16 تیر 1397, 0:0
هیپولیت تن ادیب، مورخ و نویسنده فرانسه میباشد که در نیمه دوم سده نوزدهم میزیسته است، زندگانی او از سال 1828 تا 1893 بوده است. وی به صورت ترکیبی به علوم گوناگونی چون فلسفه، تاریخ، ادبیات و ریاضی میپرداخت و علاوه بر فلسفه، در این رشتهها نیز معروفیت دارد. علاقه خاص وی استفاده از روش ترکیبی و تحلیلهای چند گانه در بررسی علوم و مباحث علمی بوده است. وی در روش علمی، قوه تحقیق و تحلیل مسائل و نکته سنجی مطالب را دارا بوده و در کنار این علوم مسائل فلسفی را نیز تحلیل مینمود.
دید فلسفی و اعتقادی وی در بسیاری از مسائل به اسپینوزا و هگل نزدیک است و از این دو فیلسوف بیشتر متاثر گشته است. بر حسب طبیعت زمان، تکیه اش به علوم بود. در روش فلسفی، کار تحقیقی و تجربی را میپسندید ولی در عین حال به تحلیل و تشریح مطالب نیز علاقه داشت. وی متناسب با علوم مختلف، روش تحقیق و بررسی خود را تغییر میداد به طوری که در ادب و فلسفه صنایع شیوه علوم را به کار میبرد اما در فلسفه تحققی بیشتر مشاهده و تجربه را مد نظر داشت و مایل بود که به طرق ریاضی و هندسی پیش برود و معلول را به نحو ضرورت از علت بر آورد و نیز از خصایص او این بود که با وجود تمایل به فلسفه تحققی، به فلسفه اولی بی اعتقاد نبود.
در فرانسه فیلسوفان معاصر تن، به دو دسته تقسیم شده بودند؛ گروهی تحققی بودند و بعضی صرف مادی بودند و فلسفه اولی را محل اعتنا نمی دانستند. جماعتی هم بودند که غیر از ظواهر و عوارض موارد دیگری را هم مد نظر قرار میدادند. بعضی به فلسفه اولی نیز میپرداختند، اما وی عقیده داشت که از ظواهر و عوارض تجاوز میتوان کرد و به ذوات و حقایق نیز میتوان رسید. از دید وی انسان میتواند با نگاه و تحلیلی عمیق از ظواهر قضایا عبور کرده و باطن و عمق حقایق را دریابد. به اندازه فیلسوفان تحققی دیگر از این جهت نا امید نبود و میگفت: «راست است که من افق ذهن خود را محدود میبینم، اما تنها حد ذهن خود را در مییابم و حد ذهن نوع بشر را نمی توانم معین کنم». هیپولیت تن در فلسفه تعلیمات خاص که در کلمات حکمای بزرگ دیگر نتوان یافت ندارد، اما نوشته هایش همه خواندنی است. کتاب و نوشتههای وی مورد توجه بسیاری از خوانندگان و دانشجویان مرتبط با این رشتههاست. اثر فلسفی او که بیشتر اهمیت دارد کتابی است به نام «درباره عقل» که در قوه ادراک و شعور تحقیقات به عمل آورده و از این رو در جمع کسانی است که به تاسیس علم روانشناسی به شیوه تحقیقی خدمت کرده اند. او در این کتاب به نقش عقل و تفکر منطقی در باب شناخت و درک مسائل پرداخته از این رو این کتاب هم در زمینه مباحث فلسفی و هم در باب مسائل روانشناسی مورد توجه خوانندگان است.
با نگاهی عمیق به آرای هیپولت تن این گونه به نظر میآید که با وجود روش تحلیل و ترکیبی تن، وی دیدگاه ثابت و فلسفی ای که بتوان با آن به چارچوب اعتقادی و جهان بینی وی دست یافت، نداشته است و همواره موضعی متغیر و ناثابت نسبت به مسائل را در پیش گرفته است و همین مسئله باعث گشته که در کتب و نوشتههای منتقدین و فیلسوفان، نامی از وی دیده نشود. وی در تحلیل و تشریح مسائل فلسفی تاکید خاصی بر روش ریاضی و هندسی داشته است، در حالی که بسیاری از نظریه پردازان فلسفه را جدا از ریاضی میدانند و آن را با علومی چون الهیات، معرفت شناسی و انسان شناسی در ارتباط میدانند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان