دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جایگاه عدالت در جهاد اقتصادی

No image
جایگاه عدالت در جهاد اقتصادی

عدالت، جهاد اقتصادي، فساد

علیرضا شعاعی

هرچند که پیشرفت معنای فراگیر و عامی دارد که شامل همه ابعاد وجودی انسان و جامعه می شود؛ ولی در نظر نخست همانند هرچیز دیگری معنای متبادر به ذهن، پیشرفت های مادی، اقتصادی و دنیوی است؛ چرا که این گونه پیشرفت ها به چشم می آید و همانند هر ملموس دیگری مورد توجه بیشتر قرار می گیرد.

پیشرفت و توسعه در تعریف آموزه های اسلامی باید همواره در سایه سار عدالت و به هدف تحقق بخشی آن باشد. از این رو در همه آموزه های اسلامی و قرآنی، هر حرکت بویژه اقتصادی می بایست با حاکمیت عدالت و در چارچوب آن انجام گیرد.

جهاد اقتصادی زمانی می تواند به ثمر نشیند و معنای واقعی بیابد که به قصد تحقق عدالت و در مسیر آن باشد، ولذا توسعه و پیشرفت بی عدالت به معنای فساد و پسگرد خواهد بود.

ابعاد جهاد اقتصادی

جهاد اقتصادی دارای ابعاد چندی است که تحقق همه جانبه آن به معنای رسیدن به جامعه ایمانی و تمدن اسلامی است. از جمله مهم ترین ابعاد جهاد اقتصادی می توان به جنبه های تولیدی آن یعنی تولید ثروت اشاره کرد که مهم ترین ابزار این تولید باید تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری باشد.

تولید ثروت به معنای واقعی آن مسئولیت و ماموریت همگانی بشر بویژه مومنان است؛ زیرا ثروت واقعی به معنای ایجاد امکانات بهتر و بیشتر برای همگان جهت دستیابی به اهداف آفرینش است. چنین ثروتی به سبب آن که همراه با آبادانی زمین و مسئولیت خلافت الهی بشر و پروردگاری و ربوبیت اوست، نمادی از متاله و خدایی شدن است.(هود، آیه 61) از این رو ثروت واقعی چیزی جز عبودیت و بندگی نیست؛ اما اگر این ثروت از حالت ابزاری به حالت تاصیل برسد و دنیا و مادیات برای بشر اصالت و ارزش واقعی یابد، خطرناک خواهد شد؛ زیرا جریانی را بر خلاف جریان اصیل آفرینش و اهداف آن پدید می‌آورد و زمینه های بی عدالتی و ستمگری و استکبار را فراهم می کند.

آنچه نصیب و بهره هر انسانی در دنیا و آخرت خواهد بود، سعی و تلاشی است که در مقام عمل و در جهت آبادسازی و آبادانی زمین انجام می دهد و حقیقت خود را در مقام خدایی و مظهریت پروردگاری نشان می دهد. هرچه انسان بیشتر و بهتر سعی کند، خود بهتری را به نمایش می گذارد و این خود بهتر و برتر است که آبادانی را برای همگان از موجودات و آفریده های هستی به ارمغان می آورد و آنان را به کمال شایسته و بایسته ایشان می رساند.

بنابراین، تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری و تصرف و تغییرات در موجودات جهان، از مهم ترین مسئولیت های بشر در گیتی است و این یکی از جنبه های جهاد اقتصادی است که در آموزه های قرآنی بر آن تاکید شده است.

اما جنبه مثبت جهاد اقتصادی تنها در تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری و تجاری سازی خلاصه نمی شود، بلکه از مهم ترین ابعاد جهاد اقتصادی توزیع عادلانه این ثروت است.

همان گونه که تولید ثروت می بایست به قصد ایجاد برابری و عدالت همگانی و دسترسی همگان به امکانات شدن های کمالی باشد، توزیع ثروت به شکل عادلانه نیز می باید مورد توجه قرار گیرد.

ضرورت توزیع عادلانه ثروت

در اقتصاد سرمایه داری، تولید ثروت ارزش دارد، ولی همان گونه که عدالت در تولید مورد توجه نیست، در مقام توزیع ثروت نیز از عدالت هیچ خبری نیست. تاکید بر جنبه عدالت در توزیع از آن جهت مهم تر است که در این مرحله، بی عدالتی بیشتر نمود می یابد؛ زیرا تولید ثروت نیازمند خبرگی و استعدادهای خاصی است و تنها خردمندان هستند که تولید واقعی ثروت را از طریق تولید علم و تبدل آن به فن آوری در اختیار دارند. خبرگان و خردمندان نیز بیشترین گرایش را به عدالت داشته و اهل انصاف هستند. در این میان اجحافی که صورت می گیرد در هنگام توزیع ثروتی است که تولید می شود؛ زیرا بسیاری از مردم به جهت تفکر استکباری و ستمگرانه خود، خواهان انباشت ثروت و تکاثر آن هستند و از توزیع عادلانه ثروت تولیدی جلوگیری می کنند، این جاست که جهاد اقتصادی معنای خاص می یابد و مدیریت اقتصادی در جهادی مضاعف می بایست از هرگونه خلل و اختلالی در توزیع ثروت جلوگیری به عمل آورد.

خداوند در آیاتی از جمله آیه 7 سوره حشر از مانع جدی در سر راه جهاد اقتصادی به نام سرمایه داران و ثروت اندوزان و اغنیا سخن به میان می آورد. اینان مانع جدی در سر راه توزیع عادلانه ثروت هستند و اجازه نمی دهند تا سرمایه و ثروت در یک گردش سالم اقتصادی به جریان افتد.

آنان اگر بتوانند می کوشند تا در همان آغاز منابع تولید ثروت از جمله ثروت های خدادادی زمین را در اختیار گیرند و با اعمال نفوذ از گردش سالم اقتصادی جلوگیری کنند. از این رو جهاد اقتصادی زمانی تحقق می یابد که ثروت های خدادادی به درستی در میان همگان توزیع شود و امکان دسترسی همه اقشار جامعه و مردم به منابع تولید فراهم آید. بر این اساس خداوند قوانینی را برای مهار تجاوز سرمایه داران پدید آورده است که از جمله آن قانون فی و انفال است. براساس این قانون الهی، منابع خدادادی چون معادن و دریاها و جنگل ها و نهرها و رودها و مانند آن در اختیار دولت اسلامی قرار می گیرد تا با توزیع عادلانه این منابع در میان اقشار مستضعف و فقیر جامعه، امکان بهره مندی از ثروت برای ایشان نیز فراهم آید.

بنابراین، در جهاد اقتصادی می بایست به این جنبه توجه شود که همگان بویژه اقشار فقیر و مستضعف جامعه بتوانند از منابع تولید بهره مند شده و آن را به کار گیرند.

البته روش های دیگری نیز برای مهار و مدیریت ثروت از سوی خداوند و اسلام بیان شده است که از جمله می توان به زکات و خمس و دیگر انفاق های مالی اشاره کرد. این قوانین کمک می کند تا توزیع ثروت به شکل عادلانه در جامعه بشری صورت بگیرد.

ثروت، ابزار اصلاح و آبادی

براساس آموزه های اسلامی هرگونه توسعه و پیشرفت زمانی صحیح و مناسب و اصلاح گرانه خواهد بود که در چارچوب عدالت و مبتنی بر آن باشد. بنابراین، اگر توسعه و پیشرفتی در جامعه با ظلم و ستم به اقشار پایین دست و ضعیف جامعه انجام گیرد، پیشرفت نبوده بلکه از آن به فساد و پسرفت یاد می شود.

گنج های قارونی و ثروت انباشته در هر جامعه اگر در راستای رشد و توسعه و پیشرفت همگانی جامعه نباشد، از مسیر جهاد اقتصادی بیرون خواهد بود؛ چرا که چنین انباشت ثروتی به جای این که موجبات رشد و بالندگی فرد و جامعه شود، موجبات نابودی و تباهی خواهد شد.

بیماری ای که از طریق تفکر قارونی در جامعه ایجاد می شود، نه تنها مسیر حرکت های اقتصادی را منحرف می کند و از اهداف و فلسفه آفرینش بازمی دارد، بلکه موجب می شود تا جامعه به نوعی خودباختگی برسد و انباشت بیشتر ثروت به یک بیماری همگانی تبدیل شود. این بدان معنا خواهد بود که ثروت به جای این که موجب آبادانی اهل زمین شود و خلافت انسانی را تثبیت کند، سبب فساد و تباهی جامعه و انسان می شود.

اما اگر ثروت به درستی در جایگاه واقعی خود شناخته و مورد استفاده قرار گیرد، در آن صورت است که ثروت به ابزار اصلاح فرد و جامعه و کمال زمین و آبادانی آن تبدیل می شود. این آن چیزی است که می باید در جهاد اقتصادی همواره مدنظر قرار گیرد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS