دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

وقتی مستکبران و طاغوتان مدعی پیروی از پیامبران می شوند!

No image
وقتی مستکبران و طاغوتان مدعی پیروی از پیامبران می شوند!

مستكبران، مدعي پيروي از پيامبران

امام خمینی (ره)

شرحی از امام خمینی درباره اوضاع آشفته جهان و فاصله بین ادعا و عمل سران استکبار و طاغوتان ممالک اسلامی

اشاره: در دنیای عجیب و شرایط غریب و اوضاع ناگوار و تلخی به سر می‌بریم. در جهان کنونی، اگر دیده‌ای واقع بین گشائیم و به همه سو نظر گستریم، مشاهده می‌کنیم که پیامبران الهی و ادیانی که به بشریت عرضه کردند، ملعبه دست طواغیت و مستکبرانی قرار دارد که ماهیت درونی خود را پنهان کرده و در عین عناد نسبت به حق و درحالی که به صورت خزنده و با شعارهای فریبنده مدعی پیروی از پیامبران می‌باشند، با دین و سیره و روش آنان مبارزه می‌کنند و جای تأسف است که بسیاری از افراد جوامع بشری را با این ادعاهای دروغین خود جذب کرده و سیاهی لشکر خود قرار داده‌اند.

با نظاره این واقعیت‌های تلخ در می‌یابیم که سران خونخوار اسرائیل مدعی تبعیت از حضرت موسی(ع) می‌باشند و حال آنکه آن پیامبر الهی با همین درندگان به ستیز و مبارزه پرداخت. همچنین مشاهده می‌کنیم که سران دولت‌های آمریکا و انگلیس مدعی حرکت در مسیر حضرت عیسی(ع) می‌باشند و این ادعا در حالی مطرح می‌شود که حقیقت تعالیم عیسوی، مقابله سرسختانه با قدرت‌های استکباری بود و آن حضرت همواره در این جهاد و ستیز مستمر به سر می‌برد. و نیز در می‌یابیم که سران کشورهای مسلمان، خود را تابع پیامبر خاتم می‌دانند و پیرو تعالیم اسلام می‌پندارند و باهمین ادعا، مسلمین را به بند می‌کشند و با اسلام محمدی(ص) ستیزه می‌ورزند. پیامبر اکرم(ص) بهترین لحظات عمر مبارک و شریف خویش را به جهاد و مبارزه با همین سران مستکبر سپری کرد و ائمه اطهار(ع) نیز همین سیره وروش را تداوم بخشیدند. امویان و مروانیان و عباسیان، همان سران خودخواه و جنایتکاری بودند که در برابر اسلام با همان شیوه فریبکارانه قرار گرفتند و جنایات بی شمار مرتکب شدند.

آنچه پیش روی دارید از سخنان بسیار عمیق و آگا‌هی‌بخش حضرت امام خمینی در تبیین شرایط حاکم بر جهان کنونی و اوضاع تلخ ادیان الهی و ادعاهای دروغین و فریبکارانه سران دولت‌های اسرائیل و آمریکا و نیز سران ممالک مسلمان نشین می‌باشد که در اول دی ماه سال 1362 ایراد فرمودند.

مدعیان دروغین پیروى از حضرت موسى و عیسى(ع)

و نکته‌اى که باید عرض کنم این است که این شرایع معروفى که الان بین بشر معروف است، حالا ما شریعت حضرت موسى، شریعت عیسى و شریعت اسلام، وقتى که ملاحظه مى‌کنیم حال مشرع را، حضرت موسى ـ سلام الله علیه ـ را، وضع زندگى حضرت موسى و کیفیت تبلیغ او و مبارزه‌اى که او کرده است با طاغوت، او را وقتى که ملاحظه مى‌کنیم، بعد مى‌رویم سراغ امت موسى، آنهایى که مى‌گویند ما امت حضرت موسى هستیم و ما پیرو حضرت موسى هستیم. موسى معارضه مى‌کرد با طاغوت و اینها که مى‌گویند ما پیرو حضرت موسى هستیم خودشان طاغوتند، در عین حال مى‌گویند ما پیرو حضرت موسى هستیم. رادیو اسرائیل بسیار نصایح حضرت موسى را هم نقل مى‌کند اما اسرائیل چه جور است؟ وضع او چى است؟ آنهایى که خودشان را انتساب مى‌دهند به حضرت موسى و موسى وضع زندگى‌اش آن بود که یک شبان بود و یک عصا داشت و وضع شبانى‌اش هم آن وضع بود که تاریخ مى‌گوید. آن وقت هم پاشد رفت سراغ بزرگترین قدرتى که در آن وقت بود و با او معارضه کرد و توجه به دنیا به هیچ وجه نداشت. آن وقت مى‌بینیم که اینهایى که خودشان را از حضرت موسى مى‌دانند چقدر به دنیا چسبیده‌اند. سرمایه‌هاى بزرگ امریکا در دست آنهاست، قدرت مادى امریکا در دست آنهاست، و مى‌گویند ما هم به شریعت موسى معتقدیم. از او بدتر پیروان حضرت عیسى است. حضرت عیسى را خوب، همه مى‌گویند که یک شخص ـ همین‌طور هم بوده است - یک شخص روحانى الهى بوده است که هیچ توجه به این مسائل مادى نداشته است، و به حسب قول آنهایى که پیروانش مى‌گویند هستیم، این است که ایشان به هیچ وجه توجه به این طور مسائل مادى نداشته است، یک شخص روحانى به تمام معنا، روح‌الله به تمام معنا، آن وقت مى‌آییم سراغ پیروانش. پیروانش کى هستند الان؟ تمام مفاسدى که الان، یعنى نصف کنید، نصف مفاسدى که الان در دنیا هستش از پیروان حضرت عیسى ـ سلام الله علیه ـ هست؟ یعنى پیروان ادعایى. الان دارند خودشان را مهیا مى‌کنند براى عید میلاد حضرت عیسى، چه اشخاصى؟ اشخاصى که با عیسى مخالفت دارند، با خداى عیسى مخالفت دارند، اعتقاد به عیسى ندارند، لکن خودشان را مى‌چسبانند به او. آن نصف دیگر عالم مال آنهایى است که ادعا مى‌کنند که ما براى توده‌هاى مردم، براى ضعفا، براى چى داریم زی مى‌کنیم، نمى‌خواهیم دیگر آن جهات قلدرى در عالم باشد، مى‌خواهیم همه مردم یک جور باشند. آنها هم آن طایفه اکثرا وقتى سراغ سرانشان مى‌رویم مى‌بینم که کرملین از امریکا بدتر است. لنین با مردم آن کرد، استالین آن کرد، اینها هم دارند این مى‌کنند. آن ادعا و آن عمل.

وقتى مى‌آییم سراغ خودمان، خودمان هم همین. مسلمین هم در عین حالى که همه سران دول اسلامى ادعاى اسلامیت مى‌کنند، ادعاى پیروى از پیغمبر اسلام مى‌کنند، در عین حال مى‌بینید که هیچ شباهتى ما بین سران آنها با اسلام، هیچ شباهتى نیست، هیچ ارتباطى نیست. ادعا زیاد است، ادعاها هست ما پیرویم ولى پیرویم در مقام عمل؟ سیره پیغمبر چى بوده است، سیره شماها چى است؟ پیغمبر در بین بشر چه جور زندگى کرده است، شما در بین بشر چه جور زندگى مى‌کنید؟ پیغمبر با مردم مظلوم چه جور بوده، شما با مردم مظلوم چه هستید؟ پیغمبر با طاغوتها چه جور بوده و شما با علاوه بر اینکه خودتان طاغوتچه هستید با طاغوتها چطور هستید؟ پیغمبر با مستضعفین عالم چه وضع داشته و شما چه وضع دارید؟ پیغمبر وضع زندگى ظاهرى‌اش چى بوده و شما چه هستید و چه دارید؟ مجرد اینکه من بگویم من تابعم که درست نمى‌شود مطلب. سران دولتهاى اسلام همه این طور هستند. پیغمبر مى‌گوید مسلمین، با هم مجتمع باشید! شما متفرق مى‌کنید! قرآن مى‌گوید واعتصموا بحبل الله جمیعا شما چسبیدید به حبل امریکا و شوروى. ادعاها زیاد است. من نمى‌گویم که ماها که حالا در ایران هستیم ما هم تابع هستیم به آن معنا، ما ادعامان این است که میل داریم تابع بشویم، در خط این هستیم که تبعیت بکنیم. شما که مى‌گویید تابع هستیم، که، قرآن خدا مى‌گوید که با اینها یک طور نباشید والذین کفروا اولیائهم الطاغوت خوب، شما اولیایتان کى هست الان؟ با کى ارتباط دارید الان؟ خوب، یک دسته با آن طرف ارتباط دارید، یک دسته با آن طرف. ایران هم که مى‌خواهد با هیچ کس نباشد، شما به فشارش مى‌گذارید، فشار به اینکه چرا آن طرف نیست یا چرا آن طرف نیستى.

حمایت از متجاوز به بهانه صلح و حقوق بشر!

آن روزى که خداى نخواسته ایران هم بغلتد در یک طرفى، مسائل حل است، تمام است. ایران گناهش چى هست که از آن ور صدام هجوم مى‌کند آن طورى و آن طور جنایات را بر او وارد مى‌کند و او تودهنى مى‌خورد، بعدها مى‌خواهد یک راه دیگرى پیدا بشود. تا آن وقتى که هجوم مى‌کرد و مى‌گفت که این مجوسیها را ما مى‌خواهیم چه بکنیم، ما همه مجوسى بودیم، همه ایران جزو مجوس بودند، همه فارس زبانها یعنى مجوس. تا آن وقتى که قدرت داشت این طور بود. آن روزى که برگشت و تودهنى خورد از مسلمین ایران، از آن روز شروع کرد به اینکه ما همه مسلمانیم، چرا با هم دعوا بکنیم؟ آخر شما آن صفحه صحبتهایشان را پهلوى هم بگذارید، آن روز مى‌گوید اینها مجوس هستند، چه، ما مى‌خواهیم برویم چه بکنیم، بگیریم اینجاها را چه بکنیم این عربستان، عربستان است باید ما بیاییم چه بکنیم، براى عربستان اسم مى‌گذارند و نمى‌دانم اهواز را با" حاى" "حطى" مى‌نویسند و اینها. آن روزى که هجوم مى‌کنند آن حرف را مى‌زنند. امروزى که تودهنى خورده‌اند براى اینکه فرصت پیدا بکنند دوباره هجوم کنند، ادعا مى‌کنند که آقا ما صلح طلبیم، هى صلح، صلح، صلح. و این مجامع عمومى نمى‌آیند بنشینند بگویند که آقا تویى که مى‌گویى که صلح، چرا آن طور کردى؟ چرا حمله کردى که حالا بگویى صلح بکنم؟ اینهائى که ادعا مى‌کنند که ما چه و چه هستیم، در یک محلى یک انفجارى واقع مى‌شود ـ همه مردم، مستضعفین دنیا با شما مخالفند ـ انفجار، همه دنیا هست. در یک محلى یک انفجار واقع مى‌شود، بعدش صدام ایلام را و اینها را بمباران مى‌کند! آن وقت در آنجا مى‌گویند خوب، تلافى درآورده، انتقام گرفته. همین طرفدارهاى حقوق بشر از این حرفها مى‌زنند این دنیا چه وضعى الان پیدا کرده است؟ این مسلمانها که ادعا مى‌کنند که ما تابع پیغمبر اکرم هستیم، ما تابع قرآن کریم هستیم، خوب، این قرآن، بیایید ببینید این قرآن چه مى‌گوید و شما چه مى‌کنید. آنها مى‌بینید که براى خاطر امریکا تمام این گرفتاریها را براى ما دارند پیش مى‌آورند و مى‌گویند ما مسلمان هستیم. خوب، این اسلام شد که شما بگویید که مسلم هستیم، لکن چون امریکا چطور است شما باید چه بکنید؟ نفت‌شان را به امریکا مى‌دهند، تمام چیزهایى که مال خود ملت‌شان است تقدیم مى‌کنند. ملتشان به آن ضعیفى و به آن بیچارگى دارد زیر ستم خود آنها پایمال مى‌شود و باز ادعا مى‌کنند که ما مسلمان هستیم. مگر با ادعا انسان مسلمان مى‌شود؟ مى‌گویند ما مسلمان هستیم و مى‌خواهیم که اتحاد باشد. ایران" هفته وحدت "درست مى‌کند، آنها مى‌گویند ایران دارد تفرقه مى‌اندازد. در بعضى رادیوهایشان بود که ایران دارد تفرقه مى‌اندازد. ایران هفته وحدت درست کرده، او مى‌گوید تفرقه مى‌اندازد. ایران مى‌گوید که آقا، اى یک میلیارد مسلم، جمع بشوید با هم! این قدرتهاى بزرگ را نگذارید این طور ـ چى بکنند ـ تعدى بکنند به دنیا. اینها هر گوشه مى‌گویند ایران چه، ایران چه، که نگذارند اصلا این حرف از حلقوم ایران بیرون بیاید. بالاخره نه آنهایى که ادعا مى‌کنند ما تابع حضرت موسى هستیم ادعایشان صحیح است. نه آنهایى که ادعا مى‌کنند ما تابع حضرت عیسى هستیم ادعایشان صحیح است، نه اینهایى که ادعا مى‌کنند ما تابع پیغمبر اسلام هستیم. ادعاست، همه‌اش ادعاست. اعمال را باید دید چى هست. آن که طرفدار حضرت موسى است ببینیم ـ چطورى ـ حضرت موسى عملش آن بود؟ تاریخ ثبت شده است، قرآن هست، تاریخ هست، تورات هست، همه هست، ثبت شده است. اعمال شما هم حالا بیایید ببینید چى هست، اعمال هم مشاهد. آن هم که تابع حضرت عیسى است، تاریخ حضرت عیسى مضبوط است و خود آنها هم مى‌دانند ـ البته با یک انحرافاتى ـ اعمالشان را که همه مردم دارند مى‌بینند. آن هم که ادعا مى‌کند، من طرف آن که الحاد است، در طرف الحاد واقع شده و هیچ چیز را درست نمى‌داند، آن هم که ادعا مى‌کند که ما طرفدار ملت هستیم و توده‌ها هستیم و چه، آن هم هر جا دستش برسد مى‌کوبد و مى‌زند و مى‌کشد و از بین مى‌برد، و افغانستان را این طور کرده الان. اینها هم که مسلمانند، خوب، همین طور. تاریخ اسلام را مى‌بینند، دستشان است، قرآن کریم دستشان هست، سیره پیغمبر دستشان هست، همه را دارند مى‌بینند مع‌ذلک عمل‌شان بر ضد است. نه اینکه مثل سایر متعارف مردم باشد. عمل سران ـ دولت ـ دولت‌هاى اسلامى به ضد اسلام است و فرق دارد با عملهاى اشخاصى که یک قدرى فرض کنید که خلاف مى‌کنند. آنها در رأس واقع شدند و آنها اعمالشان بر خلاف حکومت اسلامى است، بر خلاف سیره پیغمبر اسلام است، بر خلاف عملهاى اهل بیت اسلام است، بر خلاف اینهاست الان. و ما دنیایمان یک همچه دنیایى است. مدعیها خیلى زیاد ولیکن واقعیت همین است که همه مى‌بینیم و مى‌بینید، و تا چه وقت بشود که یک همچه مطلبى منعکس بشود و منقلب بشود. البته انقلاب کلى‌اش با ظهور امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است ولى خوب، ما تکلیف داریم. این درست است، اما ما تکلیف داریم تکلیف این است که ما جدیت کنیم در اینکه هر چه مى‌توانیم قوه‌هایمان را سر هم بگذاریم که جلو بگیریم از این مسائل.

نصیحت به دولتهاى اسلامى

و ما نصیحتمان همیشه، ملت ایران و گویندگان ایران نصیحت‌شان همیشه بر دولت‌هاى اسلامى این بوده است که آقا، بیایید با هم مجتمع بشویم! بیایید با هم باشیم! ما نمى خواهیم بیاییم ممالک شما را بگیریم، ما مملکت گیر نیستیم، لکن مدافع از حق خودمان هستیم. خوب، ما به این حرفمان همیشه پایبند بوده‌ایم. از اول حرف ما یک کلمه بوده تا حالا. نه آن وقت مى‌گفتیم که عرب مقابل عجم، مجوس‌اند اینها یا آنها چه هستند، نه آن وقت ما این حرف را مى‌زدیم، نه حالا، نه بعدها. حرف ما یکى است که مسلمان‌ها با هم مجتمع بشوند، و این گرگهایى که ریخته‌اند به جان مسلمین، اینها را از بین ببرند. کنارشان بزنند. دستشان را کوتاه کنند. مى‌گویند نمى‌شود، خوب، ما دیدیم ایران کرد و شد. ایران با یک جمعیت کمى و با نداشتن هیچ نیروى صحیحى، خوب، ریختند در خیابانها کار خودشان را کردند و طاغوت را از بین بردند و دست امریکا و شوروى و همه را هم کوتاه کردند. چرا نمى‌شود؟ وقتى ملتها بخواهند چرا نمى‌شود؟ ما حرفمان این است که دولتها بیایند قبل از اینکه خود ملتها قیام بکنند خود دولتها بیایند خاضع بشوند با هم، دوست بشوند با هم. یک جلسه‌اى درست کنند، همه رئیس جمهورها بنشینند پیش هم و حل کنند مسائلشان را. هر کس سر جاى خودش باشد، لکن در مصالح کلى اسلامى، در آن چیزى که همه هجوم آورده‌اند به اسلام، در او با هم اجتماع کنند، جلویشان را بگیرند و آسان هم هست. یک چیزى نیست که نشود. اگر همه با هم مجتمع بشوید آنها اصلا کنار مى‌روند. کار ندارند دیگر. آنها از ضعف شما. از نفهمى شما، از جهالت شما استفاده مى‌کنند. زمان محمدرضا از ضعف این بدبخت استفاده مى‌کردند. یک کلمه مى‌گفتند، این خاضع بود. نمى‌خواستند بیایند بریزند چى بکنند اما همچو ترسانده بودندشان که اگر ما یک کلمه راجع به امریکا بگوییم، کذا و کذا مى‌شود. ایران گفت و نشد.

من نمى‌گویم به ما خسارت وارد نشد، اما ارزش ندارد که انسان ارزش انسانى خودش را، ارزش اسلام را حفظ بکند ولو اینکه شهید هم مى‌داد. البته پیغمبر هم شهید داد، انبیا هم همین طور. سیره انبیا بر این معنا بوده است، سیره بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه مى‌کردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند و لو کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توى دهنش بزند، و نگذارد که این‌قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد. ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان ـ سلام الله علیه ـ هستیم پس دیگر بنشینیم تو خانه‌هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم" عجل على فرجه". عجل، با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید براى آمدن او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. ان‌شاءالله ظهور مى‌کند ایشان. و من امیدوارم خداى تبارک و تعالى قلبهاى همه ما را متوجه به خودش بکند و از معارف قرآن به ما یک نسیمى عنایت بفرماید. و مسلمین را به تکالیف خودشان آشنا کند. و سران مسلمین را ان‌شاءالله به تکلیف الهى خودشان آشنا کند. و آنهایى که با اسلام و مسلمین مخالفند ان‌شاءالله قلع و قمع کند.

والسلام علیکم و رحمه الله

(صحیفه امام، ج 18، ص 263 تا 269)

* این‌هایی که خودشان را از حضرت موسی می‌دانند، سرمایه‌های بزرگ آمریکا دردست آنهاست، قدرت مادی آمریکا دردست آنهاست، و می‌گویند ما هم به شریعت موسی معتقدیم!

* نصف مفاسدی که الان در دنیا هست، از پیروان ادعایی حضرت عیسی(ع) است. خودشان را مهیا می‌کنند برای عید میلاد حضرت عیسی، چه اشخاصی؟ اشخاصی که با عیسی مخالفت دارند، با خدای عیسی مخالفت دارند

* نصف عالم، ‌مال آنهایی است که ادعا می‌کنند ما می‌خواهیم همه مردم یک جور باشند. وقتی سراغشان می‌رویم می‌بینیم که کرملین از امریکا بدتر است. لنین با مردم آن کرد، استالین آن کرد، این‌ها هم دارند این می‌کنند!

* سران دولت‌های اسلامی ادعای اسلامیت می‌کنند، ادعای پیروی از پیامبر اسلام می‌کنند، در عین حال هیچ شباهتی بین سران دولت‌های اسلامی با "اسلام" نیست

* مسلمان‌ها با هم مجتمع بشوند و این گرگ‌هایی که ریخته‌اند به جان مسلمین، این‌ها را از بین ببرند، کنارشان بزنند، دستشان را کوتاه کنند

* حضرت موسی معارضه می‌کرد با طاغوت و این‌ها که می‌گویند ما پیرو حضرت موسی هستیم، خودشان طاغوتند!

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
Powered by TayaCMS