دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امر به معروف

No image
امر به معروف

كلمات كليدي : امر به معروف، آمِر، مأمور

نویسنده : محمدرضا ارائی

«امر» در لغت به معنایِ خواستن[1]، و «معروف» به معنایِ: مهربانی، خوبی و نیکی، و «آمر» به معنایِ دستور دهنده و فرمانده و «مأمور» به معنایِ: دستور گیرنده و فرمانبر می‌باشد.

و در اصطلاح فقهی امر به معروف فقهی، امر به معروف، به معنایِ: وادار کردن دیگری بر انجام کارِ شایسته‌ای که، واجب یا مستحب است.[2]

حکمت تشریع امر به معروف:

حفظ صلاح جامعه و دفع مفاسد و آلودگی‌ها[3]

کسانی که به این عمل مکلَّفند[4]:

  1. فردی که، شرایط وجوب امر به معروف در او وجود دارد.
  2. امت اسلامی (یا: طبقه خاصی از آنان)
  3. صاحبان ولایت، مانند: حاکم اسلامی، پدر، شوهر

اقسام به امر به معروف:

از نظر حکم شرعی، امر به معروف بر دو قسم است: واجب و مستحب

چرا که معروف، یا: واجب است. یا: مستحب[5]

در این نوشتار، مقصود، قسم اول است.

حکم امر به معروف:

معروفی که واجب است امر کردن به آن واجب است.

مستندات:

  1. کتاب: « وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ...»[6]؛ «باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امر به معروف کنند...»

  1. سنت: «بئس القوم قوم یعیبون الامر بالمعروف والنهی عن المنکر»[7] چه ملت بدی هستند مردمی که امر به معروف و نهی از منکر را، حقیر می‌شمارند.

دلالت آیه شریفه، و حدیث مذکور، بر وجوب امر به معروف روشن و واضح است.

آیات و روایات فراوانی، بر وجوب امر به معروف دلالت دارند.[8]

  1. اجماع: تمام فِرق مسلمین، بر وجوب این عمل، اجماع دارند.[9]
  2. عقل: عقل، با تکیه بر «قاعده لطف» بر وجوب این عمل، حکم می‌کند.[10]

شرایط امر به معروف:

امر به معروف، دارای شرایطی است که در سه بند، بصورت جداگانه،‌بیان می‌شود:

1- فردی که به این عمل، اقدام می‌کند، (یعنی: شخص آمِر به معروف) بایستی: بالغ و عاقل.[11] مسلمان و مقتدر،[12] و آگاه به آن عملِ معروف[13] باشد.

2- کسی که امر به معروف می‌شود، بایستی: بالغ و عاقل[14] فاقد عذر و بهانه[15]، و بر ترکِ آن عملِ واجب، اصرار داشته باشد.[16]

3- خودِ آن امر به معروف نیز، بایستی اثرگذاربوده[17]، و ضرر و مفسده‌ای بدنبال نداشته باشد.[18]

مراتب امر به معروف:

امر به معروف دارای سه مرتبه است:

1. قلب: یعنی در دل خود، نسبت به کسی که عملِ واجب را، ترک می‌کند کراهت داشته باشد.

2. زبان: یعنی با وجود شرایط، آن فرد را نصیحت نموده و به معروف، امر نماید.

3. ید: یعنی با وجود شرایط ابتدا خود به معروف عمل نماید، سپس آن فرد را به انجامِ آن معروف، امر نماید.[19]

تذکر:

در مراتبِ امر به معروف، بایستی مسأله تدریج را رعایت نمود.[20]

یعنی: فردی که می‌خواهد امر به معروف کند، ابتدا در قلب خود،‌نسبت به آن عمل، (ترکِ واجب، مثلاً: ترک نماز)، کراهت داشته، اظهار ناراحتی کند، از آن شخص (ترک کننده نماز مثلاً) روگردان شود، از او فاصله بگیرد، و... تا این که آن فرد اصلاح شود و نمی‌توان از همان ابتدا با تندی و شدت برخورد کرد.

مقاله

نویسنده محمدرضا ارائی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS