دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عید نوروز در اسلام

No image
عید نوروز در اسلام

کلمات کلیدی : نوروز، اول فروردين، جمشيد، اسلام، ایران

نویسنده :يدالله حاجي زاده

عید نوروز در اسلام

روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمان‌های قدیم، روزی مهم در زندگی خود می‌دانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود، پیام آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوبارۀ طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.[1]

نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی‌جان جانی تازه می‌گیرد، ایرانیان نیز با خانه تکانی و پوشیدن لباس نو و ... سعی می‌کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.

پیشینه نوروز:

عید نوروز از زمان‌های قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است.[2] امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد.[3] مسعودی در «التنیه و الاشراف آورده است:

«هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت».[4]

فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل می‌کندکه؛ وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند ... جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».

به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند

چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار[5]

اسلام و نوروز:

در خصوص نوروز و نکو داشت آن در اسلام، روایات مختلف موجود می‌باشد. هر چند بیشتر روایات دلالت بر این دارند که اسلام آن را به عنوان روزی مهم، مورد تأیید قرار داده است. در روایتی که مُعلّی بن خنیس از امام صادق(ع) روایت کرده، حضرت بزرگداشت این روز را به خاطر وقایعی می‌داند که در این روز اتفاق افتاده است.[6] ابن فهد حلی می‌نویسد:

«روز نوروز روزی جلیل القدر است... به این روز عباداتی تعلق دارد که مطلوب شارع است».[7]

علامه مجلسی پس از نقل روایات فراوانی در خصوص نوروز و اهمیت این روز، در روایتی مخالف با روایات سابق می‌نویسد: امام موسی بن جعفر(ع) خطاب به منصور دوانیقی فرمودند:

«من روایات رسول خدا(ص) را جستجو کرده‌ام اما برای این عید روایتی نیافتم. این روز سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرده است و پناه بر خدا که ما بخواهیم آن را احیا کنیم».[8]

علامه مجلسی سپس می‌نویسد:

«اخبار معلی بن خنیس از جهت سند قوی‌تر از این روایت هستند و بین اصحاب شهرت بیشتری دارند».[9]

آداب نوروز:

در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که به پاره‌ای از آن‌ها به صورت مختصر اشاره می‌شود:

1-نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس از نماز ظهر و عصر روز نوروز[10] و دعا کردن در سجده این نماز که موجب بخشش گناهان می‌شود.[11]

2- غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید:

«روز نوروز غسل کن و پاکیزه‌ترین لباس‌هایت را بپوش و خود را با بهترین عطرها خوشبو کن».[12]

3- ذکر گفتن خصوصا ذکر «یا ذی الجلال و الإکرام»[13]

4- روزه گرفتن.[14]

5- دعا کردن در لحظه سال.[15]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS