دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امکان اخص Contingency,probability

بنابراین باید امکان را مقابل ضرورت دانست؛ اما بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت.
No image
امکان اخص Contingency,probability

امکان ماهوی از سلب ضرورت تشکیل یافته است.[1] بنابراین باید امکان را مقابل ضرورت دانست؛ اما بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت. البته هنگامی که واژه امکان در فلسفه بدون هیچ قیدی بکار می‌رود، منظور از آن سلب ضرورت وجود و عدم می‌باشد. اما در قبال این معنا از امکان، معنای دیگری در زبان عُرفی وجود دارد که به معنیِ "سلب ضرورت از طرف مخالف" می باشد و به همین جهت به آن"امکان عام" گفته می‌شود.[2] بطور کلی امکان عام، اعم از امکان خاص (سلب ضرورت وجود و عدم) و وجوب و امتناع می‌باشد.[3] فلاسفه لفظ امکان را از همین معنای عرفی اخذ کرده و به معنای "سلب ضرورت وجود و عدم"، انتقال داده‌اند که به دلیل اخص بودنِ آن از امکان عام ، آن را "امکان خاص" نامیده‌اند.[4]

معنای دیگر امکان، که با نفی معانی دیگری از ضرورت شکل می‌گیرد، عبارت است از سلب ضرورت‌های ذاتی ، وصفی و وقتی که "امکان اخص" نامیده می‌شود.[5] توضیح این مطلب، آن است که: گاه ضرورت یک محمول ، برای ذات یک موضوع ثابت است بدون هیچ قید و شرطی (حتی قید وجود) که در این صورت، "ضرورت ازلی" نام دارد؛ این ضرورت، مختص موضوعی است که ذاتش وجودِ صِرف بوده، در وجودش نیازی به غیر نداشته باشد که این موضوع، چیزی جز ذات واجب بالذات (خداوند) نیست. گاه ضرورت یک محمول برای ذات یک موضوع ثابت است به شرط وجود، یعنی به شرط آن‌که وجود همراهِ موضوع باشد، موضوع می‌تواند محمول را بپذیرد که در این صورت "ضرورت ذاتی" نام دارد؛ مانند هنگامی که محمولی برای یک ماهیت ممکن، بار می‌شود که تنها در فرض وجود داشتنِ ماهیت (یعنی در فرضِ همراهیِ وجود با آن)، می‌توان محمول را به ماهیت نسبت داد. اما گاه، ضرورت یک محمول برای یک چیز ثابت است نه به علت ذاتش، بلکه به دلیل وصف خاصی که دارد که در این صورت، "ضرورت وصفی" نامیده می‌شود؛ مانند آن‌که می‌گوییم: «نویسنده، انگشتانش حرکت می‌کند مادامی که می‌نویسد» که در این گزاره، محمول حرکت انگشتان بر نویسنده حمل می‌شود تنها در هنگامی که نویسنده دارای حالت (وصف) نوشتن باشد. همچنین اگر ضرورت محمول برای یک چیز ، تنها در وقت خاصی ثابت باشد، "ضرورت وقتی" نامیده می‌شود که به‌ نوعی همان ضرورت وصفی است؛ زیرا وقت خاص برای موضوع، خودْ یک وصف محسوب می‌شود. اما گاه محمول به عنوان قید، در طرف موضوع نیز ذکر می‌شود (علاوه بر اینکه در طرف محمول، به عنوان محمول ذکر می‌شود) که در این صورت "ضرورتِ به شرط محمول" خواهیم داشت.[6]

امکانِ مورد بحث که از سلب ضرورت‌های ذاتی و وصفی و وقتی تشکیل شده است، اخص از امکان خاص می‌باشد و به همین جهت است که "امکان اخص" نامیده می‌شود؛[7] زیرا امکان خاص تنها عبارت از سلب ضرورت ذاتی است ولی امکان اخص افزون بر ضرورت ذاتی، ضرورت‌های وصفی و وقتی را نیز نفی می‌کند و لذا تنها برخی از مصادیق امکان خاص (سلب ضرورت ذاتی) را در بر می‌گیرد و از این رو، اخص از آن است.

    پی نوشت:
  • [1] . ر.ک: "امکان ماهوی"
  • [2] . سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، تهران، ناب، 1369ش، ج2، ص256
  • [3] . ر.ک: "امکان عام"
  • [4] . طباطبایی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1420ق، ص 61
  • [5] . شرح المنظوم، همان
  • [6] . نهایة الحکمة ، ص60
  • [7] . شیرازی، صدرالدین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1981م، ج1، ص151

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

پیامبر، نور هدایت عوالم

نبی اکرم (ص)، اشرف و سرآمد همه مخلوقات الهی است. از عالم ملائکه تا عالم انس و جن و سایر عوالم، همه تحت پوشش این وجود مقدس هستند. هر فیضی که به هر مخلوقی در عالم می رسد، به تبع ایشان است.
No image

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

در روایت است تا صلوات است برای شما بهره است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جفا کارترین مردم به من کسانی هستند که اسم من را بشنوند و صلوات نفرستند.
Powered by TayaCMS