دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خودگروی یا دیگرگروی در اخلاق

No image
خودگروی یا دیگرگروی در اخلاق

كلمات كليدي : خودگرايي، ديگرگرايي، اخلاق

یکی از مسائل مورد اختلاف در میان مکاتب اخلاقی خودگروی یا دیگرگروی در اخلاق است. منظور از خودگروی اخلاقی این است که آدمی تمامی صفات و رفتارهای خود و نیز هنجارهای حاکم بر آنها را بر اساس توجه به منافع شخصی و فردی تنظیم نماید. در این صورت از نظر چنین شخصی فعل اخلاقی فعلی خواهد بود که در نهایت به نفع او تمام بشود.

نکتة قابل توجه در خودگروی اخلاقی آن است که منافع مورد نظر در این دیدگاه، اعم از منافع مادی و معنوی است و مصلحت‌جویی‌های دینی را نیز شامل می‌گردد. بر همین اساس یکی از اشکالاتی که برخی از قائلان اخلاق سکولار بر طرفداران اخلاق دینی و ارد می‌دانند همین خودگروانه و مصلحت‌جویانه بودن اخلاق دینی است. به اعتقاد ایشان اخلاق دقیقاً از جایی شروع می‌شود که انسان مصلحت‌جویی را کنار گذاشته و تنها به خاطر خوبی خود فعل آن را انجام دهد. به عبارت دیگر مغز اخلاق «عدم تعلق خاطر به نفع خود» است. در حالی که اخلاق دینی هدف از رفتارهای اخلاقی را سود و نتیجة دنیوی و اخروی حاصل از آن می‌داند. از نظر ایشان چنین رفتاری واقعاً اخلاقی نیست و بیشتر شبیه تجارت است. به اعتقاد آنها عمل اخلاقی باید از روی ایثار باشد و هیچ نفعی در آن مد نظر نباشد. و الا از حالت عمل اخلاقی خارج خواهد شد.[2]

دیدگاه مقابل خودگروی اخلاقی را دیگرگروی نام می‌دهند. با توجه به تعریفی که از خودگروی ارائه شد دیگرگروی در اخلاق عبارت از گرایشی است که معتقد است صفت یا فعلی ارزش اخلاقی خواهد داشت که به خاطر ملاحظة مصلحت و سود دیگران به وجود آمده یا انجام گرفته باشد. به تاکید دیگرگرایان اصل هنجاری اساسی ایثار و از خودگذشتگی بوده و بدون آن فعل اخلاقی معنی نخواهد داشت.

لازم به ذکر است گرچه دیگرگروی در مقابل خودگروی قرار دارد، اما در صورتی که بخواهیم آن دو را با دیدگاه وظیفه‌گرایانی هم‌چون کانت مقایسه کنیم باید بگوییم هر دوی اینها در مقابل وظیفه‌گرایی واقع می‌شوند. به عبارت دیگر هم خودگروی و هم دیگرگروی از گرایش‌های اخلاقی غایت‌گرا به حساب می‌آیند و وظیفه‌گرایی نقطه مقابل غایت‌گرایی در اخلاق است. در گرایش‌های اخلاقی غایت‌گرایانه همیشه چیزی و رای خود ارزش‌های اخلاقی وجود دارد که به آنها ارزش می‌بخشد و بدون چنین اموری اصولا چیزی ارزشمند (خوب یا بد) نخواهد شد. از نظر یک غایت‌گرا حتی در دیگرگروی نیز خیر عظیمی که از این دیگرگروی حاصل می‌شود عامل ایجاد ارزش اخلاقی است و بدون در نظر گرفتن غایت مورد نظر ارزشی تولید نخواهد شد، بر خلاف نگاه غایت‌گرایان یک و ظیفه‌گرا فعلی را ارزشمند می‌داند که به خاطر ارزش حقیقی خود فعل انجام گرفته شده باشد. دیدگاه و ظیفه‌گرایی در اخلاق را در مدخل مربوطه بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد.[3]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS