دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آزادی اخلاقی

No image
آزادی اخلاقی

آزادي اخلاقي

رضا جاودان

در میان دانشمندان غربی در بحث تربیت نظریه ای داده شده که لازمه کلامشان این است که اصل تربیت فقط برای پرورش نیروی عقل و اراده آدمیان است و در عین حال معتقدند که انسان نباید به چیزی عادت کند، حال آن امر عادت شده بد باشد یا خوب، زیرا به نظر آنها عادت مطلقاً امر نامطلوب و بدی دانسته شده و معتقدند که عادت وقتی در انسانی یافت شود بر او حکومت می‌کند و به ناچار انسان با آن انس می‌گیرد و در نتیجه قادر به ترک آن نیست و پس از آن کارهایی را که انجام می‌دهد دیگر به حکم عقل و حکم اراده اخلاقی و یا کار بعد از تشخیص نخواهد بود بلکه بر اساس عادت است که آن کار را انجام می‌دهد و در صورت انجام ندادن ناراحت می‌شود، افرادی مانند کانت و روسو سر دسته این مکتب هستند. روسو در کتاب امیل می‌گوید: «امیل را باید عادت دهم که به هیچ چیز عادت نکند». و یا کانت می‌گوید: «هر اندازه عادات بشر زیاد باشد، استقلال و آزادیش کمتر می‌شود» و لذا اینها در مقابل این تعریف که تربیت، فن تشکیل عادت است معتقدند: «تربیت فن بر هم زدن عادت است».

این سخن به خلاف عقیده عالمان اخلاق است که اخلاق را به ملکات نفسانی معنا کرده اند، زیرا آنها معتقدند که از طریق تمرین و ممارست صفات خوب را باید در نفس و جان آدمی پدید آورد. مرحوم علامه طباطبایی همچون اکثر دانشمندان اسلامی این اصل مهم تربیتی را پذیرفته است که صلاح و رستگاری دارای مراتب است و انسان با تربیت صحیح و با سلوک تدریجی خود را به آن مقامات نفسانی می‌رساند(المیزان، ج1، ص 305). آنچه که در اصول تربیتی اسلام مهم است شکوفایی همه قابلیت‌ها به شکل صحیح می‌باشد و در خصوص مسائل روحی و درونی او باید به تدریج خود را از تعلقات مادی دنیوی پاک نماید و در مسیر درست و صحیح قرار گیرد.‌ روشن است که انسان نباید به چیزی عادت کند که جلوی اراده و تعقل او را بگیرد و لذا این سخن که نباید کاری کند که چیزی برایش به صورت عادت درآید و با آن انس بگیرد به طوری که ترک کردنش برایش دشوار باشد و کار را نه به حکم عقل و اراده انجام دهد بلکه به حکم عادت انجام دهد، به صورت کلی درست به نظر می‌رسد اما نباید از این سخن نتیجه گرفت که پس عادت به صورت مطلق بد است زیرا عادات بر دو نوع است: «عادات فعلی» و «عادات انفعالی». عادت فعلی آن است که انسان تحت تاثیر یک عامل خارجی قرار نمی گیرد بلکه کاری را در اثر تکرار و ممارست، بهتر انجام می‌دهد. مثلاهنرها و فنون عادت است. حتی بسیاری از ملکات نفسانی عادت فعلی ما می‌باشند مثل شجاعت، شجاعت قوت قلب است البته هر انسانی تا اندازه ای از شجاعت برخوردار است ولی برای شجاعت در مراتب بالاباید تمرین و ممارست داشته باشد تا برای او عادت گردد و این با مواجهه با صحنه‌ها و حوادث خطرناک و ناگوار است که آدمی در آن میدانها پخته می‌شود و شجاع می‌گردد. صفات و ملکات نفسانی دیگر هم به همین صورت است، یعنی با تمرین و ممارست است که به آنها دست می‌یابد. ‌ ویژگی این نوع عادات این است که انسان اراده خود را قوی می‌نماید زیرا وقتی با عادات خود به ملکات نفسانی دست یابد از قدرت مقاومت بیشتری برخوردار می‌شود. مثلاکسی که به ملکه تقوا و عدالت دست پیدا کند در مواجهه با صحنه‌های گناه از خود مراقبت می‌نماید و هیچ گاه انسان اسیر هوی و هوس نمی‌شود بلکه با آن نیروی توانمند روحی و درونی است که با صحنه‌های منحرف به مبارزه برمی خیزد. ویژگی دیگر این نوع عادات این است که وقتی انسان به چنین حالتی دست یابد کارها بر او آسان می‌شود و لذا در مقابل سختی‌ها و دشواریها به راحتی می‌ایستد و مقاومت می‌کند و دیگر اسیر طبیعت نخواهد بود بلکه طبیعت را به حد ظرفیت خود مغلوب ومقهور قدرت خود می‌نماید. بنابراین آنچه مهم به نظر می‌رسد توجه به نوع عملکرد عادت است، زیرا در صورتی که انفعالی باشد ارزشی ندارد و بلکه مضر به روح و روان انسان است. ‌ خلاصه اینکه اگر نگاه به آزادی این باشد که انسان به هیچ امری پایبند نباشد چون جلوی آزادی او را می‌گیرد این سخن نادرستی است بلکه باید استعدادها و قابلیت‌ها با شیوه درست و صحیح بعد از شناسایی شکوفا شود و نه فقط عادت بلکه باید به صورت یک ملکه فاضله نفسانی درآید تا انسان به واسطه آن فضایل نفسانی خود را به کمال مطلوب برساند(آرای اخلاقی علامه طباطبایی، ص 452).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS