دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فلسفه اسلامی بزرگترین نماد عقلانیت فرهنگ ماست

No image
فلسفه اسلامی بزرگترین نماد عقلانیت فرهنگ ماست فلسفه بنیاد فرهنگی انسان به عنوان موجود اندیشنده و نشنانگر عقلانیت هر قوم و اقلیمی است و فلسفه اسلامی نیز مهم‌ترین و اساسی‌‌ترین بخش از سنت عقلانی فرهنگی ما است. مطلب حاضر که نخستین بخش از مطالبی است که به بحث در باب آسیب ‌شناسی فلسفه اسلامی می‌پردازد قصد دارد که این نحوه فکری در جهان اسلام را مورد بررسی قرار دهد.
به گزارش خبرنگار مهر، تاریخ فلسفه نشان می‌ دهد که ایران نه تنها مهد فلسفه بوده، بلکه حاصل خیز‌ترین سرزمین برای رشد و شکوفایی این بذر معرفت به شمار می ‌رود. به طوری که با وجود مخالفت‌ها و تکفیرها و کشتارهایی که علیه فلسفه صورت گرفت، هیچ‌گاه این نهال در ایران خشک نشد و با وجود توفان‌های شدید پابرجا ماند.
از سوی دیگر فلسفه همچنین بنیاد فرهنگ و تمدن و خمیرمایه حیات و پویایی است و به قول رومیان فلسفه چونان شیر مادر قوام بخش تندرستی و سلامت جامعه و انسان است.
اما چرا فلسفه اسلامی پس از صدرا در سده‌های یازدهم و دوازدهم هجری موجب نوآوری نشد؟ چرا متفکران و اندیشمندان حوزه فلسفه به شرح‌ نویسی و تعلیقه ‌نگاری روی آوردند؟ چرا شارحین اصرار داشتند که اندیشه‌ها و افکار خود را تنها به صورت نگارش حاشیه‌ها بیان کنند؟ چرا این اندیشه‌ها هیچ‌گاه صورت نظام‌مند و سیستمی به خود نگرفت و نتوانست به جریان و مکتب فکری نوین تبدیل شود؟
چرا زبان فلسفی از پویایی بازماند و اصطلاحات معلق و پیچیده همچنان سدی برای نوآموزان این دانش است؟ چرا مکالمه فلسفی میان سنت فکری اسلامی و اندیشه‌های فلسفی جدید بارور نشد؟ و چرا امروز اقبال جامعه به فلسفه‌های مدرن غربی، آن هم از مسیر ترجمه و متون دست چندم چنین فراگیر شده است؟ متخصصان فلسفه، جامعه‌شناسی، روانشناسی، اقتصاد، علوم تربیتی، علوم سیاسی و... هر یک پاسخی متناسب با بستر آموزشی خود به این پرسش‌ها داده‌اند.
همچنان که در آغاز اشاره شد، ما معتقدیم که فلسفه بنیاد فرهنگی انسان به عنوان موجود اندیشنده است و فلسفه اسلامی مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش از سنت ماست. با این پیش فرض و با توجه به این نکته اساسی که جامعه ما محل تلاقی سه سنت بزرگ اسلامی، ایرانی و غربی است، هدف این یادداشت‌ها بازاندیشی در سنت فلسفه اسلامی بر اساس معیارهای آموزشی، پژوهشی و فرآورده‌های علمی آن است.
از این ‌رو فرض اساسی این کوشش، ابهام و نابسندگی در شیوه‌های آموزش، منابع پژوهش‌ و روش‌ های تولید در فلسفه اسلامی، بر اساس یافته‌های آماری در مراکز آموزشی و موسسات علمی و فرهنگی است. هدف نیز چنان که بیان شد آسیب‌ شناسی مسائل مربوط به آموزش و پژوهش در حوزه فلسفه اسلامی و در صورت امکان یافتن روزنه‌های برون‌‌رفت از وضع فعلی است.
بدین منظور در این سلسله از یادداشتها، پس از ارائه تاریخچه مختصر فلسفه اسلامی و نشان دادن حقانیت و ضرورت آن، به معضل آموزش می ‌پردازیم و ضمن بحث از روش‌ها، کنشگران، کیفیت، منابع، فضاها، روال و امکانات آموزشی، به شاخه‌های مختلف هر یک از این مباحث می‌پردازیم و در ادامه معضل پژوهش در این حوزه را با توجه به عناصر پیش‌رو طرح خواهیم کرد.
در کنار بررسی حاضر قصد داریم نگاهی آماری هم به وضعیت فلسفه اسلامی داشته باشیم. به طور مثال بدانیم تا چه اندازه کتاب، نشریات و مقالات در این حوزه فکری منتشر شده است یا اینکه تعداد اساتید، دانشجویان – چه در دانشگاه‌ها و چه در مراکز سنتی اسلامی- به کار آموزش فلسفه اسلامی مشغول هستند.
بنابراین با ارائه طرح فوق می‌توان انتظار داشت که فلسفه اسلامی در کجاها دچار آسیب شده و کارآمدی و تحقق خود را از دست داده است چرا که در وضعیت کشور ما بسیاری از نسل جوان به آموزه‌‌ها و منابع معرفتی فلسفی غرب دسترسی پیدا کرده و با آن آشنا شدند و در این میان از اینکه فلسفه اسلامی (یا فلسفه در کشورمان ایران) دچار رخوت شده همواره شاکی و پرسشگر هستند.
لذا به نظر می‌رسد تنها راه برون‌رفت از وضعیت فعلی فلسفه اسلامی شناسایی جغرافیای فلسفه اسلامی است تا بتوان راه چاره‌ای جست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS