دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

رئیسعلی دلواری

No image
رئیسعلی دلواری

کلمات کلیدی : رئيسعلي، انگليس، استعمار، آزاديخواهي، بوشهر.

نویسنده :

"رئیسعلی دلواری" تجسم آزادیخواهی

مقدمه:

مناسبات یکجانبه و سلطه آمیز دولت های بزرگ غربی با جامعه ایران همواره با دو رویکرد متفاوت مواجه بوده است. نخست رویکردی که به دلیل ناتوانی، ناکارآمدی و عدم اتکاء به پشتوانه قدرت ملی و مذهبی و همچنین به سبب ملاحظات سیاسی و اقتصادی گرایش به وابستگی و پذیرش مناسبات سلطه آمیز داشته است که این رویکرد همواره از سوی هیئت حاکمه اتخاذ می شد. در مقابل رویکردی وجود داشت که ریشه در هویت مذهبی و ملی ایرانیان داشت. رویکردی که دربردارنده مولفه های ضد استعماری وضد استکباری بوده و سرمنشاء بسیاری از حرکت ها و جنبش های آزادی بخش نظیر جنبش تنباکو، مشروطه، جنگل، قیام دلیران تنگستان، نهضت ملی نفت و ... شده است.

حال در این نوشتار برآنیم تا شهادت یکی از رهبران این جنبش ها، یعنی "رئیسعلی دلواری"، را با نگاهی دوباره به تاریخ کشورمان، و بررسی نقش ایشان در پیشبرد قیام ضد استعماری تنگستان، ارج نهیم.

استعمار و آزادیخواهی(دو ایده متقابل)

شروع جنگ جهانی اول و حائز اهمیت بودن منطقة جنوب به لحاظ اقتصادی برای انگلیس و همچنین ضعف دولت ایران و حاکم نبودن آن بر منطقة جنوب[1] فرصت مناسبی را برای انگلیسی ها فراهم کرد که به بهانه آشوب های جنوب و ناامن بودن جاده های تجاری جنوب، این منطقه را به جولانگاه نیروهای خود مبدل سازد.

انگلیس برای بالابردن اعتبار خویش در میان روسای عرب در دو سوی خلیج فارس و حفظ منافع تجاری خود و نیز محافظت از حوزه های نفتی خوزستان که دو میلیون لیره در آن سرمایه گذاری کرده بود، نیروهای خود را به آن سمت اعزام کرد.[2] بوشهر با توجه به مرکزیتی که نسبت به شرق و غرب خلیج داشت، به عنوان کانون جبهه تدارکاتی انگلیس در جنوب قرار گرفت. آنان در راستای حضور استعماری خویش در بوشهر، علاوه بر رواج دائمی زبان انگلیسی[3] به اقدامات دیگری نظیر تاسیس مراکز وسیع اقتصادی و سیاسی و همچنین تاسیس پادگان نظامی بزرگی با تعدادی سرباز و افسر هندی و انگلیسی مبادرت ورزیدند.[4]

اقدامات مزبور با توجه به ذهنیت منفی ایرانیان نسبت به روس و انگلیس، نقض بی طرفی ایران در جنگ به حساب می آمد و سبب بروز واکنش و مخالفت های نیروهای ملی و مذهبی به حضور انگلیس در جنوب ایران گردید. مخالفتی که خود را در لباس های گوناگونی نشان می داد. گاه در قامت اعتراض به دستگیری سرکنسول[5] و تعدادی از اتباع آلمانی و گاه در لباس آشوب و شورش. در مجموع حضور استعماری انگلیس در جنوب چیزی نبود که روح آزادیخواه مردم آن خطه بتواند به راحتی در خود هضم کند و همین امر سبب ظهور ستارگانی در آسمان جنوب شد که "رئیسعلی دلواری" نمونه ای بارز از این ستارگان می باشد.

"رئیسعلی دلواری"

رئیسعلی دلواری در سال 1263 ه.ش / 1881 م در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. پدرش "زائیر محمد"،کد خدایی دلوار را عهده دار بود که بعدها به "معین الاسلام" ملقب گردید. مادر رئیسعلی "شهین" نام داشت. با شروع مشروطیت، رئیسعلی در حالی که بیش از 25 سال نداشت از جمله پیشگامان مشروطه خواه در جنوب ایران بود و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطه طلب در بوشهر، تنگستان و دشتی آغاز کرد.

انگلیسی ها تلاش های زیادی کردند تا او را با پول بخرند و مبلغ 40 هزار پوند به او پیشنهاد دادند.[6] اما علی رغم همه این تلاش ها رئیسعلی، بدون توجه به اینگونه پیشنهادها، در نامه‌ها و تلگراف های متعدد به تهران، شیراز، بوشهر،‌کربلا و نجف به دولتمردان سیاسی و مجتهدین مبرز، نارضایتی خود را از حضور انگلیس در منطقه اعلام می کرد[7] و مکررا از این عالمان یعنی "آیت الله سید عبدالحسین لاری", "سید عبدالله مجتهدی بلادی بوشهری" و "آیت الله شیخ محمد‌حسین برازجانی" برای جهاد و قیام علیه قوای انگلیس کسب تکلیف می‌کرد که سرانجام مرحوم "شیخ محمد حسین برازجانی"، صورتی از حکم جهاد را که مراجع شیعه از نجف اشرف ارسال داشته بودند به ضمیمه‌ی حکم خود مبنی بر وجوب جهاد با کفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه‌‌ی آنها به بنادر جنوب،‌ لزوم همکاری خوانین این مناطق و بسیج مردم مسلمان برای رفتن به میدان جنگ را صادر می‌کند.

رئیسعلی در نامه ای مفصل از شیخ تقدیر کند. وی در بخشی از نامه می آورد که : «همین قدر اطمینان از حضرت مستطاب عالی دارم که روز مضایق از خط بیرون نمی روید و جان را ناقابل می دانید، نه مانند اشخاص راحت طلب و تنبل، این دنیای فانی را هیچ نمی شمارید...»[8]

وی در این نامه کسانی را که در دفاع از بوشهر کوتاهی می کنند مانند کسانی می داند که امام حسین(ع) را یاری نکردند. به دنبال اعلان جهاد از طرف علما و مجتهدین , رئیسعلی و دیگر مبارزان تنگستانی و دشتی شروع به حمله به قوای انگلیسی مستقر در بوشهر کردند.

نیروهای اطلاعاتی بریتانا در یک اقدام بی سابقه و غیر قانونی, قنسول آلمان در بوشهر را به همراه دو تن از مأموران یک شرکت تجاری آلمان به اتهام جاسوسی علیه انگلیسی بازداشت و به هندوستان تبعید کردند. این عمل نقض آشکار بی طرفی و حتی استقلال ایران بود و به همین دلیل نیز خشم علماء مردم, خوانین و در رأس همه رئیسعلی را برانگیخت و او را وا داشت تا بر شدت مبارزه علیه انگلستان بیفزاید. رئیسعلی در یورش های شبانه ضربات و تلفات موثری بر انگلیسیها وارد آورد. در یکی از این شبیخونها, که در دوم رمضان 1333 ه ق / 12 ژوئیه 1915 م، رخ داد, رئیسعلی دو تن از افسران بلند پایه انگلیسی را به همراه یازده نفر سرباز هندی از پای درآورد[9] و نیروهای رئیسعلی بدون تلفات برگشتند. این پیروزی بیش از آنکه اهمیت نظامی داشته باشد، اهمیت سیاسی روانی داشت. این اقدام وحشت مردم از انگلیس را کم کرد و سبب شد ابهت این دشمن پرآوازه در اذهان شکسته شود. این اقدام رئیسعلی برای دولت بریتانیا غیر قابل تحمل بود و سبب شد، سرفرماندهی نیروهای انلگیسی در شرق،‌ نیروهای آماده اعزام به بغداد را که تعدادشان دو هزار نفر بود، جهت مقابله و حمله به پایگاه رئیسعلی (روستای دلوار)، به بوشهر فراخواند.[10]

رئیسعلی که پیشاپیش از حمله به دلوار آگاهی داشت، بلافاصله اقدام به تخلیه دلوار و عقب نشینی تا کتیکی به کوههای اطراف منطقه ای معروف به "کلات بوجیر" نمود. سربازان متجاوز انگلیسی و هندی هنگامی وارد دلوار شدند که تقریبا روستا خالی از سکنه بود. به همین جهت خشمگینانه شروع به گلوله باران منازل مسکونی و قطع نخل های دلوار کردند. رئیسعلی در همان شب با 400 نفر از نیروهای خود به قوای انگلیسی شبیخون زدند و 60 نفر از نیروهای متجاوز از جمله یک ژنرال بلندپایه را از پای درآوردند و همین امر سبب پیروزی وی در این جنگ شد. پس از این جنگ "رئیسعلی دلوار" به حملات شبانه خود به بوشهر و پادگان انگلیسیها افزود و با همفکری دیگر خوانین منطقه طرح حمله سراسری به بوشهر و آزاد سازی آن را پی ریخت. در گیرو دار تدارک این حمله بود که در شب 23 شوال 1333/ سوم سپتامبر 1915 م، هنگامیکه او قصد شبیخون به عمارت سفید سبزآباد را داشت، در محلی به نام "تنگک صفر" از پشت مورد اصابت گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و در سن 34 سالگی به درجه شهادت رسید.

روحش شاد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
Powered by TayaCMS