دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دل را به دلنواز بدهید

و اگر سرپیچی کنند، بدانید(ضرری به شما نمی‌رسانند؛)خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبی! و چه یاور خوبی! (رهنمای گمشدگان، علامه مصطفوی)
دل را به دلنواز بدهید
دل را به دلنواز بدهید

دل را به دلنواز بدهید[1]

« وَ إنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلی‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ » (سوره انفال،آیه 40)

روح آدمی که حقیقت انسانیت به همان است لطیفه‌ای است صاف و روشن و جوهریست پاک و بیرنگ که از علائق و تظاهرات جهان رنگ می پذیرد، و به هر چیزی دلبستگی پیدا میکند، به ا‌ندازه ا‌ی نرم و ساده است که هر چه را بیند در مقابل آن خشوع کرده و خود را فدای او مینماید، ‌و میل و محبتی بظهور میرساند، بیشتر اوقات در دست غولهای صورت ساز اسیر می‌شود و فریفته خوش خط و خال مارهای گزنده می‌باشد، و خود را بدامهای خفه کننده دام گسترهای پر مکر و حیله میاندازد، و جلا و صفای حقیقت خود را از دست می‌دهد،‌ و با یاران بیوفای ظاهر ساز انس می‌گیرد.

ایدریغا یوسفم در چاه شد او بماند و کاروان در راه شد

دیو آمد تاخت بر ملک دلم کرد غارت آنچه دید از حاصلم

طائر قدس آشیان شد در قفس دور از او هم آشیان و هم نفس

حیف از آن طاووس رنگین حیف حیف حیف از آن آهوی مشکین حیف حیف

ما باید بسی بیدار و آزموده باشیم تا دلرا پیش کسی بگذاریم که وفادار و دلنواز و کام بخش باشد، ما باید دل خود را از علاقه‌های بی‌حقیقت و خوش ظاهر، کنده و به اصل حقیقت و جمال متوجه سازیم.

ما دل و جان بخدا میدهیم که یار بی‌یاوران است، و دادرس ناتوانان و فریاد‌رس بیچارگان است، دوا و درمان دردمندان است، دستگیر خطاپوش درماندگان است، عطا بخش دلنواز تهی دستان است، دلگشای هوا خواه بندگان است، کام بخش و دلدار حاجتمند‌انست، همنشین و دلنشین مهربان پرهیزکاران است، روان دلبر دوستان است، بخشاینده‌ی دادگر زمین و آسمان است، آفریدگار جهانیان است .

دلا دائم گدای کوی او باش بحکم آنکه دولت جاودان به

بداغ بندگی مردن در این در بجان او که از ملک جهان به

انسان می‌باید چشم از چهره‌های زیبا بگیرد، نظر از گلرخان جهان بردارد، تا بدیدار چهره حقیقت برسد. آدمی باید از این نمایشهای رنگارنگ دنیا بگذرد، و از جلوه‌های دلفریب او فریفته نشود؛ تا شیفته آن جهان روشن گردد. پس باید گوش از آوازهای دلکش و نواهای خوش و شیرین و صداهای گوناگون فراگیرد: تا هیاهوی عالم غیب و سخن های نهانی را بشنود. ما دست از لذائذ و خوشیهای دنیا می‌شوییم، و پای روی بزرگی دنیوی و نام و شهوت چند روزه میگذاریم، ‌و روی از جاه و مال و جلال این جهان بر می‌گردانیم تا به زندگی حقیقی و زندگانی جاودانی برسیم.

    پی نوشت:
  • [1]علامه مصطفوی ؛حسن، رهنمای گمشدگان، تهران، مرکز نشر علامه مصطفوی، 1385، اول،ص 56 .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS