دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ابن سکیت نحوی

No image
ابن سکیت نحوی

كلمات كليدي :یعقوب بن اسحق، ابن سکیت، متوکل

نویسنده :یدالله حاجی زاده

ابن سکیت نحوی

"ابو یوسف یعقوب بن اسحق سکیت اهوازی" معروف به «ابن سکیت» اصالتاً ایرانی و اهل قریه «دورق» از روستاهای اهواز[1] در سال 186 هـ.ق متولد شد.[2] برخی محل تولد وی را شهر بغداد[3] و عده‌ای نیز تولد وی را روستای "دروق" ذکر کرده‌اند و قائلند وی مدتی پس از تولد همراه با خانواده‌اش به بغداد رفت.[4] پدرش "اسحق" معروف به "سکیت"[5] مردی صالح، ادیب و عالم و از شاگردان "کسائی" بود که در زبان عربی استاد محسوب می‌شد. از وی حکایت شده که در موسم حج پس از طواف و سعی از خداوند خواسته است که به فرزندش علم بیاموزد.[6] "ابن سکیت" از همان اوان کودکی شروع به کسب علم و دانش نمود، علم ادب عربی (ادبیات عرب) را نزد پدرش فرا گرفت.[7] "سکیت" (پدر ابن سکیت) در شعر و لغت از دانش وسیعی برخوردار بود. "ابن سکیت" می‌گوید: «من نسبت به پدرم به علم نحو عالم‌ترم و پدرم در شعر و لغت از من عالم‌تر است.[8]

"ابن سکیت" علاوه بر استفاده از محضر پدر بزرگوارش، فنون ادبی را نزد "فراء" و "ابو عمر شیبانی" و "محمدبن زیاد اعرابی" و "اثرم" و دیگر علمای بصره و کوفه فرا گرفت.[9] "ابن سکیت" طبق عادت ادبای معاصر خویش، برای تکمیل دانش خود در زبان، مدتی نزد اعراب بدوی به سر برد.[10]

در منابع آمده است: "ابن سکیت" به همراه پدرش مدتی در بغداد امر تعلیم بچه‌های عامه را بر عهده داشت. سپس به تعلیم اولاد بزرگانی چون فرزندان "محمدبن عبدالله بن طاهر" پرداخت.[11]

پیشرفت خارق‌العاده او در علم نحو و شهرت او در این زمینه، سبب شد "متوکل" خلیفه عباسی وی را به عنوان معلم فرزندان خویش انتخاب کند.[12] "ذهبی" به نقل از فردی به نام "ثعلب" می‌نویسد: علما اتفاق دارند که بعد از "ابن اعرابی" فردی عالم‌تر به لغت عربی از "ابن سکیت" نمی‌باشد.[13]

"ابن سکیت" به شعر نیز علاقه داشت و شعر می‌گفت[14] "ابن شعبه حرانی" می‌نویسد: "ابن سکیت" در علم عربی و ادب و شعر و لغت و سایر علوم تبحر داشت.[15]

در دایرة المعارف تشیع آمده است:

«وی از جمله علمایی بود که به گردآوری اشعار شعرای پیش از خود پرداخته و "ابن ندیم" از 30 شاعر قدیم یاد کرده که "ابن سکیت" دیوانهای آنها را گردآوری و شرح کرده است».[16]

"ابن سکیت"، عالمی شیعی مذهب و از بزرگان صحابه امام رضا (ع) امام جواد (ع) و امام هادی (ع) بوده است. و به اتفاق علما فردی ثقه، جلیل القدر و بزرگوار بوده است.[17] در تحف العقول آمده است، "ابن سکیت" از خواص اصحاب امام نهم و امام دهم (علیهم‌السلام) بوده است.[18]

شهادت:

همانگونه که بیان شد "ابن سکیت" به عنوان معلم فرزندان "متوکل" در دربار خلیفه عباسی حضور داشت. "علامه مجلسی" در خصوص نحوه به شهادت رسیدن وی می‌نویسد:

«"ابن سکیت" روزی بر "متوکل" وارد شد در حالی که دو فرزند "متوکل"؛ "معتز" و "مؤید" نیز حضور داشتند. "متوکل" گفت: ای "ابن سکیت" آیا این دو فرزند من در نزدت محبوب‌تر و برترند یا "حسن" و "حسین" (علیهما‌السلام)؟ "ابن سکیت" شروع کرد به نقل فضائل حسنین (علیهما‌السلام) و سپس گفت: والله که "قنبر" غلام "علی (ع)" نزد من از تو و از دو فرزندت برترند. "متوکل" خشمگین شد و به غلامان درباری دستور داد تا وی را به شدت کتک بزنند، زبانش را از پشت سرش بیرون بکشند و شکم او را بشکافند. غلامان نیز به دستور "متوکل" عمل کردند و "ابن سکیت" را به شهادت رساندند.» شهادت وی در پنجم ماه رجب سال 244 هـ.ق بوده است.[19]

تقریباً تمامی مورخان و کسانی که در خصوص "ابن سکیت" مطلب نوشته‌اند، جریان شهادت وی را به همین نحو روایت کرده‌اند. این روایت نشان می‌دهد که "متوکل" وی را به جرم تشیع به شهادت رسانده است. در حقیقت "ابن سکیت"، به خاطر دفاع شجاعانه‌اش از شخصیت معنوی امام حسن و امام حسین (علیهما‌السلام) و عقیده‌اش به تشیع به شهادت رسید. "میرزا عبدالله افندی" می‌نویسد: وی به خاطر شیعه بودنش به شهادت رسید.[20] (المقتول لاجل تشیعه). به این نکته نیز باید توجه داشت، که "متوکل" یکی از سرسخت‌ترین دشمنان شیعیان و از سخت‌گیرترین خلفای عباسی، نسبت به شیعیان، محسوب می‌شود.

تألیفات:

"ابن سکیت" دارای تألیفات زیاد، شایسته و درخور توجهی بوده است، کتاب «اصلاح المنطق» در علم لغت که کتابی حجیم بوده است، از مهم‌ترین تألیفات ایشان است. "ابن خلکان" می‌گوید: شکی نیست که این کتاب از کتب نافعه‌ای است که بسیاری از اهل لغت از آن بهره‌مند شده‌اند. و کتابی در این زمینه و با این حجم نگاشته نشده است. این کتاب را "ابو زکریا تبریزی" تهذیب کرده و می‌گوید: «بعد از "ابن الاعرابی" کسی عالم‌تر به لغت از "ابن سکیت" نیست.»[21] از دیگر آثار وی می‌توان به کتاب "الامثال" کتاب "الامتداد"، کتاب "النبات والشجر"[22] ، معانی "الشعر الکبیر"، "معانی الشعر الصغیر" و... اشاره کرد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
Powered by TayaCMS