دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مفهوم شرط

No image
مفهوم شرط

كلمات كليدي : شرط، مفهوم، حجيت، منطوق

نویسنده : مهدي وفاجو

مفهوم شرط، واژه‌ای است مرکب از دو کلمه «مفهوم» و «شرط» که لازم است در ابتدا تعریفی اجمالی در خصوص هر یک از واژه‌های فوق داشته شود. بند اول، مفهوم در لغت به معنای دانسته شده آنچه به فهم و ادراک در آید.[1]و در اصطلاح: اصول فقه:(عرفوا المنطوق بانه حکم مذکور فی الکلام لموضوع مذکور و المفهوم بانه حکم غیر مذکور تسلزمه خصوصیة المعنی المذکور.[2]) اصولیون در تعریف منطوق آورده‌اند؛ منطوق مدلولی که مستقیماً از لفظ و کلام فهمیده می‌شود و مفهوم مدلولی است که در کلام نیست، ولی از کلام استنباط و فهمیده می‌شود. مثال «اگر فردا باران نیاید به مسافرت خواهیم رفت» این منطوق است، و مفهومش این است «اگر فردا باران بیاید به مسافرت نخواهیم رفت»مثال در روایت آمده: وقتی آب به اندازه کرّ شد به وسیلۀ ملاقات با دیگر نجاسات نجس نخواهد شد.[3] این منطوق جمله است. و مفهومش این است اگر آب به اندازۀ کرّ نشد در اثر ملاقات با نجاسات نجس می‌شود.بنابراین مفهوم در اصطلاح اصولیون در مقابل منطوق می‌باشد.[4]

حجیت مفاهیم

نزاع در باب مفهوم، نزاع صغروی است نه کبروی، یعنی بحث در این است که مثلاً آیا جملۀ شرطیه مفهوم دارد یا نه؟ بدیهی است که اگر دارای مفهوم باشد، حجیت مفهوم هم مانند حجیت منطوق خواهد بود. نه این که پس از ثبوت مفهوم بخواهیم در مورد حجیت آن بحث کنیم.[5]

بنابراین حجیت مفهوم همانند حجیت منطوق از راه اصالة الظهور و... قابل اثبات است و برای هر یک از متکلم و سامع قابل احتجاج می‌باشد.[6]

اقسام مفهوم[7]

مفهوم بر دو قسم است:

الف) مفهوم موافق

به آنچه که از منطوق استنباط و فهمیده می‌شود و از نظر نفی و اثبات (وجوب یا حرمت) موافق منطوق باشد مفهوم موافق نام دارد.

مثال: خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: به پدر و مادر اُفّ (آه) مگو.[8] از این منطوق فهمیده می‌شود که به طریق اولی نباید پدر و مادر را کتک زد.

ب) مفهوم مخالف

مفهومی است که از حیث نفی و اثبات عکس منطوق باشد.

مثال: در قرآن آمده، اگر فاسقی خبری آورد درباره‌اش تحقیق کنید[9]، این منطوق آیه است اما مفهومش این است: اگر عادل خبری آورد تحقیق و تفحّص لازم نیست.

اقسام مفهوم مخالف

مفهوم مخالف بر شش قسم است. 1. مفهوم شرط، 2. مفهوم غایت، 3. مفهوم عدد، 4. مفهوم وصف، 5. مفهوم حصر، 6. مفهوم لقب.

بند دوم، شرط: الزامی و تعلیق چیزی به چیز دیگر، قرار، پیمان[10]

بند سوم، مفهوم شرط: هر جملۀ شرطیه‌ای دارای دو جزء شرط و جزاء است. به عنوان مثال: اگر فردا باران نیاید به مسافرت می‌روم در این مثال جمله اگر فردا باران نیاید «شرط» و جمله به مسافرت می‌روم «جزاء» می‌باشد، و مفهوم این جمله این است که اگر فردا باران ببارد به مسافرت نمی‌روم.

اقسام جملات شرطیه[11]

شرط محقّق موضوع است. گاهی اوقات شرط محقّق موضوع است بدین معنی که تحقّق جزا منوط به تحقّق شرط است، به عنوان مثال: پدر خانواده به همسرش می‌گوید اگر فرزند ما پسر بود نام او را علی بگذارید. واضح است که تحقّق نامگذاری منوط به پسر بودن فرزند خواهد بود و شکی نیست که چنین جملات شرطیه‌ای خالی از مفهوم هستند چرا که با انتفاء موضوع حکم نیز تحقق پیدا نخواهد کرد مثلاً در مثال فوق با پسر نبودن فرزند دیگر جایی برای نامگذاری وی به علی وجود ندارد و مفهوم در جایی است که با نیامدن شرط تحقّق جزا امکان پذیر باشد.2. شرط محقق موضوع نیست.گاهی اوقات شرط محقّق موضوع نیست با این توضیح که امکان تحقّق جزا، بدون شرط هم ممکن است. مثلاً شخصی به فرزندش می‌گوید اگر علی به عیادت تو آمد او را احترام کن، در اینجا امکان دارد که شرط «عیادت علی» تحقّق پیدا نکند، اما جزاء «احترام» تحقّق یابد.

بحث از مفهوم شرط و حجیت آن مربوط به این قسم از جملات شرطیه می‌باشد.اصولیون مفهوم داشتن جمله شرطیه را منوط بر سه امر دانسته‌اند:[12] بین شرط و جزاء ملازمه باشد. تلازم و رابطه بین آن دو رابطه سبب و مسبّبی باشد. یعنی شرط سبب و جزاء مسبب باشد.

شرطی که سبب است سببیت آن منحصر به فرد باشد و سبب دیگری در بین نباشد.

مفهوم شرط در روایات:

ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق (ع) در مورد گوسفندی که ذبح می‌شود ولی حرکتی نمی‌کند در حالیکه خون خالص و تازه بطور زیاد از او بیرون می‌ریزد سوال کردم. حضرت فرمودند: «نخور! همانا علی (ع) می‌فرمود: اگر پا تکان خورد یا چشم بهم زده شد بخور». استدلال امام صادق (ع) به فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) تنها در صورتی است که آن سخن دارای مفهوم باشد، و مفهومش این است که: «اگر پایش را تکان نداد و یا چشمش را بهم نزد نخور».[13]

مقاله

نویسنده مهدي وفاجو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS