دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حضرت داوود (ع)

No image
حضرت داوود (ع)

كلمات كليدي : داود، سيره عملي، قرآن

واژه داود که در زبان عبری «داوید» تلفظ می‌شود، به معنای «محبوب»[1]بوده و نام یکی از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل می‌باشد، او اولین پیامبری است که دارای کتاب آسمانی به نام «زبور» بوده و از ذریه اسحاق (ع) فرزند ابراهیم و هم‌عصر با «اشموئیل» می‌‌باشد و از جمله انبیایی است که دارای حکومت و منصب قضاوت بوده و زبان پرندگان را می‌دانسته.[2]

از امام صادق (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود:

«عمر حضرت داود (ع) صد سال بود و از آن جمله چهل سال مدت حکومت و نبوت او بود»[3]

و در این چهل سال مردم را به دین و شریعت حضرت موسی (ع) دعوت می‌کرد.

یادکرد قرآن از حضرت داوود (ع)

نام مبارک او شانزده بار در قرآن آمده و داستان زندگی و دعوتش در دوازده آیه ذکر شده است. سیمای نورانیش در قرآن کریم به اجمال چنین ترسیم شده است؛ شخصیتی دلاور و شجاع[4]، برخوردار از هدایت الهی[5]، دارای کتاب آسمانی (زبور)[6]، خلیفه خدا که از طرف او بین مردم حکم (قضاوت) کند[7] و... که تفصیل همه آنها در این مختصر نمی‌گنجد.

سیره عملی حضرت داوود (ع) در قرآن

1- توجه به خدا و سپاسگزاری دائمی:

داوود (ع) همچون سایر پیامبران همواره در مسیر زندگی و دعوت،

خدا محوری را سرلوحه خویش قرار می‌داد:

« وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ »[8]

«و ما به داوود و سلیمان، دانش عظیم دادیم، و آنان گفتند:‌ستایش از آن خداوندی است که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمنش برتری بخشید»

2. همواره در حال تسبیح:

خداوند کوهها و پرندگان را مسخر کرد که در تسبیح با او هم آواز شوند:

« إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإشْرَاقِ وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً »[9]

«ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح می‌گفتند! پرندگان را نیز دسته جمعی مسخر او کردیم تا همراه او تسبیح خدا گویند»

3- قضاوت به حق:

یکی از مقام‌هایی که خداوند به داود (ع) عطا فرمود قضاوت در میان مردم بود:

«فَاحکُم بَینَ النََّاسَ بِالحَقََِّ »[10]

«پس در میان مردم به حق داوری کن »

4- ساده‌زیستی و تأمین معاش از دسترنج خود:

با وجود اینکه حضرت داود (ع) شخصیتی نیرومند و پرتوان و دارای

حکومت بود همچنانکه قرآن می‌فرماید:

«وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ »[11]

«و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت را »

ولی هرگز حاضر نشد از دسترنج دیگران و یا از اموال عمومی مصرف کند بلکه در هر حال از درآمد حاصل از کارهای دستی خود بهره می‌برد

که بیشتر عبارت بود از ساخت جامه و لوازم جنگی:

« وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ »[12]

«و ساختن زره را به خاطر شما به او تعلیم دادیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند»

حضرت داود (ع در کلام اهل بیت ‌(ع)

حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه به پیروی از داود (ع) سفارش می‌کند و می‌فرماید:

«اگر خواستی به عنوان سومین اسوه به داود بتی تأسی کن، او زنبیل‌های دستباف از لیف خرما می‌ساخت... و با بهای آن نان جو می‌خرید و مصرف می‌کرد.»[13]

امام صادق (ع) می‌فرماید:

«حضرت داود (ع) روزی یک زره می‌ساخت و به هزار درهم می‌فروخت، بدین ترتیب 360 زره ساخت و به 360 هزار درهم فروخت و از بیت‌المال بی‌نیاز شد.»[14]

مقاله

جایگاه در درختواره تفسیر قرآن
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - قصص و تاریخ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS