دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تواضع و فروتنی

پیامبر اکرم(ص): فروتنی جز بر سربلندی بنده نیفزاید، پس تواضع کنید، خدایتان شما را رحمت کند
تواضع و فروتنی
تواضع و فروتنی

قال رسول الله(ص): «ان التواضع لا يزيد العبد الا رفعة فتواضعوا یر خمگم الله: فروتنی جز بر سربلندی بنده نیفزاید، پس تواضع کنید، خدایتان شما را رحمت کند.» (جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۲)
تواضع و فروتنی سرشت گل آدمی عجین بود به تمام خوبی ها و به دور از همه زشتیها، صفاتی که هر کدام شمیم دل انگیز عبودیت را در تمام کائنات طنین انداز کرده و تمام خلائق را تا نهایت سجده بر کمالاتش سوق داد؛ در این حال بود که شیطان قسم خورد و کمر بست به آغشته نمودن این عطر معطر به تعفن زشتی؛ چون این انسان خاکی بود که عیار عبادت هزار ساله اش را در هم پیچید و تمام آبرویش را به یک آن در محضر معبود به باد نابودی سپرد و سرپیچی خالق را در برابر بهت کائنات تفسیر نمود و این همه ناشی نشد جز از کبر و غرور بندگی گذشته، پس چه زیباست که راه نامبارک و منقوش به گام شیطان دوباره رد پای انسانی را به خود نبیند. تواضع عبارتست از شکسته نفسی ای که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری بیند.
ز خاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
تواضع سر رفعت افرازدت تکبر به خاک اندر اندازات
به عزت هر آنکو فروتر نشست به خواری نیفتد زبالا به پست
بگردن فتد سرکش و تندخوی بلندیت باید بلندی مجوی

حدیث فوق فروتنی را عامل بزرگی میپندارد، شاید در نگاه اول بین این دو تضاد فراوان احساس شود؛ فروتنی در عین بزرگ منشی ممکن است؛ چون طبیعت آدمی به برقراری ارتباط با افراد متواضع گرایش دارد و در همین حال در نهان و آشکار در حضور و غیبت از فروتنی اش می گویند، در نگاه مردم به مدد الهی بالا می رود تا جایی که همه او را فردی متخلق به رفتار کریمانه می شناسند، از طرف دیگر نه تنها عزت دنیوی، بلکه بلندمرتبگی در آخرت نیز تحفه ای ارزنده و در خور چنین رفتار شایسته ای است.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است یکی از برجستگی های اخلاقی که قرآن کریم در وصف بندگان خدا بیان کرده، رفتار متواضعانه آنان است:
((و عبادالرځمن الذین یمشون علی الارض هوناً و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سکلامأ: بندگان خدای رحمان کسانی اند که با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطابشان کنند سخن نرم و مسالمتجویانه گویند))
رسول اکرم(ص) تواضع را سبب رفع ستم از جامعه دانسته، می فرماید: «تواضغوا خنی لایبغی اخله علی اخلی:" نسبت به یکدیگر فروتن باشید تا کسی بر دیگری ستم روا ندارد.»
همانطور که در احادیث گذشته نیز بر آن تکیه داشتیم، هر اخلاق حسنه حد وسطی است که دو طرف افراط و تفریط دارد؛ افراط این خلق پاک تکبر و تفریط آن ذلت و خواری است؛ پس همچنان که کبر مذموم است، خوار و ذلیل ساختن خویش نیز مهلک است، البته مخفی نماند آنچه که در مدح تواضع بیان شد نسبت به کسانی است که متکبر نباشند، اما کسی که متکبر باشد بهتر آن است که تواضع او را نکند؛ زیرا که فروتنی بر کسی که متکبر است موجب ذلت خویش است و باعث گمراهی آن متکبر و زیادت کبر او می شود؛ و چه بسا اگر مردم تواضع او را نکنند
متنبه شده و دست از کبر بردارد. در همین رابطه حضرت رسول(ص) میفرماید: هرگاه متواضعین امت مرا ببینید از برای ایشان تواضع کنید و هرگاه متکبرین را ببینید بر
ایشان تکبر کنید؛ به درستی که این باعث مذلت و حقارت ایشان می شود.

نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، قم، انتشارات قائم آل محمد، چاپ هفتم، ص ۲۳۷.
سوره فرقان، آیه ۶۳ . ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج ۱۰، ص ۵۰۸.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS