دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حق مطلق Absolute Right

حق‌های بشری را از جهات و ابعاد مختلف و به اعتبار‌های گوناگونی می‌توان طبقه بندی نمود.
حق مطلق Absolute Right
حق مطلق Absolute Right

حق‌های بشری را از جهات و ابعاد مختلف و به اعتبار‌های گوناگونی می‌توان طبقه بندی نمود. به عنوان نمونه، حق‌های بشری را بر مبنای سیر تحول تاریخی حقوق بشر بین المللی به نسل‌های سه گانه ( حقوق نسل اول[1] شامل حقوق مدنی و سیاسی، حقوق نسل دوم [2]شامل حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حقوق نسل سوم[3] شامل حقوقی چون حق بر محیط زیست سالم – حق بر صلح و... ) تقسیم بندی می‌نمایند. [4]

همچنین حق‌ها را بر اساس ضرورت انجام عمل ( مداخله ) یا عدم انجام عمل ( عدم مداخله ) در جهت تحقق آنها به حق‌های مثبت [5] و حق‌های منفی[6] و به اعتبار صاحبان آنها به حق‌های فردی [7] و حق‌های جمعی یا حقوق مردم [8] و بر اساس سیر تحول تاریخی حقوق بشر بین المللی به نسل‌های سه گانه حقوق بشر طبقه بندی، می‌کنند.[9]

علاوه بر این، حق‌ها را از نظر چرایی تعلق آن به صاحبان آنها به حق‌های اخلاقی[10] -که ریشه در دلایل اخلاقی دارند- و حق‌های قانونی[11] -که از قوانین جامعه نشأت می‌گیرند- و حقوق عرفی[12]-که ریشه در اداب و رسوم عرف دارند - و از جهت کیفیت انتساب و ارتباط مستقیم آنها با اقشار و گروه‌های مختلف به حقوق کودکان[13]، حقوق کارگران [14]، حقوق زنان[15]، تقسیم بندی می‌کنند.[16] این تقسیم بندی‌ها محدود به این موارد نمی‌شود.

برخی از این تقسیم بندی‌ها هیچ گونه ثمره عملی و کاربردی نداشته و صرفا دارای ارزش علمی و آموزشی‌اند، اما بعضی از تقسیم بندی‌ها نیز علاوه بر ارزش علمی و آموزشی دارای ثمره عملی و کاربردی‌اند. یکی از تقسیم بندی‌های حق‌ها که دارای ارزش علمی و کاربردی می‌باشد، تقسیم بندی آنها بر مبنای مقید بودن یا عدم تقیید یا محدود یا نا محدود بودن حق‌ها در مقایسه با دیگر ارزش‌های اخلاقی یا دیگر حق‌ها است [17] که بر این اساس حق‌ها را به حق‌های مطلق و حق‌های مقید یا محدود طبقه بندی می‌نمایند که در این قسمت به طور اجمالی به توصیف حق‌های مطلق، مصادیق و جایگاه آن در اسناد حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می‌شود.

1 – مفهوم و معنای حق مطلق

درباره معنا و مفهوم این اصطلاح ( حق مطلق ) چنین بیان شده؛ « حق مطلق، حقی است که وجود آن در تمامی زمان‌ها تداوم داشته و با صرف نظر از تمامی شرایط و اوضاع و احوال دخیل در آن می‌تواند مورد ادعا و مطالبه قرار گیرد ». [18]

بر این اساس حق مطلق دارای دو ویژگی بارز است؛ نخست آنکه « حق مطلق، به هیچ وجه مقید، مشروط یا محدود نمی‌گردد. » دوم این که « حق مطلق، غیر قابل تعلیق است. » به این معنا که اجرای آن در شرایط اضطراری عمومی متوقف یا معلق نمی‌شود. » [19]

حق مطلق بشری در مقابل حقوق بشری بدیهی و ظاهری [20] قرار دارند که می‌توانند مشروط، مقید، محدود یا معلق گردند. به این ترتیب می‌توان گفت؛ حق‌های مطلق به حق‌هایی اطلاق می‌شود که در مقایسه با دیگر ارزش‌های اخلاقی یا دیگر حق‌ها هیچ گونه قید یا محدودیتی ندارند و در هیچ شرایط و اوضاع و احوالی نباید اعمال آنها متوقف یا معلق گردد. از انجایی که حق مطلق همواره حقی غیر قابل تعلیق است، بنابراین یک حق قابل تعلیق نمی‌تواند حقی مطلق محسوب گردد.

2 – مصادیق و جایگاه حق مطلق در اسناد حقوق بشر

در مقایسه با حق‌های مقید، تعداد حق‌های مطلق بسیار‌اندک است. برخی از مهمترین مصادیق حق‌های مطلق و جایگاه آنها در اسناد حقوق بشری به این شرح است:

‌أ. حق بر آزادی عقیده: حق آزادی عقیده (داشتن هر عقیده ای) نه اظهار آن[21]، آن گونه که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر ( 1948 )[22] و بند 1 ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ( 1966 ) [23] و بسیاری از اسناد حقوق بشری مقرر گردیده می‌تواند به عنوان حق مطلق و غیر مقید مطرح شود.

‌ب. حق آزادی از بردگی: حق آزادی از بردگی و ممنوعیت بردگی آنچنان که در ماده 4 اعلامیه جهانی حقوق بشر ( 1948 ) و بند 1 و 2 ماده 8 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی(1966) و سایر اسناد حقوق بشری مقرر شده‌اند را نیز می‌توان در زمره حقوق مطلق بر شمرد.[24]

‌ج. حق آزادی از شکنجه: حق بر شکنجه نشدن و ممنوعیت شکنجه آنچنان که در ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر ( 1948 ) و ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966) و بسیاری از اسناد حقوق بشر مقرر گردیده است نیز در زمره حق مطلق بر شمرده می‌شود.[25] بند 2 ماده 2 کنوانسیون منع شکنجه و دیگر رفتار‌ها و مجازات‌های ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز ( 1984 )[26] بر مطلق بودن منع شکنجه تصریح دارد.

‌د. حق آزادی فکر، وجدان و مذهب: صرف داشتن حق ازادی فکر، وجدان و مذهب نه ابراز و اظهار انها، آنچنان که در ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر ( 1948 ) و ماده 18میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی(1966) و سایر اسناد حقوق بشری مقرر شده‌اند را نیز می‌توان در زمره حقوق مطلق بر شمرد.[27]

اهمیت و ثمره شناسایی حقی به عنوان حق مطلق در اسناد حقوق بشری از این حیث است که، دولت‌های عضو اسناد مربوطه در هیچ شرایطی، حتی در حالت‌های اضطراری که خطر عمومی نظیر جنگ، عدم ثبات سیاسی یا هر وضعیت دیگری کشور را تهدید می‌نماید، نمی‌توانند با استناد به این جهات اقدام به تعلیق و نقض و محدود کردن این حقوق نمایند.

3 – مصادیق حق‌های مطلق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

برخی از مهمترین مصادیق، حق مطلق که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد شناسایی قرار گرفته‌اند عبارتند از؛ ممنوعیت تفتیش عقیده ( صرف داشتن عقیده نه اظهار آن ) که اصل بیست و سوم قانون اساسی آن را چنین مقرر نموده است: « تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد. »؛ حق آزادی از شکنجه که اصل سی و هشتم قانون اساسی آن را چنین مقرر نموده است: « هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است....» از انجایی که حقوق مذکور به هیچ وجه مقید، مشروط یا محدود نمی‌گردند و اجرای آنها در شرایط اضطراری عمومی متوقف یا معلق نمی‌شود، انها را می‌توان در زمره حق‌های مطلق برشمرد.

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

حق آزادی مذهب

حق آزادی مذهب

نگاهی اجمالی به اسنادی که در ارتباط با حقوق بشر و آزادیهای اساسی تدوین شده‌اند نشان می‌دهد که در بسیاری از آنها به نوعی به حق آزادی مذهب یا ممنوعیت تبعیض بر اساس مذهب تصریح شده است اما تا کنون در هیچ یک از آن اسناد واژه «مذهب» مورد تعریف قرار نگرفته است.
No image

اشکال مشابه بردگی

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
Powered by TayaCMS