دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عاشورا اوج ولایتمداری

عاشورا اوج ولایتمداری شهدای کربلا به اذن ولی خدا و برای دفاع از ولایت به شهادت رسیدند، حقیقت حماسه عاشورا برای یاران اباعبدالله الحسین(ع) دفاع از ولایت بود و شهدای کربلاشهدای راه ولی الله اعظم بودند.
عاشورا اوج ولایتمداری
عاشورا اوج ولایتمداری

گفتاری از: حجت الاسلام علیرضا پناهیان

عاشورا اوج ولایتمداری شهدای کربلا به اذن ولی خدا و برای دفاع از ولایت به شهادت رسیدند، حقیقت حماسه عاشورا برای یاران اباعبدالله الحسین(ع) دفاع از ولایت بود و شهدای کربلاشهدای راه ولی الله اعظم بودند. بی شک معارفی که در زندگی ائمه جاری است یکی از دو ثقلی است که خداوند متعال توسط پیامبر اسلام(ص) در بین ما به ودیعه نهاده است. عترت فقط کلمات ائمه معصومین(ع) نیست، بلکه رفتار، منش و سیره امامان بزرگوار نیز برای ما درس آموز است که مسیر حرکت تاریخ را تغییر داده است. باید کلمات ائمه را بفهمیم و اجرا کنیم؛ تا این کار را نکنیم فایده ای از کلمات ائمه در زندگی ما مترتب نمی‌شود، ولی آنجا که ائمه عملی انجام دادند با عمل خود، عملاً مسیر حرکت تاریخ را تغییر دادند. کلمات ائمه تفسیر رفتارشان و رفتارشان تفسیر گفتارشان است و این منبع و ذخیره بسیار غنی برای معرفت و کمال در اختیار ما قرار دارد. در بین اعمال ائمه بی تردید مهم ترین عملی که از زندگی چهارده معصوم شاهد بودیم، قیام اباعبدالله(ع) است، این قیام را از چند نظر می‌توان مهم ترین عمل تلقی کرد؛ یکی به این دلیل که اساساً شهادت مهم ترین عمل است و عالی‌ترین نوع، شهادت اباعبدالله(ع) است که به اذن خدا صورت گرفت. تمام اسلام وابسته به شهادت امام حسین(ع) بوده و با این شهادت اسلام بیمه شد، پس از شهادت امام حسین(ع)، تا ظهور و پس از آن نیاز به بیمه ساختن اسلام نبوده است و هر اقدامی که پس از آن شده تنها در راستای تقویت و تکامل بوده است. اباعبدلله(ع) حقیقت محبت اهل بیت(ع) عصمت و طهارت را به معرض نمایش گذاشت. همین امروز قیام امام حسین(ع) می‌تواند برای جامعه ما درس آموز باشد، در همین مقاطع گذشته انقلاب هر روز، یک گونه از حماسه حسینی درس گرفتیم و از پیام‌های آن حضرت استفاده کردیم و گره‌های مان را گشودیم و به این کمال کنونی رسیدیم. زمانی که بعضی‌ها می‌خواستند عاشورا را در حد یک رابطه عاطفی با اباعبدالله تنزل دهند و آن را غیر انقلابی کنند، شهید مطهری با بیان عنصر امر به معروف و نهی از منکر، عاشورای انقلابی را به ما هدیه داد. شاید اگر بخواهیم حقیقت قیام اباعبدالله(ع) را با یک تعبییر نامگذاری کنیم، همانا امر به معروف و نهی از منکر است. باید بین قیام اباعبدالله(ع) و حماسه عاشورا تفاوت قائل شویم، قیام اباعبدالله(ع) و حماسه عاشورا دو مرحله به هم پیوسته است که مجموع آن را می‌توان قیام اباعبدالله یا حماسه اباعبدالله نامید. باید از قیام تا حماسه، محلی که از یک مرحله به مرحله دیگر انتقال صورت می‌گیرد دقت کنیم، در مرحله اول امام علیه یزید قیام کرد و یاران نیز همراه آن حضرت شدند، اتمام حجت صورت گرفت و قیام امر به معروف و نهی از منکری علیه یزید آغاز شد.

امام حسین(ع) شب عاشورا به نوعی پایان بخش اول قیام را اعلام کردند، اباعبدالله(ع) شب عاشورا سخنان تاریخی عجیبی بیان کردند و خطاب به یاران شان فرمودند که من بیعت را از شما برداشتم و از شما راضی هستم کار شما اینجا به پایان رسیده است، من را می‌کشند و شما بروید. شعار اصلی عاشورا هیهات منا الذله است و مرحله دوم قیام، درگیری برای سرنگونی یزید و نجات امت اسلام نیست، بلکه این مرحله دفاع جانانه، عزتمندانه، سلحشورانه و پرحماسه برای حفظ عزت است.

حفظ عزت توسط امام حسین(ع) به قیمت شهادت خود و فرزندان و یارانش و اسیر شدن اهل بیتش انجامید، حفظ عزت یک امام در موقعیت خطیر مساوی با حفظ اصل اسلام است. شهدا شب عاشورا تمنا کردند پای رکاب اباعبدالله(ع) به شهادت برسند فقط برای اینکه شهادت امام حسین(ع) را چند لحظه به تعویق بیندازند، زیرا نمی‌توانستند تحمل کنند که آنها بمانند و ولی خدا به شهادت برسد. شهدای کربلا به اذن ولی خدا و برای دفاع از ولایت به شهادت رسیدند، حقیقت حماسه عاشورا برای یاران اباعبدالله الحسین(ع) دفاع از ولایت بود و شهدای کربلا شهدای راه ولی الله اعظم بودند. شهدای کربلا دیگر شهدای راه ظلم ستیزی نبودند زیرا مبارزه با ظلم یزید به پایان رسیده است؛ بلکه شهدای راه عزت بودند، نه شهدای راه عزت خودشان زیرا آنها برای حفظ عزت ولی خدا جنگیدند.

بی‌تردید شهدای کربلا مستقیم فدای ولی الله شدند، بی‌شک حماسه عاشورا بدون یاران اباعبدالله الحسین(ع) شکل کامل خودش را پیدا نمی‌کرد. اوج ولایت پذیری در تاریخ اسلام در کربلاست. ما باید سطح تبلیغات خودمان را در مورد کربلا عوض کنیم. الآن شهادت در کار نیست و ما در اوج امنیت و عزت هستیم، درسی که اکنون باید از عاشورا بگیریم این است که آن گونه‌ای که شهدای کربلا ولایتمدار بودند، ما ولایتمدار باشیم.

حتی در رجزهای شهدای کربلا حمایت از حسین(ع) به عنوان حمایت از دین مطرح می‌شود و صحنه عاشورا صحنه ولایتمداری است، صحنه‌ای که همه فدای ولی خدا شوند. آیا این قدر که امروز عاشورا با حماسه، عزت، ظلم ستیزی و ... پیوند دارد در بین مردم عاشورایی ما، به ولایتمداری شهرت دارد؟ لازم است کاری کنیم که تا می‌گوییم عاشورا، مردم به یاد ولایتمداری بیفتند.  

هر چند اباعبدالله(ع) از شهدای کربلا امر را برداشتند اما آنها ماندند، حقیقت عاشورا اوج ولایتمداری است که در این باره سند‌ها و بیان‌های متفاوتی وجود دارد. امام زمان 313 نفر عاشورایی می‌خواهد و عاشورایی یعنی کسی که در ولی خدا ذوب شده است.

    روزنامه رسالت، شماره 7149، 16/9/89، صفحه 24

مقاله

نویسنده علیرضا پناهیان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS