دنياي جوانان
«هنر» میتواند همان موتور محرکه ارتباط گیری جوانان با سایر موضوعها و به حرکت درآمدن آنان در مسیرهای موردنظر و از خمودگی خارج شدن بخشی از جوانان- گروهی که انگار ذوق و سلیقه شان رنگ باخته و اگر از آنان نظر بپرسی میگویند مگر ما هم میتوانیم نظر بدهیم!- باشد.
به عبارتی «هنر» و پرداختن به آن، شاید همان رمز ورود به دنیای جوانان باشد، رمزی که خیلیها دنبالش میگردند اما شاید نشانی اشتباه دارند.
روانشناسان کلید ورود به دنیای جوانان را «هنر» میدانند؛ اما به نظر آنها هنر همان حلقه مفقوده یا رمز ورود به دنیای جوانان و دادن حرکت و نشاط به آنان است. اگر به این موضوع پرداخته شود، جوانان اغنا، ارضا و مطرح میشوند و نیازی به جایگزینهای دیگر برای مطرح شدن یا اغنا نخواهند داشت.
دونکته درباره جوانان باید مورد توجه قرارگیرد. کیفی پرکردن اوقات فراغت و درنظرگرفتن دیدگاه جوان به طور خاص نه عام. جوانها سرمایههای بزرگ هر کشورند. وقت جوانها باید با کیفیت پر شود. برای مثال اگر مرکزی میخواهد برنامه داشته باشد، باید از استادان عالی آن هنر یا صنعت دعوت به همکاری کند تا برنامه، نتیجه داشته باشد. شبکههای تلویزیونی باید در زمینههای هنری الگو ارائه دهد.
به عقیده روانشناسان وظیفه ما ارتقای این سطح و دادن خوراک فکری به جوانان است نه نگه داشتن سلیقه و ذوق جوانان در همان حد، در طول تاریخ کشورهایی در بحث فرهنگ موفق بوده اند که الگوهای موفق ارائه کردهاند.
تواناییهای مختلف در جوانهای ما وجود دارد، اما چرا به منصه ظهور نرسیده، شاید به این علت که از تاریخ در مسیر حرکت به سمت آینده درست بهره نبردهایم.
امروز حرکت در زمینه علم وصنعت انجام شده اما واقعا فرهنگ مظلوم مانده است. اگر فرهنگ مورد توجه ویژه قرار گیرد و بودجه استراتژیک برای آن درنظر گرفته شود، دنیا تحت تاثیر حرکت جوانان قرار خواهد گرفت. برخی جوانان دراین زمینه خاموش شده اند. باید به آنان معیار و الگو بدهیم تا به حرکت درآیند.
دستمایه این کار موفق، هنر است. یکی از دیدگاهها این است که اجازه دهند تک تک جوانان بروند پشت تریبون و نظر بدهند. در زمان مارشال دوگل، یکی از برنامهها برای جوانان این بود که هر جوانی روی صندلی رئیس جمهور مینشست و میگفت من روزی رئیس جمهور فرانسه خواهم شد. این یک موج عالی به وجود میآورد.
خیلیها معتقدند میتوان به جای سخت گیری و یا برخورد با جوانانی که از الگوها و مدهای ارائه شده از سوی دیگر کشورها تبعیت میکنند، با استفاده ازتصاویر زیبا و درست، الگو ارائه داد و توجه آنان را جلب کرد. یعنی با استفاده درست از همان ابزار با این مشکل مقابله کرد.
جنگ امروز، جنگ تبلیغات است. بیل بوردها اختصاص داده شده به تبلیغ گوشی ها. به عقیده من باید توجه مسئولان را به اهمیت تصویر جلب کرد. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، چه باور کنیم و چه باورنکنیم، کسانی که میخواهند روی فرهنگ مانور دهند، از این وسیله استفاده میکنند. باید برای جامعه و بویژه نوجوانان و جوانان، خوراک فرهنگی تهیه کنیم.
نیازی به سخت گیری هم نداریم. کافی است این دین را به زیبایی ارائه و مورد توجه قرار دهیم. برای دستیابی به این هدف مهم باید سرمایه گذاری کرد و بودجه استراتژیک فرهنگی درنظر گرفت.
اگر آنچه را که داریم، زیبا جلوه دهیم، مردم به آن گرایش پیدا میکنند. به طور مثال یکی از ابزارهای مهم در جهان، چاپ عکسهای بی نظیر و خاص از جلوههای یک کشور است، مثل جلوههای طبیعت، معماری و مردم. در دنیا، گاهی یک عکس، جهانی را تکان میدهد. با توجه به اهمیت تصویر، درحال حاضر هزینه زیادی صرف آن میشود. دراین زمینه ایجاد خلاقیت برای جوانان بسیار است.
روانشناسان توصیه میکنند جوانان گاهی عکاسی کنند. اصل عکاسی نگاه زیباست و مهم ترین موضوع دراین زمینه، اصل زیبایی شناسی است. با عکس، پیام، سریع و نافذ منتقل میشود. جوان در هرکس ذهنیت خود را نشان میدهد. چون مردم دوست ندارند آنچه را که دیده اند دوباره ببینند بلکه نوع نگاه و زاویه دید و توصیف شما را میخواهند. اینجاست که تمام عناصر جامعه ارزشمند میشود. مهم این است که یک جوان میتواند خودش را بهتر بشناسد، و بداند چه چیزی را میخواهد به تصویر بکشد و چه بگوید. این عکسها حاصل نگاه او است. این نگاه او را به زندگی و آینده خوشبین میکند.