دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پیش فرض های اساسی تئوری کلی Fundamental presupposition of Kelly’s theory

No image
پیش فرض های اساسی تئوری کلی Fundamental presupposition of Kelly’s theory

كلمات كليدي : راه گشايي سازنده، تفسير ذهني، سازه، چاره جويي سازه اي، روان شناسي شخصيت

نویسنده : طيبه خلج

فرضیه محوری و اساسی نظریه شناختی جورج کلی عبارت است از، استعداد عقلی انسان برای انتخاب راه‌های احتمالی در زندگی و این که افراد چگونه شرایط، وقایع و انسان‌ها را درک، تفسیر و تعبیر می‌کنند. کلی، این فرضیه را "راه‌گشایی سازنده" نامیده است. او عقیده دارد که نگرش انسان به دنیا، بر اساس احتمالاتی است که در ذهن خود برای حل مسائل زندگی تصور می‌کند. دیدگاه‌های بشر از جهان هستی به طور دائم در حال تغییر است و هیچ چیز اعم از فلسفه، اقتصاد، اجتماع، اخلاق، علم و مانند آن‌ها مطلق نیست و به تعبیر و تفسیر ذهنی هر فرد بستگی دارد. کلی، به این نتیجه رسید که ادراک هر شخص از واقعیت مطلق، مانند زیبایی و یا عدالت مطلق، فقط در ذهن، تصور و خیال موجود است و نه در واقعیات جهان خارج. حال اگر بپذیریم که واقعیت به طور عمده در ذهن انسان وجود دارد، لزوما به این نتیجه می‌رسیم که برای تفسیر واقعیت بیرونی، نحوه‌های مختلفی وجود دارد. کلی، نظریه خود را چنین خلاصه می‌کند: طبیعت هر چه هست و حقیقت هر چه می‌خواهد، باشد. آنچه اهمیت دارد، وقایعی است که آن روز در برابر ما قرار دارند. این وقایع می‌تواند تحت تأثیر راه‌های مختلفی که ما آن‌ها را تفسیر می‌کنیم، قرار گیرند. هر چه این راه‌های تفسیر ذهنی متعددتر باشد، تنوع معنای واقعیت زیادتر می‌شود. کلی، به این اصل جامع معتقد است که رفتار انسان کاملا جبری نیست و می‌تواند بر اساس قدرت‌های شناختی فرد آزاد و اختیاری باشد.[1]

ما در طول زندگی خود سازه‌های فراوانی می‌سازیم؛ یعنی، سازه‌هایی مناسب برای هر نوع موقعیت یا شخصی که با او در تماس هستیم. ما همیشه در هنگام روبرو شدن با افراد یا رویدادهای جدید بر فهرست سازه‌های خود می‌افزاییم. به علاوه سازه‌های موجود نیز ممکن است نیاز به پالایش، تغییر یا دستکاری داشته باشند، زیرا مردم و رویدادها در طول زمان تغییر می‌کنند. در سراسر زندگی سازه‌های متنوعی در دسترس ما قرار دارند.[2] اگرچه نظام سازه‌های شناختی همیشه سازمان‌یافته است اما این سازمان می‌تواند خوب یا بد "گسیخته" یا برخی از سازه‌های آن با برخی دیگر ناهمخوان باشد. همچنین برخی از سازه‌های آن ممکن است نفوذپذیر(قابل تغییر) باشند و برخی نفوذناپذیر(یا غیرقابل تغییر).[3]

هیچ سازه مطلق یا انعطاف‌ناپذیری وجود ندارد، زیرا ما نمی‌توانیم سازه‌هایی را به وجود آوریم که هر چیزی را پیش‌بینی یا پیش‌گویی کنند. تجدید نظر به میزان کم یا زیاد همواره ضروری است و فرد باید سازه‌های جایگزین دیگری را داشته باشد تا بتواند در صورت لزوم از آن‌ها استفاده کند. در غیر این صورت، اگر سازه‌ها ثابت و غیرقابل انعطاف باشند، شخص احتمالا، چنان که کلی می‌گوید: خود را گیر انداخته است.

کلی قویا معتقد بود که نیازی نیست چنین شود. نیازی نیست که هیچ کس به وسیله اوضاع و احوال محاصره شود. نیازی نیست که هیچ کس قربانی شرح حال خود شود. ما به وسیله سازه‌هایی که برای استفاده صورت‌بندی کرده‌ایم، کنترل نمی‌شویم. کلی این اندیشه را چاره‌جویی سازه‌ای نامید، زیرا ما در تغییر دادن یا جایگزین کردن سازه‌های خود آزادیم. اما هر چند این سازه‌ها، همیشه قابلیت تغییر دارند، ولی با این حال، تغییر باید عاقلانه و مبتنی بر واقعیت‌های تجربه ما باشند. زیان سازه‌های نامناسب می‌تواند بیشتر از سود آن‌ها باشد. فرضیه‌های جایگزینی که ما صورت‌بندی می‌کنیم، باید نشان‌دهنده پیشرفت باشند.[4]

ارزیابی نظریه کلی

نظریه سازه‌های شخصی کلی، از تجربه بالینی و کارهای کلینیکی وی با دانش‌آموزان مدارس و دانشجویان دانشگاه‌ها شکل گرفت. این دانشجویان و دانش‌آموزان، اگرچه بدون شک دارای مشکلاتی چند بودند، اما باز هم قادر به فعالیت در زمینه‌های تحصیلی بودند، آنان در یک مؤسسه روانی، زندانی و همچنین از واقعیت نیز جدا نشده بودند. همچنین چنان که کلی توجه کرده بود، آنان در موقعیتی بودند که به کارکردهای عقلایی و بحث منطقی مطالب ارزش می‌گذاشتند. بدین ترتیب، جای تعجب نیست که روش اصلی کلی برای ارزیابی، از این ویژگی‌ها بهره‌برداری کرده است.

روش اصلی او برای ارزیابی استفاده از یک مصاحبه مستقیم بود. به گفته کلی، اگر نمی‌دانید که در ذهن یک شخص چه می‌گذرد از خود او بپرسید، او احتمالا به شما خواهد گفت! با بکارگیری آنچه که او آن را نگرش ساده‌لوحانه نامیده، کلی به این نکته اشاره کرد که شخص باید آنچه را که یک درمان‌جو(مراجع) می‌گوید، در مرحله اول به صورت ظاهر بپذیرد؛ زیرا این راهی است که می‌توان تعیین کرد او چه سازه‌هایی را به کار می‌برد. اما درمان‌جو ممکن است به صورت عمدی دروغ بگوید و رویدادهای مربوط به خود را تحریف و دستکاری کند. نکته اصلی کلی آن است که آنچه درمان‌جو می‌گوید، باید مورد احترام باشد، حتی اگر به طور کامل آن را باور نداشته باشیم. فن دیگری که برای ارزیابی دیدگاه یک شخص از جهان به کار می‌رفت این بود که شخص را وادار به نوشتن شرحی خودتوصیفانه از شخصیت خود کنند. دستورالعمل استاندارد کلی برای یک درمان‌جو از این قرار است: من از شما می‌خواهم که یک شرح توصیفی درباره نام مراجع یا درمان‌جو بنویسید، درست مثل این که او شخصیت اصلی در یک نمایش‌نامه است. آن را چنان بنویسید که گویی یک دوست که او را بسیار خوب و از نزدیک می‌شناخت و بسیار با او همدل و همدرد بود، شاید بهتر از هر کسی او را شناخته بود، می‌نویسد. مطلب را به صورت سوم شخص بنویسید... و این گونه آغاز کنید که بگوید: ... شخصی است که... . کلی این روش را برای دانستن این که چگونه یک شخص خود و روابط خود را با دیگران می‌شناسد و درک می‌کند، بسیار مفید یافته است.[5]

مقاله

نویسنده طيبه خلج

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS