دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقائد معتزله و نقد آن (وعد و وعید) (Mutazilite views and their criticism (Animosity

No image
عقائد معتزله و نقد آن (وعد و وعید) (Mutazilite views and their criticism (Animosity

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : معتزله، عقل گرائي، عدليه، قدريه، اصحاب العدل

از مسائل مرتبط با مبانی اصلی معتزله، مسأله وعد وعید خداوند نسبت به بندگان است. این اصل با توجه به تعریف کافر، مشرک، مومن، فاسق، عذاب و عفو خداوند مطرح می­شود. معتزله با تعاریف خود به این اصل تمسک ورزیده­اند.

وعد و وعید

وعد به معنای نوید پاداش و وعید به معنای تهدید به عذاب است.[1] خداوند در قرآن کریم در موارد متعدد به مؤمنان وعده پاداش و نعمت بهشتی و به کفار، مشرکین و منافقین وعده جهنم داده است و نیز در برابر ارتکاب برخی گناهان تهدید به عذاب الیم و جهنم نموده است. مانند:[2]

1.اما کسانی که کفر ورزیدند به عذابی شدید در دنیا و آخرت گرفتارشان کنم و برای ایشان کمک رسانی نیست.

2.به منافقین بشارت بده که عذاب دردناک برای ایشان است.

3.کسانی که به آخرت ایمان نمی­آورند برایشان عذابی دردناک آماده نمودیم.

سوالی که در این زمینه بین فرق مختلف مطرح می­شود این است که آیا این وعده و وعیدها با شرائط خاصی عملی می­شود و یا اینکه اراده الهی بدون شرائط دیگر به تحقق این امور تعلق گرفته است؟[3]

مبانی در حل مساله

دیدگاه مذاهب کلامی در این مسأله بستگی به مبانی پذیرفته شده عقلی و اعتقادی ایشان دارد. اعتقاد به حسن و قبح عقلی و شناسائی مصادیق خوب و بد توسط عقل، مبانی معتزله برای پاسخ به این مسأله را تشکیل می­دهد. معتزله مدعی است که وعد و وعید الهی محقق می­شود؛ زیرا تخلف و عدم تحقق وعده و وعید ظلم است. در نتیجه همانطور که تحقق وعده­ها حتمی و ضروری است تحقق وعید نیز ضروری می­نماید.[4]

ادله مسأله

معتزله چهار دلیل برای ادعای خود آورده­اند:[5]

1.ایشان معتقدند که تخلف خداوند از تحقق تهدیدات، خلف وعده محسوب می­شود و این ناشی از عدم علم و حکمت خداوند به امور می­شود که محال است. در نتیجه تحقق یافتن تهدیدات الهی ضروری است؛ همانطور که تحقق وعده­های الهی برای مؤمنان ضروری است و تخلف در این امور نیز برخلاف علم و حکمت خداوند است.

2.در تحلیلی دیگر، معتزله بر این باور است که تخلف خداوند از انجام نویدها و کیفرها قبیح محسوب می­شود. زیرا تخلف موجب کذب کلام الله می­شود که قبیح است در حالی که طبق مبانی معتزلی خداوند مرتکب افعال قبیح نمی­شود. در نتیجه به ضروری بودن تحقق وعد و وعید الهی حکم می­کنند.[6]

3.باور معتزله در مورد عدل الهی مانع از اعتقاد به امکان تخلف خداوند از وعده و وعیدهای اوست. زیرا ایشان تخلف از انجام نویدها و کیفرها را مصداق ظلم دانسته در حالی که ساحت الهی را از این نسبت به دور می­دانند.

4. اگر وعید محقق نشود مردم بر ارتکاب گناه تحریک می­شوند.[7]

در ضمن معتقدند گناهکارانی که توبه نکرده­اند در جهنم جاوید خواهند بود ولی عذابشان از عذاب کفار کمتر است.[8] معنی سخن این است که مغفرت و عفو الهی بدون توبه محال است.[9]

نظر معتزله در برابر نظریه افراطی مرجئه می­باشد. این دسته از اهل سنت بدون توجه به حسن و قبح عقلی و مفهوم عدل الهی تحقق تهدیدات خداوند در مورد گناهکاران را انکار می­کنند.

ردّ اعتقاد مرجئه و معتزله

در فرهنگ اعتقادی شیعه که برخاسته از قر آن و کلام معصومین علیهم السلام است بطور صحیح از این مسأله در دو بخش جواب داده شده است.

1.نوید (وعده) الهی برای مؤمنان:

شیعه، تحقق نوید الهی را ضروری دانسته و امکان تخلف در این مورد را مخالف با عدل و حکمت خداوند دانسته با این حال فضل و رحمت خداوند را در تحقق وعده­های الهی بی­تأثیر نمی­داند.[10]

2.تهدیدات (وعید) الهی:

نسبت به کفار و مشرکین و منافقین تحقق تهدیدات بلاشک ضروری است و تخلف در این موارد را تخلف از وعده و مصداقی از قبح برشمرده­اند.[11]زیرا خداوند می­فرماید:

ان الله لا یغفر ان یشرک به[12]

برخی گناهان بدون توبه مورد عفو الهی واقع نمی­شود. مانند قتل عمدی و ظالمانه و ادعای امامت به ناحق و شرب خمر و...

اما نسبت به گناهان دیگر از سوی مسلمان و مستضعفین (با توجه حکمت و علم خداوند و نیز نوع گناه و اعتقادات مرتکبین گناه) در صورتی که به کفر و شرک نرسد، تحقق وعید در این مورد، حق خداوند قلمداد شده و تحقق و عدم تحقق آن منوط به اراده خداوند بر اساس علم و حکمت الهی و... است. خداوند می­فرماید:

و یغفر مادون ذلک لمن یشاء[13]

بدیهی است در صورت انجام وعید، ظلمی واقع نشده و در صورت عدم تحقق وعید و شمول عفو الهی علاوه بر اینکه قبیح نبوده، بر خلاف علم، حکمت و عدل الهی نیز نمی­باشد. در واقع خداوند برخی را بر اساس اراده و حکمت خویش می­آمرزد؛ در حالی که ظلم و گناه نموده­اند و این خلف وعید، علاوه بر اینکه قبیح نیست بلکه نیکو نیز می­باشد.[14]

طرد نظر معتزله

در محضر امام رضا(ع) از عقیده معتزله بحث شد که معتقدند گناهان کبیره بخشیده نمی­شود. امام(ع) در رد عقیده معتزله فرمودند:

امام صادق(ع) فرمودند که قرآن برخلاف این نظر معتزله نازل شده است؛ چرا که خداوند می­فرماید:[15] ان ربک لذو مغفره للناس علی ظلمهم[16]

ضعف مبانی معتزله

معتزله در مسأله وعید با تکیه بر یک معرفت عقلی (حسن و قبح) جواب داده است اما غافل از اینکه معارف عقلی و مفاهیم مختلف شرعی می­توانند در مسأله تأثیرگذار باشند. احاطه بر جمیع مبانی و نسبت سنجی صحیح بین مفاهیم عقلی و شرعی و ارتباط جهات یک مسأله با امور مختلف اعتقادی تماما در تحلیل صحیح یک مسأله تأثیرگذار است.

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS