دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سخن چینی

No image
سخن چینی

سخن‌چيني در لغت، به معني خبركشي است. سخن‌چيني به اين معناست كه سخن كسي را به ديگري بگويد و موجب اختلاف آن دو شود و يا راز شخصي را افشا کند. سخن‌چين در باطن خود حقارت و ذلت را احساس مي‌كند و براي جبران شكست‌هاي دروني و رسيدن به اهداف شوم خود، متوسل به اين حربه (سخن‌چيني) مي‌شود. سخن‌چيني نوعي بيماري است كه از انسان‌هاي پست و براي تخريب ديگران سر مي‌زند كه به پرهيز از آن سفارش شده‌ايم: «بر تو باد به دوري از سخن‌چيني، زيرا سخن‌چيني بذر كينه را در دل‌ها مي‌كارد و انسان را از خدا و مردم دور مي‌كند». (1)

سخن‌چينان، بدترين مردم

در مكتب امام علي (ع)، سخن‌چين به عنوان بدترين مردم معرفي شده‌ است: «من از آن كسي كه به باطل سخن گويد، يا كاري را كه خدا اصلاح كرده بر هم زند، بيزارم. آنچه را نمي‌داني، واگذار؛ زيرا بدترين مردم با سخناني نادرست به سوي تو خواهند شتافت». (2) حضرت در سخن ديگري مي‌فرمايد: «و بدترين شما سخن‌چينيان هستند كه ميان دوستان جدايي مي‌افكنند و در جست‌وجوي عيب‌هاي خوبان‌اند». (3) سخن‌چيني مانند بسياري از صفات رذيله تدريجاً، به ‌صورت يك بيماري رواني در مي‌آيد؛ به ‌گونه‌اي كه سخن‌چين از كار خود لذت مي‌برد و از اينكه پيوسته دو بهم‌زني مي‌كند، احساس خشنودي مي‌كند و اين، يكي از مراحل بسيار خطرناك اخلاقي است. اينجاست كه سخن‌چين بايد قبل از هر چيز به درمان انگيزه‌هاي دروني كه در اعماق روح است، بپردازد و بايد از طريق خودسازي و تفكر در عواقب سوء اين صفت رذيله و نتايج شومي كه به بار مي‌آورد، خود را از اين معصيت كبيره نجات دهد.

ایجاد اختلاف با سخنچینی

هر شنونده‌اي بايد بداند هر اندازه كه سخن‌چين به او نزديك شود، رشته محبت او با ديگران بريده مي‌شود. چه بسا سخن‌چين كانون خانواده‌اي را با يك نمامي ويران مي‌كند و اعضاي خانواده را كه داراي محكم‌ترين رشته‌هاي محبت‌اند، به اختلاف بیندازد. سخن‌چين رشته‌هاي محبت را آتش مي‌زند و بذر اختلاف و کینه و جدايي را در دل‌ها مي‌كارد. بنابراين تك تك افراد جامعه بايد همان‌گونه كه از پليدي‌ها و زشتي‌ها دوري مي‌كنند، از سخن‌چين نيز دوري كنند: «هر كس از سخن‌چين پيروي كند، دوستي را به نابودي مي‌كشاند». (4) پرهيز از سخن‌چيني باعث پايداري محبت‌ها و آرامش كانون خانواده و اجتماع مي‌شود؛ بنابراين بايد در برخورد با سخن‌چين همه ملاحظات را كنار گذاشت.

درمان خود بيمار

كسي كه گرفتار اين گناه كبيره است، بايد توجه داشته باشد كه از اين كار جز آثار تخريبي در اجتماع هم‌چون اختلاف و درگيري، چيزي نصيب سخن‌چين نمي‌شود، هم‌ چنان ‌كه امام علي (ع) فرموده است: «يكي از عوامل عذاب قبر، سخن‌چيني است». (5) براي اصلاح و رهايي خود اولاً بايد در مفاسد و پيامدهاي شوم سخن‌چيني بيندشيد. ثانياً: در آيات قرآن كريم و روايات اسلامي كه درباره‌ كيفر و عذاب‌هاي سخن‌چيني وارد شده، دقت كند. ثالثاً: بينديشد كه در روز قيامت آن زماني كه در درگاه عدل الهي در حضور انبياء و اولياء براي رسيدگي به اعمال او حاضر مي‌شوند، چه جوابي خواهد داد. انسان بايد بكوشد تا علل و عوامل سخن‌چيني را بشناسد تا بتواند با از بين بردن علت، معلول را از ميان بردارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS