دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازیابی دین در اندیشه فویرباخ چگونه شکل می گیرد؟

No image
بازیابی دین در اندیشه فویرباخ چگونه شکل می گیرد؟

نسبت پیشرفت ادیان و خودآگاهی بشر

روزنامه ابتکار

چهارشنبه 22 شهریور ماه 1396

هر پیشرفتی در دین، شناخت عمیقتری از انسان برای خود انسان است. از طرفی، هر دینی که به ادیان خویشاوند پیشینش نسبت بت پرستی می دهد خودش را از تقدیر و ماهیت کلی ادیان مستثنی می داند، آن هم به ضرورت، چرا که در غیر این صورت دین نخواهد بود. هر دینی چیزی را به گردن ادیان دیگر می اندازد که (اگر اساساً تقصیری در کار باشد) تقصیر دین به طور کلی است. چون این دین خاص، موضوع «دیگر» و محتوای دیگری دارد و محتوای خود را برتر از ادیان پیشین می پندارد، خود را برتر از قوانین ضروری و جاودانه ای می داند که ماهیت دین بر آن استوار است و لذا معتقد است که موضوع و محتوایش فراانسانی است. در مقابل، فرد اندیشمند، ماهیت دین را که بر خود دین پوشیده است درک می کند، چرا که او خود دین را متعلق شناخت خود قرار می دهد، در حالی که دین نمی تواند متعلق شناخت خودش قرار بگیرد.

ذات الهی همان رها شدن ذات انسانی است از قید محدودیت ها

تقابل میان آنچه الهی است و آنچه انسانی است، توهمی بیش نیست یعنی چیزی نیست جز تقابل میان ماهیت انسان و فرد انسانی. در نتیجه، موضوع و محتوای دین مسیحیت نیز موضوع و محتوایی کاملاً انسانی است. دین، دست کم مسیحیت، مواجهه انسان با خود اوست، یا به تعبیری صحیحتر، مواجهه انسان است با ذاتش، اما مواجهه ای با خود به عنوان یک موجود دیگر. ذات الهی چیزی نیست جز ذات انسانی یا به عبارت بهتر ذات انسانی رها شده از قید محدودیتهای فردی انسانی یا به عبارت بهتر ذات انسانی رها شده از قید محدودیتهای فردی انسان واقعی جسمانی که به عنوان ذات دیگری، متفاوت با ذات خویش مشاهده شده و مورد پرستش قرار گرفته است. به همین دلیل، تمامی اوصاف ذات الهی، همان اوصاف ذات انسانی هستند.

همان طور که خداوند چیز دیگری جز ذات انسان نیست که در نظر فرد انسان، خواه در احساس و خواهد در اندیشه اش از هرچه محدودیت و بدی است پیراسته شده باشد، آخرت هم چیزی جز دنیا نیست که از تمامی محدودیتها و بدیها مبرا شده باشد. همان طور که فرد، محدودیت به عنوان محدودیت و شر به عنوان شر را می فهمد و درک می کند، آخرتی را که در آن این محدودیتها و شرها از میان برداشته می شود نیز خود انسان توصیف و تعیین می کند. آخرت، همان احساس یا تصور رها شدن از قید آن محدودیتهایی است که در اینجا احساس انسان نسبت به خودش، بلکه وجود فرد انسانی به آنها دچار است.

تفاوت مسیر دین با مسیر انسان طبیعی

بنابراین، تفاوت مسیر دین با مسیر انسان طبیعی با عاقل این است که راهی را که انسان طبیعی و عاقل با مستقیم ترین و کوتاهترین فاصله می پیماید، دین به صورت خطی منحنی و حتی دایره وار طی می کند. انسان طبیعی در موطن خود می ماند، چرا که او در اینجا احساس رضایتمندی کامل دارد. دین، با نوعی ناخرسندی گام به سوی یک دوگانگی برمی دارد، جلای وطن می کند و به دوردستها می رود، تنها به این خاطر که خوشبختی بودن در وطن را از مسافتی هرچه دورتر به گونه ای هرچه زنده تر احساس کند. انسان در دین از خودش فاصله می گیرد، تنها به این خاطر که همواره دوباره به همان نقطه ای بازگردد که حرکت را از آن نقطه آغاز کرده بود. انسان خود را نفی می کند، تنها به این خاطر که بار دیگر خود را وضع و اثبات کند، هرچند اینک به صورتی باشکوه تر و مجلل تر. به همین دلیل دنیا را نیز نفی می کند، صرفاً برای آنکه در نهایت همان را به صورت آخرت دوباره تثبیت کند.

اعتقاد به آخرت یعنی اعتقاد به رهایی بشر از موانع طبیعی

اما محتوای آخرت همان رستگاری است؛ رستگاری شخصیتی که در اینجا محدود به طبیعت و متأثر از غیر است. بنابراین، اعتقاد به آخرت، اعتقاد به رهایی فاعل شناسایی و علم از موانع طبیعت و اعتقاد به ابدی و نامتناهی بودن شخصیت است، آن هم نه به عنوان مفهوم یک «نوع» که افراد نوشونده تکثر پیدا می کند. بلکه به عنوان مفهوم یک «نوع» که به افرادی که هم اینک موجودند تعلق می گیرد. پس این اعتقاد، همان اعتقاد انسان به خویش است. از طرفی عقیده به بهشت ملکوت همان عقیده به خداست؛ محتوای این هر دو یکی است. خداوند شخصیتی است منزه مطلق و مبرا ده از قید طبیعت. او به گونه ای مطلق، همان چیزی است که افراد بشر می بایست چنین باشند و چنین بشوند. بنابراین، عقیده به خدا، عقیده انسان به نامتناهی بودن و حقیقی بودن ذات خویش است. ذات الهی همان ذات انسان است، آن هم ذات انسانی عینی در آزادی و نامحدود بودن مطلقش.

پس کار اصلی ما در اینجا به پایان می رسد، ما ذات برون دنیایی، ورای طبیعی و فراانسانی خدا را به اجزای ذات انسانی که اجزاء بنیادین آنند تحویل کردیم. ما در پایان به همان نقطه آغاز رسیدیم. انسان سرآغاز دین، میانه دین و پایان دین است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

پیامبر، نور هدایت عوالم

نبی اکرم (ص)، اشرف و سرآمد همه مخلوقات الهی است. از عالم ملائکه تا عالم انس و جن و سایر عوالم، همه تحت پوشش این وجود مقدس هستند. هر فیضی که به هر مخلوقی در عالم می رسد، به تبع ایشان است.
No image

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

در روایت است تا صلوات است برای شما بهره است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جفا کارترین مردم به من کسانی هستند که اسم من را بشنوند و صلوات نفرستند.
Powered by TayaCMS