دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین

ابوعلی سینا معروف به شیخ الرئیس، یکی از بزرگترین و معروفترین فیلسوفان جهان اسلام می‌باشد که تاثیر وافری بر فلسفه و نظریات فلسفی نهاده است.
ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین
ابن سینا؛ نابغه مشرق زمین
نویسنده: نورالدین عیسی زاده

ابوعلی سینا معروف به شیخ الرئیس، یکی از بزرگترین و معروفترین فیلسوفان جهان اسلام می‌باشد که تاثیر وافری بر فلسفه و نظریات فلسفی نهاده است. آثار و دیدگاه او بسیاری از مسائل و پیچیدگی‌های فلسفه اسلامی را حل نمود. تاثیر ژرف و عمیق رویکرد و نظریات ابن سینا بر فلسفه اسلامی و فلسفه قرون وسطی چنان بود که موجب شهرت و نفوذ رهیافت‌های وی در شرق و غرب شد.

ابن سینا تلاش نمود تا به صورت منطقی و مستدل، مفاهیم فلسفی را با آموزه‌های قرآن در آمیزد و فلسفه واحد و مستحکم بر پایه الهیات بنیان نهد. او در دیدگاه و نظریاتش، از آثار کندی و فارابی تاثیر پذیرفته بود و بسیاری از مباحث و مسائل مطرح در آثار این دو فیلسوف را مورد تحلیل و تشریح قرار داده است و در بسیاری از مسائل و قضایای فلسفی راهکارهایی پیدا نمود که بعدها مورد استفاده فلسفه بعدی قرار گرفت.

زندگینامه

ابوعلی حسین بن عبدالله معروف به شیخ الرئیس در سوم صفر سال 370 در افشنه از روستاهای بخارا به دنیا آمد. از همان کودکی نبوغ و هوش فراوانی داشت. ریاضیات را در نزد بقال محل یاد گرفت و فقه را از اسمعیل زاهد آموخت، ابوعبدالله ناتلی به او منطق و هندسه و نجوم آموخت، اما طبیعیات و ماوراء الطبیعه را پیش خود یادگرفت و در زمان کوتاهی علم طب را تحت نظر ابومنصور حسن بن نوح آموخت و به درجه استادی در این رشته رسید، تا جایی که در 17 سالگی بیماری نوح بن منصور سامانی را درمان کرده و از نزدیکان شاه سامانی شد.

شاه سامانی با مشاهده استعداد و هوش زیاد ابن سینا به او اجازه داد تا از کتابخانه سلطنتی استفاده نماید. ابن سینا که نبوغ و هوش قوی داشت، در زمان کوتاهی کتاب‌های مهم کتابخانه را فراگرفت و با استفاده از آموخته‌ها، تجربه‌ها و دانسته‌های خود، در بیست و یک سالگی نگارش کتاب‌های خود را آغاز نمود.

ابن سینا با اینکه هوش و استعداد وافری داشت، اما در مسیر تحصیل علم تلاش و زحمت زیادی می‌کشید و در اکثر مواقع شب‌ها به مطالعه کتب مختلف می‌پرداخت تا اینکه خواب بر او تسلط می‌یافت. در برخی مواقع به اجبار به خواب می‌رفت و در حین خواب نیز به حل مسائل مشکل می‌پرداخت.

ابن سینا سرعت زیادی در مطالعه کتاب داشت و به سرعت نیز می‌نوشت و نگارش کتابهایش عموماً بدون مراجعه به کتاب بود. او چنان با سرعت می‌نوشت که هجده جلد کتاب شفا را در عرض بیست ماه به پایان رساند. یکی از کتابهایی که ابن سینا وقت زیادی را برای تحلیل مطالب آن صرف نمود، کتاب مابعد الطبیعه ارسطو بود، به قول خودش بیست بار این کتاب را خواند.

او هرگز از تحصیل علم و دانش خسته نشد و زمانی که روزها در کارهای دیوانی و اداری بود، شب‌ها به نگارش آثار خود می‌پرداخت. ابن سینا در دربارهای گرگان، ری، همدان و اصفهان خدمت نمود و اکثراً از طرف امرای مستبدی که او را استخدام می‌کردند، تحت تعقیب قرار می‌گرفت و چند بار تبعید گشت.

او هنگام مرگش پنجاه و سه سال داشت و در این مدت کوتاه، نبوغ و انرژی زیادی برای کسب علم و دانش صرف می‌کرد که نظیرش کمتر دیده می‌شود.

آثار و رسالات

ابن سینا آثار و کتب با ارزشی را از خود به یادگار گذاشته است. آثار او را می‌توان به بخش‌های مختلفی تقسیم نمود: کتب فلسفی، منطق، لغت، شعر، طبیعی، علم نفس، کیمیا، ریاضیات، موسیقی، علم هیئت، متافیزیک و توحید، تفسیر، اخلاق و تدبیر منزل و سیاست و رسائل شخصی.

آثار فلسفی:

الاشارات و التنبیهات، الشفا، النجات، الانصاف، الحکمه العروضیه، دانشنامه علائی یا حکمت علائیه، الحکمه المشرقیه یا الفلسفه المشرقیه، عیون الحکمه، کتاب الهدایه، کتب منطقی: ارجوزه فی المنطق، تعقب الموضع الجدلی، المسئله ـ تعلیق فی المنطق، تلخیص المنطق، القیاس و کلام. کتاب قانون مهمترین کتاب طبی بوعلی سیناست و دایره المعارف طبی می‌باشد. این کتاب تا سال 1650 میلادی، در دو دانشگاه لوون و مون پلیه تدریس می‌شد و هم اکنون نیز در مشرق زمین از آن استفاده می‌شود.

فلسفه ابن سینا

فلسفه ابن سینا بر حکمت مشاء تکیه دارد و در تمام آثار و نوشته هایش، جدیت اسلوب قابل رویت است. بوعلی سینا تلاش نمود تا شعبه‌های مختلف علوم فلسفه را در سلسله محکم و استوار مقید کند و روابط ضروریه آنها را به یکدیگر نشان دهد.

بسیاری از اصول فلسفه ابن سینا با نظریات متکلمین اسلامی مطابقت دارد، او در باب قدمت عالم با حکما نیز موفق است و علم خداوند را بر تمامی اموری متعلق می‌داند. مسئله روح در فلسفه وی، دارای دقت خاصی است که ارواح بشری باقی است. وی بین روح آدمی و عقل اولیه ارتباط طبیعی برقرار نموده و روح را دارای علم و شناختی مجزا از عقل می‌داند.

تقسیم بندی علوم: ابن سینا در کتاب شفا، علوم را به سه قسمت می‌داند: علم اعلی (مابعد الطبیعه)، علم ادنی (طبیعیات)، علم اوسط (ریاضیات). این دسته بندی علوم به تبعیت از دیدگاه ارسطو بوده است. البته ارسطو در کتابش به صورت مبهم به این مسئله پرداخته است، اما ابن سینا آشکار دیدگاه خود را در این باب بیان می‌دارد.

فلسفه نظری ابن سینا شامل سه نوع دانش است: علوم سفلی یا پست شامل فیزیک، علوم متوسط شامل ریاضی، علم علیا یا عالی شامل حکمت الهی.

فلسفه عملی نیز شامل سه بخش می‌باشد: اخلاق که انسان چه باید باشد را مطالعه می‌نماید. اقتصاد که وظایف و سازمان خانه را مطالعه می‌کند. سیاست که سازمان شهر و کشور را در نظر دارد.

هر کدام از سه علم فلسفه نظری، به علوم خالص یا اولی و علوم عملی یا ثانی منقسم است.

مسئله عقل: ابن سینا، نظریه عقل الفارابی را تکمیل نموده است، از دید او: «عقل یا نفس عاقله به عقل عملی و عقل نظری تقسیم می‌شود. عقل عملی در حقیقت نیروی محرکه‌ای است که قدرت اعمال را در دست دارد، در صورتی که عقل نظری همان عقل خالص و ذهنی است. عقل نظری سه نوع می‌باشد: عقل مادی، عقل ممکن و عقل ماخوذ.

مقاله

نویسنده نورالدین عیسی زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS