دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

هجرت به قم

No image
هجرت به قم

هجرت به قم

در حالى که آیت الله سبحانى در تبریز و نزد استادان مورد علاقه از جمله پدر بزرگوارش به تحصیل و تحقیق مى پرداخت، حادثه اى در حال تکوین بود که زندگى علمى وى و شاید عدّه اى دیگر از طلاّب مدارس تبریز از جمله مدرسه طالبیه([37]) را تحت تأثیر قرار دادمدرسه اى که هم وى و هم پدرش در آن تحصیل کرده بودند.

درباره حوادث منجر به این واقعه باید گفت بعد از اتمام جنگ جهانى در 1324 ش. طبق پیمان سه گانه (آمریکا، انگلیس، شوروى) باید نیروهاى متّفقین ظرف 6 ماه ایران را تخلیه مى کردند. از این رو، انگلیس و آمریکا در زمستان همان سال ایران را تخلیه کردندولى شوروى که قصد تصرّف آذربایجان را داشت، تا 1325 ش. این عمل را به تأخیر انداخت.

در این دوران که دولت مرکزى بر تبریز مدیریت نداشت سردمداران کمونیست شوروى تعداد زیادى از مزدوران خود را به عنوان مهاجر به آذربایجان روانه کردند که سران حزب توده از آن جمله بودند. این حزب به دلیل تنفّر عمومى منزوى بود، ولى در سوم شهریور 1324 جعفر پیشهورى عامل کهنه کار شوروى وارد تبریز شد و در 12 شهریور با صدور بیانیه اى حزب دمکرات آذربایجان را پایه گذارى کرد. به هر حال در 21 آذر 1324 تبریز سقوط کرد و دولت خود مختار تشکیل شد. اعضاى این حزب در 21 آذر 1325 به دنبال خروج نیروهاى شوروى در 15 فروردین، آذربایجان را ترک کردند.([38])

آن عصر دوران پر تلاطمى در تاریخ ایران و آذربایجان بود. چه زمان ورود پدرش به ایران، چه زمان تولّد وى و چه زمان تحصیلش در مدرسه طالبیه. وى ضمن اشاره به اقدامات اجتماعى پدرش در این دوران، به طور خلاصه وقایع این دوره را تا شهریور 25 چنین یادآورى مى کند:

«ورود پدرم به تبریز در اواسط سال 1339 هـ .ق. با قیام مردم تبریز به رهبرى شیخ محمّد خیابانى از دوستان و همدرسان ایشان مصادف شد. پس از کشته شدن خیابانى و تسلّط دولت بر شهر، فعّالیت هاى علمى کاملاً متوقف گردید... چیزى نگذشت که دوران سیاه رضا خان 1304 ـ 1320 ش. فرا رسید که تضییقات عظیمى براى روحانیت به وجود آمد. در سال قیام 1347 هـ .ق. به تار و مار شدن علما و مخفى شدن گروهى انجامید. در آن سال دو عالم بزرگوار سیّد ابوالحسن انگجى و میرزا صادق انگجى از طریق همدان به مشهد تبعید شده و افراد دیگر که پشت سر این دو مرجع بودند تا مدّت ها متوارى و در خانه پنهان شدند.

سال 1324 ش. بلواى دمکرات ها تحت عنوان حکومت ملّى آذربایجان به رهبرى پیشهورى آغاز شد و یک سال تمام طول کشید. به ظاهر فشارى نبودولى اساس در حال تهدید بود. در نظر این بود که این بخش آذربایجان تحت عنوان حکومت ملّى به بخش دیگر غصب شده بپیوندد».([39])

وى در ادامه، خاطره اى از ناآرامى هاى آن شب را نقل مى کند

«در شب بیست و یکم آذر ماه 1324 که فرقه دمکرات بر تبریز مسلّط شد از سرشب تا صبح شهر ناآرام بود و صداى تیراندازى ها یک لحظه هم قطع نمى شد...».

این عوامل دست به دست هم داد و زمینه نامساعدى براى ادامه تحصیل طلاّب حوزه علمیه تبریز به وجود آورد، به گونه اى که برخى به فکر هجرت به نقاط امن افتادند. همان گونه که عالمان بزرگ، مانند پدر وى که نیازى به تحصیل نداشتند، لازم بود در چنین موقعیتى در شهر بمانند و از عقاید مردم و کیان تشیّع دفاع کنند. در این میان آیت الله سبحانى که دیگر نوجوانى 17 ساله شده بود، شهر مقدّس قم را برگزید و به آن جا هجرت کرد در شهریور 1325ش. تشکیل حکومت وابسته به شوروى توسط جعفر پیشهورى (رهبر حزب دمکرات) عرصه را براى تحصیل علوم دینى تنگ کرد و به همین جهت این طلبه جوان رهسپار قم شد و در مهر 1325ش. وارد این شهر گردید.([40])البتّه وى و خانواده اش همواره روزهاى سختى را پشت سر گذاشته اند و خاطرات تلخى از آن روزگاران را مى توان از زبان او شنید از جمله این که براى نگارنده مى نویسد:

«خاطره کوچکى از همان دوران یادآور مى شوم. جنگ جهانى دوم شروع شده بود و تبریز در آستانه اشغال نیروهاى متّفقین بود. نگرانى همه جا را فراگرفته بود. طرف عصر پدرم و مادرم و فرزندان گرد هم آمده بودیم پدرم براى رفع نیاز آن شب گویا سه ریال و ده شاهى بیشتر در اختیار نداشت. نه نانى در بساط بود و نه نفت چراغ ونه چیزهاى دیگر. فکر مى کرد که چگونه شب را بگذرانند و به هم نگاه مى کردیم. ناگهان در خانه زده شد. خود ایشان رفت و در خانه را باز کرد. فرد ناشناسى پاکتى را به ایشان داد و گفت مربوط به شماست و خداحافظى کرد و رفت. مبلغ آن صد ریال بود که در آن روز براى زندگى یک هفته بلکه ده روز ما کافى بود. همگى متحیّر بودیم که این فرد که بود!».([41])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS