دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

واقعیت در فلسفه

No image
واقعیت در فلسفه بخش اندیشه:واقعیت در فلسفه(1 )اعم از واقعیت عینی، ذهنى و زبانى است. میان مجموعه اشیایى که در ساحت عین تحقق‌ دارند و مجموعه اشیایى که متعلق به عالم ذهن‌ هستند و مجموعه اشیایى که در عالم زبان قرار دارند عموم و خصوص من وجه برقرار است.
وجه اشتراک این سه مجموعه، عبارت است از آن دسته از واقعیات عینى که ما به آنها عین داریم و درباره آنها صحبت مى‌کنیم یا مطلبى مى‌نویسیم و به این ترتیب، واقعیات یاد شده، پس از تبلور ذهنى که در مرحله علم به آنها تحقق پیدا مى‌کند، تبلور زبانى هم پیدا مى‌کند. وجه افتراق ذهن و عین، از یک سو، اشیاى عینى است که ما به آنها علم پیدا نکرده‌ایم و چه بسا از مقوله نادانستى‌ هستند و از سوى دیگر مفاهیم و گزاره‌هایى است که ذهن ما آنها را ساخته و حاکى از هیچ نوع واقعیتى در خارج نیستند مثل مفاهیم و گزاره‌هاى اعتبارى (به معناى قراردادی)؛ اعتبارى مشترک لفظى است؛ دو معناى اعتبارى که معمولا در مباحث فلسفى به کار مى‌رود و گاهى میان آنها خلط صورت مى‌گیرد، عبارتند از: الف) مفاهیم انتزاعى فلسفى یا همان معقولات ثانیه فلسفی، مثل “امکان”، “وجوب”، “وحدت”، “فعلیت” و امثال آن؛ ب) مفاهیم و گزاره‌هاى قراردادی، که ایجاد و اعدام آنها به اعتبار معتبرین بستگى دارد؛ مثل مفهوم “مالکیت”، “ریاست”، “زوجیت” و امثال آن و گزاره‌هایى که در علم حقوق و قوانین موضوعه، کاربرد دارد. دانش‌هایى که از نوع مفاهیم و گزاره‌ها پدید آمده باشد، اعتبارى نامیده مى‌شود. وجه افتراق ذهن و زبان هم، از سوى ذهن، معانى و مفاهیمى هستند که لفظى براى آنها وضع نشده و یا اساسا قابل بیان نیستند و به بیان دیگر “یدرک و لایوصف” هستند و از سوى زبان هم، الفاظ بى‌معنا هستند. در فلسفه هم راجع به اشیا عینى بحث مى‌شود، مسائل وجود شناسی)ontolgy( و جهان‌شناسى )Cosmology( از این قبیل هستند - وهم در باره اشیاى ذهنى گفتگو مى‌شود؛ مباحث معرفت‌شناسى )epistemology( درباره تصورات و تصدیقات و برخى از مباحث فلسفه ذهن)philosphy of mind(، مربوط به عالم ذهن هستند. در فلسفه‌هاى زبانى هم، راجع به اشیا زبانى بحث مى‌شود.
پى نوشت:
-1نک: علیزاده، بیوک، فلسفه تطبیقی؛ مفهوم و قلمرو آن، نامه حکمت، ش 1، ص 68-67.

منبع : روزنامه رسالت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS