دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غزوه ت‍بوک و منزلت امیر المومنین(ع)

No image
غزوه ت‍بوک و منزلت امیر المومنین(ع)

كلمات كليدي : ، حمص، جيش العُسرة، غزوه ، پيامبر (ص)، شام، حجاز، هرقل، جهاد، صحابه، روم، خالدبن وليد، اُكيدربن عبدالملك، دومة الجندل، علي (ع)، حديث منزلت

نویسنده : کاظم موسوی بجنوردی (زیر نظر)

تبوک واپسین غزوۀ پیامبر (ص) در سال 9 ق/630م می‌باشد؛ بازرگانانی که از شام به سرزمین حجاز وارد می‌شدند، به مسلمانان خبر دادند که هرقل (هراکلیوس)، امپراتور روم شرقی، سپاهی عظیم برای جنگ با مسلمانان و حمله به مدینه گرد آورده، و اعراب نصرانی سر حداتِ شام را نیز با خود همراه کرده، در «حمص» فرود آمده است.

پیامبر (ص)‌ بی‌درنگ به تدارک سپاه پرداخت و مسلمانان را به جهاد با رومیان برانگیخت.

حتی شماری از اصحاب را برای گردآوری نیرو، به نزد قبایل دیگر نقاط گسیل داشته مسلمانان را تشویق فرمود تا از اموال خود، سپاه را تجهیز کنند.

پاره‌ای شرایط خاص مانند گرمای سخت و اوضاع نامساعد اقتصادی برخی از اصحاب، بر دشواری‌ها می‌افزود؛ چنان‌که سپاه مسلمانان را در این غزوه «جیش العُسرة» خوانده‌اند. افزون بر این‌، فعالیت گروهی از اهل مدینه که به ایشان منافق گفته می‌شد، در دل‌سردی مسلمانان تأثیر داشت.

با این همه، سپاه انبوهی که از مسلمانان فراهم آمد، در اوایل رجب مرزهای روم در شمال شبه‌ جزیره به راه افتاد چون پیامبر (ص) و سپاهیان اسلام به تبوک رسیدند، اثری از رومیان دیده نشد و مسلمانان پس از چند روز درنگ، به مدینه بازگشتند.

غزوۀ تبوک دستاوردهایی برای مسلمانان به دنبال داشت: خالدبن ولید به فرمان پیامبر (ص)، اُکیدربن عبدالملک، فرمان‌روای مسیحی دومة الجندل را پس از اندکی جنگ و گریز به مدینه آورد و پیامبر (ص) با وی به شرط پرداخت جزیه پیمان صلح بست. هم‌چنین با اهالی اذرح و جربا و ایله نیز پیمان‌های مشابهی منعقد گردید.

بنابر روایات، امام علی بن ابی‌طالب (ع) که در همۀ غزوه‌ها حضور داشت، در این غزوه به فرمان پیامبر (ص) در مدینه جانشین آن حضرت بود و این موضوع، موجب گفت و گوهایی در میان منافقان گردید، چندان که امام (ع)‌ بی‌درنگ سلاح بر گرفت و در میانۀ راه به سپاه پیامبر (ص) پیوست؛ اما پیامبر (ص) به آن حضرت فرمود:

« آیا نمی‌خواهی برای من، هم‌چون هارونبرای موسی باشی؟ »

و امام (ع)‌ به مدینه بازگشت. این سخن که بعدها به «حدیث منزلت» شهرت یافت. از جمله مناقب امام علی (ع) است و یکی از ادلۀ حقانیت خلافت بلافصل آن حضرت پس از پیامبر (ص) شمرده می‌شود.

این غزوه هم‌چنین چهرۀ منافقان را برای مسلمانان آشکارتر کرد؛ از جمله توطئۀ شماری از ایشان را که از جمله صحابه بزرگ پنداشته می‌شوند، در سوء قصد نسبت به جان پیامبر (ص) با هوشیاری برخی از اصحاب و الهام الهی ناکام ماند.

مقاله

نویسنده کاظم موسوی بجنوردی (زیر نظر)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد اول

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد اول

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.
کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد دوم

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد دوم

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.
کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد سوم

کتاب دایره المعارف صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله - جلد سوم

شامل زندگینامه 300 تن از اصحاب پیامبر گرامی اسلام می باشد.

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS