دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اشتباه های کلیشه ای | نگاهی به مجموعه بال‌های خیس

نکته ای که در بعضی قسمت‌های این سریال و نیز برخی سریال‌های دیگر تلویزیون دیده می‌شود اغراق در چگونگی نشان دادن چیزهایی است که قرار است مخاطب نسبت به آن‌ها حس خوبی پیدا کند...
اشتباه های کلیشه ای | نگاهی به مجموعه بال‌های خیس
اشتباه های کلیشه ای | نگاهی به مجموعه بال‌های خیس

بال‌های خیس نام سریالی است که چند وقتی است از شبکه یک سیما پخش می‌شود. داستان این سریال محور زندگی یک پسر به نام محسن و ماجراهای زندگی او و هرچه به او مرتبط است می‌چرخد. محسن که مادرش مشاور و پدرش مسئول یکی از مجلات دفاع مقدس به نام بال‌های خیس است، پسری باهوش و استعداد است که مدتی با افرا دختر خواهر دکتر پرتو نامزد کرده‌اند. پس از گذشت مدتی به دلایل گوناگون مثل سوختن قسمت کوچکی از صورت افرا و آشنا شدن محسن با سارا دختر یکی از دکترهای بیمارستان دایی افرا که وضع مالی خوبی دارد محسن نامزدی‌اش را با افرا به هم می‌زند و به خانواده‌اش می‌گوید که می‌خواهد با سارا ازدواج کند. دایی سارا که یک شرکت دارویی دارد و محسن را به همکاری در شرکت دارویی خویش دعوت می‌کند سارا را در جذب محسن تشویق می‌کند.
 دکتر پرتو و همکارانش مشغول آزمایش و ساختن دارویی گیاهی برای مقابله با سرطان هستند و دایی سارا معتقد است که پرتو و همکارانش راه به جایی نمی‌برند و می‌خواهد مدام جلو پای آن‌ها سنگ اندازی کند. پس محسن را که در هک کردن اطلاعات استعداد دارد مأمور می‌کند که اطلاعات کامپیوتر دکتر پرتو را هک کند و برای او بیاورد و... .

چند نکته در این مجموعه به چشم می‌خورد که در این جا به آن اشاره می‌کنیم:
نکته ای که در بعضی قسمت‌های این سریال و نیز برخی سریال‌های دیگر تلویزیون دیده می‌شود اغراق در چگونگی نشان دادن چیزهایی است که قرار است مخاطب نسبت به آن‌ها حس خوبی پیدا کند. نشان دادن ارزش‌هایی که افراد یک جامعه به آن اعتقاد دارند در سریالی که از تلویزیون پخش می‌شود مسئله مهم و ظریفی است که اگر به چگونگی آن توجه نشود ممکن است حتی برای مخاطب نسبت به آن ارزش‌ها دل‌زدگی به وجود بیاورد. این دقیقاً اتفاقی است که در این سریال افتاده است. خانواده محسن و دکتر پرتو  و نیز یوسف دوست محسن که در پایگاه بسیج رفت و آمد دارد آدم‌های مذهبی این فیلم هستند که درباره شخصیت هرکدام به نوعی اغراق شده است. ما قرار است حاج مهدی (پدر محسن) را در نماد یک فرد مذهبی و سنتی که جنگ رفته و حامی ارزش‌های دفاع مقدس است ببینیم. اما در این مسئله اغراق می‌شود به طوری که این اغراق گاهی مخاطب را از فیلم دور می‌کند. برای مثال قسمتی که دختر حاج مهدی و خواهر محسن قرار است در مدرسه جایزه بگیرد و پدر و مادرش برای جشنشان به مدرسه دعوت می‌شوند، یکی از همان بخش‌های اغراق آمیز است. در طی مراسم جایزه گرفتن بچه های مدرسه، کارگردان حرف‌هایی را در دهان یک دختر بچه دبیرستانی می‌گذارد که اصلاً جای آن حرف‌ها در آن جا نیست و بعد دعوت از حاج مهدی که برود روی سن و درباره جنگ و ارزش‌های دفاع مقدس حرف بزند. این قسمت مخصوصاً به شدت شعاری و کلیشه ای پرداخت شده است و واقعاً تأثیرگذاری‌ای که می‌توانست داشته باشد را از دست داده است. قسمتی که حاج مهدی با محسن به خرمشهر می‌روند نیز همین طور است.
به طور کل در نشان دادن ارزش‌ها و دفاع مقدس گاهی طوری اغراق می‌شود و به نوعی نشان داده می‌شود که نزدیک است تبدیل به مؤلفه ای ضد ارزش شود.
در این مجموعه، گاهی هم پیش می‌آید که آدم‌های غیرمذهبی سریال، عقاید مذهبی طرف مقابل خود را معمولاً با نوع حرف زدنشان به مسخره می‌گیرند؛ اما افراد مذهبی فیلم واکنش خاصی در مقابل این رفتار از خود نشان نمی‌دهند.
یکی دیگر از اشتباهات تکراری که در بسیاری از سریال‌ها مخاطب با آن مواجه می‌شود این است که همه پولدارها، ارزش آدم‌ها را با پول می‌سنجند و چندان مقید به دین و ارزش‌ها نیستند و کسانی که پابند ارزش‌ها هستند و دین دار، آدم‌هایی با وضع مالی و عمدتاً فرهنگ پایین هستند. در این سریال هم این نکته به چشم می‌خورد؛ مثلاً قسمتی که پدر و مادر محسن برای خواستگاری از سارا به خانه‌شان می‌رود این مسئله نمود بیشتری پیدا می‌کند. حتی تحصیل‌کرده و دکتر بودن پدر سارا هم مانع از این نمی‌شود که رفتاری انسانی و محترمانه با حاج مهدی و خانواده‌اش که به قول خودش از پایین شهر برای خواستگاری آمده‌اند داشته باشد و وضع مالی متوسط به پایین آن‌ها را نشانی از بی فرهنگیشان می‌داند و با رفتاری غیرمحترمانه آن‌ها را از خانه‌اش بیرون می‌کند.
انگار بعضی چیزها در فیلم‌های ما به صورت کلیشه درآمده است. شاید بخشی از کسانی که وضع مالی خوبی دارند این‌طور باشند اما نه همه آن‌ها. از آن طرف همه مذهبی‌ها هم آدم‌هایی متواضع با وضع مالی در سطح پایین و مقید به همه ارزش‌ها نیستند.

نکته دیگر دیالوگ‌های گاه رسمی و کتابی این سریال است. دیالوگ‌های کتابی و نه عامیانه که در حرف زدن عادی به کار می‌رود. خانم دکتر مشتاق که در آزمایشگاه دکتر پرتو کار می‌کند به برادرش می‌گوید: تا اعتماد منو جلب نکردی پیش من برنگرد یا همکار مادر محسن به او می‌گوید: تو سکاندار خانواده‌ات هستی و... دیالوگ‌هایی نیست که معمولاً در گفتارهای معمولی به کار رود.
دیگری، مسئله سن در ازدواج است و اینکه هر کسی با دیدن سارا می‌فهمد که چند سالی بزرگ‌تر از محسن است، ولی در طول فیلم به این نکته که اتفاقاً توی جامعه ما در ازدواج مؤلفه مهمی هم به شمار می‌آید، هیچ اشاره ای نمی‌شود و مخالفت پدر و مادر محسن و سارا بر سر اختلاف فرهنگی و وضع مالی آن‌ها است و نه اختلاف سنی آن‌ها. شاید هم کارگردان بنا را بر این گذاشته است که مخاطبان متوجه اختلاف سنی آن‌ها نمی‌شوند یا شاید هم قرار بوده در جهت فرهنگ سازی صحیح این مسئله در ازدواج کم اهمیت‌تر از عوامل دیگر تلقی شود اما در این صورت بهتر بود به بزرگ‌تر بودن سن اشاره می‌شد اما این عامل دلیلی بر مخالفت اکید خانواده‌هایشان با ازدواجشان نبود.


نکته آخر و مهمی که البته به مسئله ای در فرهنگ ما بر می‌گردد تا به اشکالی در فیلم، قضیه نامزدی محسن و افرا است. پدر محسن و دایی افرا یعنی دکتر پرتو، دوست صمیمی هستند. محسن و افرا صیغه محرمیت می‌خوانند و با هم نامزد می‌کنند؛ اما پس از مدتی به هر دلیلی نظر محسن عوض می‌شود و تصمیم به برهم زدن نامزدی می‌گیرد. حال سؤال این جاست که به چه دلیل محسن و افرا نامزد می‌شوند و با هم صیغه محرمیت موقت و نه عقد دائم می‌خوانند؟ مگر غیر از این است که طی این مدت همدیگر را بهتر بشناسند و اگر تصمیمشان عوض شد راهی برای برگشت داشته باشند؟ پس چرا وقتی محسن نظرش عوض می‌شود، همه سرزنشش می‌کنند بیش از چیزی که واقعاً لازم است؟ شاید گفته شود چون او عاشق دختر دیگری شده اما با کمی دقت در دیالوگ‌های فیلم متوجه می‌شویم مسئله این نیست، بحث بر سر این است که برهم زدن نامزدی از طرف پسر به طور کلی کار درستی نیست و جفا به دختر و بردن آبروی او و خانواده‌اش است.
ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی می‌گوید: «وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی‌کند اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخت شده باشد بنابراین هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده باشد می‌تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی‌تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید»
گذشته از اینکه محسن به دلایل شاید غیر موجه تصمیم به جدایی از افرا می‌گیرد، باید گفت این کار یعنی برهم زدن نامزدی در فرهنگ و عرف جامعه ما از نظر اخلاقی وجه خوبی ندارد؛ اما به طور کلی این دلیل بر ماندن بر سر احیاناً یک انتخاب اشتباه و پشیمانی‌های پس از آن نمی‌شود.
گروهی از استادان حقوق معتقدند نامزدی تعهدی است که بین زن و مرد انجام می‌شود و عرف و اخلاق آن دو را مکلف می‌کند به پیمان خود استوار بمانند و یک وعده ساده یا نوید اخلاقی نمی‌باشد. (به نقل از حقوق خانواده ناصر کاتوزیان ص ۳۹-۴۰)
دسته دیگر نامزدی را الزام آور نمی‌دانند و تعهدات قبل از نکاح را تعهد یک طرفه دانسته و با فرض اینکه وعده نکاح از اسباب تعهد باشد این تعهد را جایز محسوب نموده و لازم نمی‌پندارند. (به نقل از حقوق خانواده جعفری لنگرودی ج ۱ ص ۷-۸)
دسته سوم از نامزدی به عنوان ازدواج که تعهد اخلاقی ایجاد می‌کند یاد نموده و وعده را درجه ضعیف تعهد به شمار می‌آورند که وعده دهنده می‌تواند آن را بر هم زند. (به نقل از حقوق مدنی، حسن امامی ج ۴، ص ۲۷۰)
در کل این موضوع در جامعه و فرهنگ ما بیشتر از نظر اخلاقی تقبیح می‌شود تا قانونی و حقوقی و نامزدی هنوز جایگاه درست خود را در فرهنگ ما باز نکرده است؛ چه وقتی صیغه محرمیت بین طرفین خوانده می‌شود چه وقتی خوانده نمی‌شود.

منبع:فیلم نوشتار

مقاله

نویسنده زینب علیزاده لوشابی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

پیامبر، نور هدایت عوالم

نبی اکرم (ص)، اشرف و سرآمد همه مخلوقات الهی است. از عالم ملائکه تا عالم انس و جن و سایر عوالم، همه تحت پوشش این وجود مقدس هستند. هر فیضی که به هر مخلوقی در عالم می رسد، به تبع ایشان است.
No image

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

در روایت است تا صلوات است برای شما بهره است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جفا کارترین مردم به من کسانی هستند که اسم من را بشنوند و صلوات نفرستند.
Powered by TayaCMS