شکوفه سفید دارد، بر سر دیگ شله زرد ایستاده اند و حوائجشان را از ذهن میگذرانند. نسیم راز دل را به آسمان میبرد و شکوفههای دعا به گل مینشینند.
در دیگ را که بر میدارند، همه چشمها به میانه آن دوخته میشود. آخر اعتقادی هست با این مضمون که دیگهای نذری امام حسین(ع) اعم از شله زرد، آش و یا خورش رویش اسمی از ائمه(ع) میافتد. یکی از میان جمع بلند میگوید: «نام مادر حسین(ع) است. یا زهرا(ع)...» و همه با شنیدن نام بانوی آب و آینه صلواتی میفرستند.
نذر با جوش و خروش شیعه در محافل عزاداری اباعبدالحسین(ع) عجین شده است و پیوندی دیرینه دارد. در محفل حسین(ع) همچون آن پیرزن مصری که میخواست تنها دارایی اش- گلوله نخ و ریسمانی- که داشت را در طبق اخلاص بگذارد و لحظهای جمال یوسف(ع) را ببیند، عزاداران حسینی نیز از هر قشر و طبقهای با هر وسعی که دارند، ابراز ارادت و عاشقی میکنند. اولین و متبرک ترین نذر از گذشته تا به امروز نذر سیراب کردن عزاداران حسینی بوده است. جوانی مشک بر دوش با پای برهنه بر سینه سخت آسفالت خیابان قدم میگذارد، کام لب تشنگان را سیراب میکند و زیر لب یا حسین(ع) گویان با اشک چشم مسیر سینه زنان را گلاب افشانی میکند. نذر سیراب کردن عزاداران حسینی جایگاه خاص در میان مردم دارد و از تقدس بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که این تقدس از دید خارجیان نیز پوشیده نمانده و معمولاً در سفرنامههای خود به آن اشاره کرده اند. اهمیت این نذر تاکنون نیز حفظ شده است و شاید دلیل محکم آن همدردی با شهدای کربلاو دل سپردن به مصائب کاروان حسین(ع) باشد.
نذر، ریاضت نیست
نذر عملی است که انسان بر خود واجب کند که آن کار خیر را برای خدا انجام دهد و یا کاری را که انجام ندادن آن بهتر است، برای رضای خدا ترک کند. از شرایط نذر این است که شخص مکلف و صاحب اختیار باشد، برای خدا انجام دهد و استطاعت به جا آوردن آنچه را که نذر کرده داشته باشد. بنابراین برخلاف نظر برخی افراد، نذر نباید مشقتی بر دوش به جا آورنده بگذارد و خدا در حد توان از بندهاش انتظار دارد. داوود نور صالحی، کارشناس مذهبی که خود سالهاست در مجالس آقا اباعبدالله(ع) فعالیت داشته و به ایراد سخنرانی و مداحی پرداخته است، برایمان در باب شرایط نذر میگوید: «نذر باید حتماً به قصد قربت باشد که لفظ نذر برای خدا چه به فارسی و چه در صیغه عربی باید گفته شود. خیلی وقتها نیت میکنیم که فلان نذر را به ازای برآورده شدن فلان حاجتمان ادا کنیم، ولی برای رضای خدا را نمی گوییم. چنین نذرهایی اگرچه قبول است ولی برای بهره گیری کامل بهتر است از همان ابتدا لفظ برای رضای خدا بر زبان جاری شود.» وی صراحتاً اشاره میکند که باید آنچه که نذر میکنیم ادای آن در توانمان باشد و ضمناً در نیتمان و در آنچه به زبان جاری میسازیم (صیغه نذر) زمان و مکان قرار ندهیم، چرا که نذرکننده ممکن است به مشقت بیفتد. این کارشناس مذهبی توضیح میدهد: «مثلااگر بگوییم برای سوم محرم آش میپزم. این نذر باید درست در روز سوم محرم ادا شود، و گرنه حتی اگر در چهارم محرم آشی پخته شود، باز نذر اصلی خود را برآورده نکرده ایم و تا سال بعد به گردنمان خواهد بود. یا فرد دیگری که نیت کرده گوسفندی میخرد، به حرم امام حسین(ع) میبرد و ذبح میکند، دهها مشکل بر سر ادای نذرش قرار داده است. بهتر است طوری نذر کنیم که صددرصد مطمئن به انجام شدنش باشیم.» نورصالحی با بیان مصادیق دیگری به نیت هایی برای نذر اشاره دارد که علاوه بر ایجاد مشقت اصل نذر را باطل میکند. وی میگوید: «مثلادوستی داشتم که نذر کرده بود در صورت گرفتن حاجتش شب جمعه فلان مداح را دعوت کند که در منزلش دعای کمیل بخواند. وقتی از آن مداحی که اسمش را برده، هنوز اجازه نگرفته کلانذرش باطل است. ضمناً نذر زنان باید با اجازه شوهر باشد.»
وی تاکید دارد که اصل نذر باید عملی عاقلانه و خداپسندانه باشد. نباید حتی ترک واجب شود. مثلا خیلیها از سلامتی خواب و خوراکشان میگذارند، اینها جایز نیست. صالحی به نذر عبدالله بن عمر اشاره کرده و میگوید: «عمر نذر کرده بود که اگر فلان کارم درست شود، بدون لباس یک شبانه روز در گرمای 40 درجه بنشینم!!! این گونه نذرها که ریاضت را به تطهیر روح ارجحیت میدهند، اساساً باطل است.»
تاریخچه نذر به قدمت آفرینش بشر
در ایران نذر در دوران قاجاریه به ویژه برای سلامتی بسیار رواج داشته است. در دوره قاجار وضعیت بهداشت اسف بار بود و وبا در تهران شیوع داشت، به همین دلیل در هر کوی و برزنی روضه شنیده میشد و در هر کوچهای دیگ آش نذری حضرت زین العابدین(ع) گذاشته بودند. اما در ایام تاسوعا و عاشورا نذر نان و ماست برای حضرت ابوالفضل(ع) و پلو و گوشت در عاشورا مرسوم بوده است. رقیه ابراهیمی، کارشناس تاریخ توضیح میدهد: «نذر نان و ماست مختص روز تاسوعا و شهادت حضرت عباس(ع) بود. مقدار و چگونگی و اهدای این نذر یک من نان و یک من ماست بود که به عدد هر سال که بر سن صاحب نذر اضافه میشد، یک واحد هم بر میزان نذری سال قبل افزوده میشد.
نذر چلو گوشت در ظهر عاشورا توزیع میشد. این نذر به علت کمبود برنج در آن زمان، به گروه خاص و اعیان اختصاص داشت که توانایی خرید این محصول را داشتند. برای ادای نذر صبح زود پلو را بار میگذاشتند و گوشت را میپختند، در نهایت ادویه را نیز به غذا اضافه میکردند و در بین مردم توزیع میشد. تقسیم غذا به این شکل بود که گروهی ظرفهایشان را پیشاپیش میفرستادند و بعد از آماده شدن غذا صاحب خانه ظرفها را پر میکرد و نزد صاحبانش میفرستاد. برای اقوام و خویشان نیز غذاهایی جداگانه فرستاده میشد، اما فقرا و نیازمندان در حین توزیع غذا در اولویت بودند که معمولاجلوی منزل صاحب نذر جمع میشدند.»
برای ادای نذر دو نظر وجود دارد، بعضیها میگویند از همان ابتدای نیت میتوان نذر را ادا کرد، ولی رویه مرسوم این است که پس از برآورده شدن حاجت نذر را ادا کنیم.
تاریخچه نذر به خیلی خیلی دور برمی گردد، شاید همزمان با خلقت آدم و فرزندانش نذر نیز مرسوم شد. اگرچه در قرآن کریم بر سر اختلاف هابیل و قابیل سخنی به میان نیامده، ولی در روایات داریم که هابیل و قابیل بر سر همسری اقلیما اختلاف پیدا کردند. خداوند فرمود: «هر دو چیزی نذر کنید، نذر هر یک مقبول افتاد، با اقلیما ازدواج خواهدکرد.»
به نذورات جهت دهی مناسب داده شود
حسنین(ع) که به بستر بیماری میافتند، پیامبر اعظم(ص) برای عیادتشان به منزل فاطمه(س) و علی(ع) میرود. رسول الله میفرمایند: نذر کنید تا فرزندانتان شفا بگیرند. یک روز بعد از نیت نذر حسن و حسین(ع) حالشان خوب میشود. علی(ع) و فاطمه(س) به همراه کنیزشان فضه و حسن و حسین(ع) نیت سه روز روزه داشتند. روز اول برای افطار 5 قرص نان پخته بودند. به هنگام افطار فقیری وارد میشود و هر 5 نفر 5 قرص نان شان را به او میدهند و خود با آب افطار میکنند. روز دوم اسیری وارد میشود و همین اتفاق تکرار میشود. روز سوم نیز یتیمی میآید. صبح روز چهارم با رخسارهای زرد به حضور رسول الله(ص) میرسند. جبرئیل بر پیامبر(ص) به خاطر داشتن چنین خاندانی درود میفرستد. گفته شده آیات 5 تا 9 سوره انسان (دهر) به همین موضوع اشاره دارد. بنابراین نذر در بین ائمه(ع) نیز مرسوم بوده است. روز خانواده نیز براساس همین آیات تعیین شده است. حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی مرادی، استاد حوزه علمیه قزوین ضمن بیان حکایت ذکر شده، میگوید: «نذر شرایطی دارد از جمله این که نیت و قصد انجام عمل خیر برای رضای خدا داشته باشیم. مکلف و صاحب اختیار باشیم. انجام عمل خیری که شرط کرده ایم، در توان مان باشد و اساسا انجامش میسر و شدنی باشد. این که نذر کنیم کار مکروه و یا فعل حرامی را انجام دهیم، درست نیست. حتی در نذر بهتر است کار مباح ترک نشود. مثل خوردن، خوابیدن، صحبت کردن و... مگر این که نوع نذر روزه باشد، ولی به تنهایی ترک یکی از اعمال گفته شده در شرایطی به غیر از روزه چندان شایسته نیست. چنانچه صیغه نذر را به عربی یا فارسی بر زبان جاری کنیم و بعد از گرفتن حاجت ادایش نکنیم، کفاره دارد. باید به ازای تاخیر فقیر را غذا بدهیم و یا روزه بگیریم.»
هر فردی در ایام محرم به نیتی نذر میکند. مرادی این آرزو را دارد که به نذرها جهت دهی خوبی داده شود و به دست مستحقان برسد. وی میگوید: «باید دستگاههای موظف افراد مستحق را شناسایی کنند و سعی شود نذورات حتی المقدور به دست نیازمندان واقعی برسد. غذا نذر کردن خوب است، ولی گاه میتوان همین مقدار پول را برای زندگی جوانی هزینه کرد. این جوان تا پایان عمر کارش و زندگی اش را مدیون امام حسین(ع) میداند و مطمئنا در چنین خانوادههای ارادتمندی فرزندان عاشورایی پرورش پیدا میکنند. برای کارهای اینچنینی نذر کردن ثوابش دامنه دار نوشته میشود و در کارنامه عمل مان ثبت میگردد.»
وی به سفرههای رنگین نذری که در طول سال انداخته میشود، اشاره کرده و میگوید: «سفرههایی که همه چیزشان سبز است، چرا نیت مان به آن خرمی نباشد؟ خدا وکیلی چند تا از این سفرهها برای سلامتی آقا امام زمان(عج) پهن میشود؟ پای چه تعداد از این سفرهها مستحقین واقعی مینشینند. هر چند میتوانیم از خداوند متعال هرگونه نیت دنیایی طلب کنیم، ولی کمی به نیت هایمان وسعت و اوج ببخشیم. آیا تا به حال برای شفای روح و پاکی باطن مان نذر کرده ایم؟! از بزرگی سوال کردند که اگر قرار باشد تنها یکی از حاجات تو برآورده شود، از خدا چه میخواهی؟ پاسخ داد: «از خدا میخواهم هر وقت خدا را بخوانم، مرا اجابت کند.»، در انتخاب نیتها باید باهوش و بااخلاص بود.»
یکرنگی مجلس مولا را حفظ کنیم
یکی دیگر از نذرهای رایج در پیشینه ایرانیان نذر 41 منبر بوده است. این نذر مختص ماه محرم و شب عاشورا بود. به این ترتیب که افراد شب عاشورا به تکایا میرفتند و زیر منبر، 41 شمع روشن میکردند. این نذر بیشتر در میان مردم عادی معمول بود، ولی گاه دیده میشد که اعیان و اشراف هم با پیشخدمت و فراشان خود پای منبر میرفتند و شمع روشن میکردند. تعداد شمعها بستگی به نذر داشت. برای برخی افراد 41 شمع کامل بود، ولی گروهی تنها پنج، هفت یا ده شمع در تکایا روشن میکردند.اشخاصی که کودکانشان در خردسالی میمردند و به اصطلاح بچههایشان پا نمیگرفتند، برای فرزند خود شمعی تقریبا بلند نذر میکردند. این شمع که البته سال به سال با رشد صاحب نذر، بلندتر میشد، باید قبلا تهیه و در شب عاشورا به تکیه برده میشد. محل روشن کردن شمع نذری میان باغچه بود و شمعها را بایستی میان گلهای باغچه مینشاندند و روشن میکردند.
این گونه همه در مجلس امام حسین(ع) حاضر بودند. چه رفتگان و چه زندگان. حتی حضور در این مجلس مرزهای فقیر و غنی را خط میزد و همه را از هر قشری کنار هم مینشاند. این یکدلی و یکرنگی مجلس آقا ابا عبدالله(ع) است که باید حفظ شود. حاشا و کلاکه برای خودنماییها و چشم هم چشمیها نذری قرار دهیم.