دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عوامل ایجاد امنیت روانی

عوامل ایجاد امنیت روانی
عوامل ایجاد امنیت روانی

عوامل ایجاد امنیت روانی

روزنامه کیهان

تاریخ انتشار: اول اردیبهشت ماه 1397

امنیت روانی شامل دو نوع امنیت فردی و جمعی می‌شود. امنیت روانی جمعی زیرشاخه امنیت اجتماعی است. امنیت روانی زمانی تأمین می‌شود که شخص از علل و عوامل اضطراب و تشویش در امان باشد؛ همچنین امنیت جمعی روانی، در زمانی تحقق می‌یابد که جامعه از عوامل تهدیدزا در امان باشد و از نظر آسایشی و رفاه اقتصادی عامل یا عواملی موجب ترس و وحشت از فقدان آن نشود.

امنیت روانی جامع و کامل با شکر و سپاس از نعمت‌های الهی فراهم می‌شود و باقی می‌ماند. از نظر قرآن هر شخص یا جامعه‌ای گرفتار ناسپاسی و کفران نعمت شود، گرفتار ناامنی خواهد شد. خداوند درباره این عامل مهم می‌فرماید: و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود و روزی‌اش از هر سو فراوان مى‌رسيد. پس ساكنانش نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‌دادند طعم گرسنگى و هراس را به مردم آن چشانيد. (نحل، آیه ۱۱۲)

عامل مؤثر و مهم دیگر در امنیت روانی، حفظ حریم حرم‌ها و حرمت‌هاست. اگر فرد و جامعه حریم حرمت‌ها و اماکن مقدس را حفظ کنند، به طور طبیعی از امنیت روانی برخوردار خواهند شد و اگر هتک حرمت در حریم حرم کنند، به طور طبیعی آسیب می‌بینند. خداوند برخی از اماکن را حریم امن قرار داده است. کسانی که در حریم حرم و اماکن مقدس از جمله مکه وارد می‌شوند، در امنیت قرار می‌گیرند(عنکبوت، آیه 67) و همچنین کسانی که حرمت‌ها را نگه دارند، از نظر روانی در امنیت خواهند بود.(نگاه کنید: قصص، آیه 57؛ انفال، آیه 26؛ انعام، آیه 81)

از آنجا که جامعه به هدف تأمین آرامش و آسایش ایجاد می‌شود و نظام سیاسی مسئولیت تحقق آن را دارد، هرگاه جامعه‌ای احساس کند که خطراتی آرامش و آسایش را تهدید می‌کند، گرفتار ناامنی روانی می‌شود. ممکن است جامعه از نظر نظامی و انتظامی و اقتصادی در رفاه باشد و خطری بالفعل آن را تهدید نکند، ولی اگر خطری بالقوه را احساس کند، از نظر روانی دچار بحران می‌شود و رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که می‌تواند نشانگر بحران روانی و یا تشدید آن شود.

به عنوان نمونه پخش شایعات درباره مسائل اقتصادی و بازار سرمایه، ممکن است امنیت روانی جامعه را در حوزه اقتصادی تهدید کند. همچنین پخش شایعاتی در زمینه ناتوانی دفاعی کشور و جامعه می‌تواند امنیت آرامشی را به خطر اندازد و جامعه احساس ناامنی کند. از همین رو در آیات و روایات نسبت به این مهم توجه داده شده است.

خداوند در قرآن بیان می‌کند افشاى اخبار امنيّتى از سوی افراد جامعه قبل از ارجاع آن به متصديان امور از عوامل سلب امنيّت جامعه است: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ الله عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا؛ و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند، قطعاً از ميان آنان كسانى‌اند كه مى توانند درست و نادرست آن را دريابند؛ و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلماً جز شمار اندكى، از شيطان پيروى می‌کرديد. (نساء، آیه ۸۳)

یکی از عوامل ایجاد ناامنی روانی اخبار فاسقان است که مخاطرات امنیتی را موجب می‌شود. خداوند می‌فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةً فَتُصْبِحُوا عَلي‌ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى و تحقیق كنيد، مبادا از روی  نادانى، گروهى را آسيب برسانيد و بعد از آنچه كرده‌ايد پشيمان شويد.(حجرات، آیه 6)

2- عامل امنیت‌آفرین

جامعه را دو چيز اَمنیت می‌بخشد: 1. علم صائب؛ يعنی جامعه براساس علمِ صحيح حرکت کند، 2. عمل صالح؛ که البته  این عمل صالح شامل ایمان نیز می‌شود؛ زیرا ایمان از اعمال قلبی و باطنی است؛ یعنی وقتی عقل نظری به چیزی جزم پیدا کرد و آن را تصدیق نمود، عقل عملی بدان عزم پیدا می‌کند و به عنوان عمل می‌پذیرد.

به هر حال، جامعه در سایه علم صائب و عمل صالح به امنیت می‌رسد و اگر هر یک از اين دو عنصر در جامعه‌ای نباشد، آن جامعه احساس امنيت نمی‌کند. امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند بندگانش را با دو آیه از کتابش در دژ امنیت برد(یا اختصاص داد یا برانگیخت): اینکه تا ندانستند نگویند وآنچه  ندانستند رد نکنند.» (کافی، ج 1، ص 43)

پس رد و تصدیق باید بر اساس علم باشد و تا زمانی که کسی ندانست نباید نه، چیزی را بپذیرد و نه آن را رد کند. مراد آن حضرت از این دو آیه عبارتند از: 1. لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ؛ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن.(اسراء، آیه 36) 2؛ بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ؛ بلکه آنان چیزی را که به آن احاطه علمی نداشتند تکذیب کردند. (یونس، آیه 39)

پس، از نظر قرآن، اگر کسی چيزی را ندانست نباید آن را تصديق و يا  تکذيب کنند.

البته باید توجه داشت که: 1. گاهی کذب، کذب خبری است؛ يعنی اين روايت و خبری که بیان شده، درست نيست؛ 2. گاهی کذب، کذب مُخبری است؛ يعنی اين شخص راستگو نيست.

آيه 6 سوره حجرات ناظر به کذب مُخبری است، ولی کذب خبری را نیز با تعليل ثابت می‌کند؛ زیرا خداوند فرمود: کسی که فاسق است و شما به حرف او اطمينان نداريد، نباید حرفش را بدون بررسی و جدا کردن حق و باطل بپذیرید. پس این آیه دلالت بر کذب مُخبری دارد؛ بر این اساس در بحث پذیرش یا عدم پذیرش روایت، اگر فرد از نظر رجالی مورد اعتبار نيست، باید تحقيق کنيد. اما قرآن دليلی که در آیه می‌آورد به گونه‌ای است که کذب خبری را هم شامل می‌شود؛ زیرا فرمود تا آگاه نشديد و تا به صدق او عالِم نشديد، عمل نکنيد. از اين دليل معلوم می‌شود که کذب خبری هم مورد نهی است.

به سخن  دیگر، گاهی انسانی، فاسق نيست، بلکه حتی عادل هست، ولی اشتباهی کرده است؛ زیرا عادل که مصون از سهو و نسيان نيست، در این صورت نیز باید تحقیق شود. پس بخشی از اين آيه ناظر به تأمين صدق مخبری است، بخشی دیگر از آن، ناظر به تأمين صدق خبری است. بنابراین تنها در صورتی که گوينده، راستگو باشد و گزارش نیز صحيح باشد باید بر اساس آن عمل کرد؛ وگرنه اگر یکی از این دو نقص وجود داشته باشد، نباید بر اساس مفاد خبر عمل کرد؛ زیرا موجب ناامنی و شرایط بحرانی برای جامعه می‌شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS