دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عوامل موثر بر هوش

No image
عوامل موثر بر هوش

كلمات كليدي : عوامل زيستي موثر بر هوش، تفاوت هاي جنسي و هوش، عوامل محيطي موثر بر هوش، روان شناسي تربيتي

نویسنده : سمانه محمدي قراسويي

هوش، یکی از بحث‌انگیزترین مفاهیمی است که تابه‌حال اندیشمندان، تعاریف زیادی در مورد آن ارائه داده‌اند اما هنوز به تعریف واحدی که مورد قبول همگان باشد، دست نیافته‌اند. زیرا هوش یک مفهوم انتزاعی(ذهنی) است و تعریف کردن این‌گونه مفاهیم دشوار می‌باشد. یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده و استقبال قرار گرفته، تعریفی است که وکسلر، پیشنهاد کرده است. او هوش را به عنوان یک "استعداد کلی شخصی" برای درک جهان خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف کرد. بنابراین از نظر وی، هوش شامل توانایی‌های فرد برای تفکر منطقی، اقدام هدفمندانه و برخورد مؤثر با محیط است. او تاکید می‌کرد که هوش کلی را نمی‌توان با توانایی رفتار هوشمندانه هر اندازه که به مفهومی گسترده تعریف شود، معادل دانست، بلکه باید آن را به عنوان جلوه‌های آشکار شخصیت به‌طور کلی،‌ تلقی کرد.[1]

به هرحال می‌توان به سه مولفه در تعریف هوش اشاره کرد که اکثریت متخصصان بر سر آن توافق دارند:

الف. توانایی پرداختن به مسائل انتزاعی در امور عینی

ب. توانایی حل مساله و درگیر شدن در موقعیت‌های تازه و جدید

ج. توانایی فراگیری، به‌ویژه فراگیری و استفاده از امور انتزاعی مشتمل بر واژه‌ها و نمادهای دیگر.[2]

عوامل زیستی موثر بر هوش

پژوهش‌های مختلف، تاثیر عوامل زیستی گوناگون را بر هوش و توانایی‌های ذهنی افراد نشان داده است که به اختصار اشاره می‌کنیم:

الف. هورمون‌ها: بعضی از هورمون‌ها در فعالیت‌های ذهنی نقش مهمی دارند. هورمون تیروکسین که از غده تیروئید ترشح می‌کند،‌ در فعال کردن کارکردهای ذهنی نقش اساسی دارد. اختلال در ترشح هورمون‌های تعیین‌کننده جنس در دوره جنینی،‌ علاوه بر اینکه نامشخص شدن جنس کودک را پس از تولد موجب می‌شود، ممکن است نقایص هوشی را نیز به وجود آورد.

ب. تغذیه: بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تغذیه ناقص چه در دوره جنینی و چه پس از آن در رشد هوش کودک تاثیر سوء بر جای می‌گذارد. از جمله مواد غذایی لازم در مورد کودکان، ماده پروتئینی است که کمبود آن بر رشد دستگاه عصبی و در نتیجه بر هوش تاثیر نامطلوب می‌گذارد. علاوه بر مواد پروتئینی، انواع ویتامین‌ها(E,D,C,A) و بعضی از مواد معدنی(کلسیم و منیزیم) در این مورد نقش موثری دارند. بر اساس برخی پژوهش‌ها، چنانچه کودکانی را که از تغذیه مطلوب برخوردار نبوده‌اند تحت رژیم غذایی مناسب قرار دهند، پس از مدتی هوشبهر آنان تا اندازه‌ای افزایش نشان می‌دهد.

تفاوت‌های جنسی و هوش

پژوهش‌هایی که برای مقایسه هوش دختران و پسران انجام گرفته‌اند، اغلب به این نتیجه رسیده‌اند که از نظر هوش کلی بین دو جنس تفاوتی وجود ندارد. اما از نظر برخی توانایی‌ها بین دو جنس تفاوت‌هایی وجود دارد. از نظر روانی کلامی، خواندن، فهمیدن، چالاکی انگشتان دست و مهارت‌های منشی‌گری دختران نسبت به پسران برتری دارند. از سویی دیگر از نظر استدلال ریاضی، توانایی دیداری – فضایی،‌ استعداد فنی و سرعت هماهنگی حرکات عضلانی درشت، پسران بر دختران برتری دارند.

باید دانست این تفاوت‌ها بیشتر معلول روش تربیت دختران و پسران و عوامل فرهنگی است تا عوامل زیستی و وراثتی مربوط به دو جنس. با وجود این، برخی تحقیقات نشان داده است که از نظر بعضی کارکردهای مغزی بین دو جنس تفاوت‌هایی وجود دارد. چنانچه وایتلسون، در یک پژوهش درباره دختران و پسران گروهای سنی 6 تا 13 سال به این نتیجه رسید که در پسران تا سن 6 سالگی برای پردازش اطلاعات فضایی و غیرکلامی، نیمکره راست مغز بر نیمکره چپ برتری دارد. در حالی که در مورد دختران برتری نیمکره سمت راست مغز برای پردازش اطلاعات فضایی تا قبل از نوجوانی برقرار نمی‌شود.

پایگاه اجتماعی – اقتصادی

یکی دیگر از عوامل موثر بر هوش، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، سطح شغل، ‌سطح تحصیلات و میزان درآمد پدر و مادر است. تفاوت بین متوسط هوش کودکان در رابطه با پایگاه خانواده‌ها ممکن است از یکسو نشانگر تاثیر عامل وراثت در هوش و از سوی دیگر نتیجه تاثیر شرایط مناسب خانوادگی و محیطی برای رشد و پرورش توانایی‌های ذهنی کودکان باشد.

علاوه بر مسائل فوق برخی عوامل دیگر مانند جمعیت خانواده و ترتیب تولد فرزندان، محل سکونت، شباهت و تفاوت فرهنگی پدر و مادر، انتظارهای والدین از کودکان،‌ فقر، فشارهای اقتصادی، نگرش والدین نسبت به فرزندان،‌ روش‌های تربیتی که از سوی والدین اعمال می‌شوند، داشتن فرصت‌های آموزشی و ... بر رشد و چگونگی هوش تاثیرگذار هستند.[3]

طبیعت و تربیت

یکی از چالش‌هایی که همیشه در مورد هوش مطرح بوده این است که، رشد هوش تحت تاثیر طبیعت است یا تربیت؟ طبیعت به میراث زیستی کودک و تربیت به تجربیات محیطی اشاره دارد اعم از فرهنگ حاکم بر جامعه، روابط خانوادگی، رسانه ها و ... . برخی دانشمندان اعلام کرده‌اند که هوش، عموما ارثی است و تجربیات محیطی، نقش کمی در گسترش آن ایفا می‌کنند؛ اما رشد واقعی هوش نیاز به چیزی بیش از وراثت دارد. اغلب متخصصان امروزه بر این نکته توافق دارند که محیط نیز نقش مهمی در رشد هوش دارد. این بدین معناست که غنی‌سازی محیط کودکان می‌تواند هوش آنها را افزایش دهد و موجب پیشرفت تحصیلی و افزایش احتمال دستیابی آنها به مهارت‌های مورد نیاز برای یک شغل و استخدام شود.

یکی از مسائل مهم در رابطه با اهمیت محیط در هوش، افزایش نمرات آزمون‌های هوشی در سراسر دنیاست. نمره‌‌های افراد در آزمون‌های اخیر هوشی نشان می‌دهد که اکثر افراد، بهره هوشی متوسط دارند، در حالی که در گذشته وضع هوشی اکثریت، کمتر از متوسط بود. همچنین مطالعات مدرسه‌ای در تاثیر محیط بر هوش نیز اثراتی بر هوش نشان داده‌اند. در تحقیقی که رمفل، بر روی کودکان هندی ساکن جنوب آفریقا که به مدت 4 سال از مدرسه رفتن محروم شدند در مقایسه با کودکان روستای همجوار که در محیط مدرسه مشغول به تحصیل بودند، انجام داد متوجه شد که به ازای هر یک سال تاخیر از مدرسه 5 نمره در هوشبهر کاهش داشتند. نمرات آزمون هوش، گرایش به افزایش در طول ماه‌های مدرسه و کاهش در ماه‌های تعطیل دارد.

علاوه بر این کودکانی که روزهای تولدشان به گونه‌ای است که یکسال زودتر به مدرسه می‌روند، هوش بالاتری نسبت به کودکانی که یکسال دیرتر به مدرسه می‌روند،‌ نشان می‌دهند. همچنین کسانی که به هر دلیلی به مدرسه نرفتند یا ترک تحصیل داشتند هوش پایین‌تری خواهند داشت. لکن تعامل بین وراثت و محیط آن‌قدر پیچیده و پویاست که یکی از روان‌شناسان به نام ویلیام گرینوخ، می‌گوید: پرسش از اینکه در هوش، طبیعت مهمتر است یا تربیت، مانند پرسش از این نکته است که برای ایجاد یک مستطیل، طول مهمتر است یا عرض؟ ما هنوز نمی‌دانیم کدام؟ و اصولا این سوال غلط است. رشد هوشی فرد، نتیجه متقابل وراثت و محیط است. در عوامل محیطی بر تحصیلات مدرسه‌ای تاکید شده در حالی که فرهنگ حاکم بر جامعه، روابط خانوادگی، رسانه‌ها و دیگر عوامل نیز موثر است.[4]

مقاله

نویسنده سمانه محمدي قراسويي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
Powered by TayaCMS