دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جریان ورود اهل بیت(ع) به شام

No image
جریان ورود اهل بیت(ع) به شام

كلمات كليدي : اهل بيت(ع)، اسراي كربلا، شام، يزيد

نویسنده : یدالله حاجی‌زاده

يكي از مصائب رنج آور حادثه عاشورا، جريان اسارت اهل بيت امام حسين(ع) و در رأس آن‌ها حضرت امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) مي‌باشد. عبيدالله بن زياد پس از كسب تكليف از يزيد بن معاويه در خصوص اسراي كربلا، دستور اعزام آن‌ها را به سوي شام صادر كرد. طبري مي‌نويسد:

«عبيدالله بن زياد دستور داد زنان و كودكان حسين(ع) را آماده كنند و دستور داد طوق آهنين به گردن علي بن حسين(ع) نهادند. سپس آن‌ها را همراه محفز بن ثعلبه عايذي و شمر بن ذي الجوشن روانه كرد كه پيش يزيد بروند».[1]

در اخبار الطوال نيز آمده است:

«ابن زياد، علي بن حسين(ع) و زناني كه همراهش بودند را با زحر بن قيس، محقن بن ثعلبه و شمر بن ذي الجوشن يزيد بن معاويه به شام فرستاد».[2]

زمان ورود اهل بيت امام حسين (ع) به شام:

در اينكه كاروان اسراي كربلا چه روزي به شهر شام وارد شدند، در بين منابع اختلافات زيادي وجود دارد. در اين خصوص مرحوم محمد ابراهيم آيتي در كتاب «بررسي تاريخ عاشورا» مي‌نويسد:

«بيان اين مطلب كه تاريخ حركت اهل بيت از كوفه به شام و تاريخ رسيدن آنان به دمشق و مدت توقف اسيران آل عصمت در مركز حكومت يزيد و تاريخ حركت آنان از دمشق به طرف مدينه و تاريخ ورود آنان به شهر مقدس مدينه، هيچكدام از اين‌ها به درستي معلوم نيست. اگر كسي اصرار بورزد و بخواهد كه از روي شواهد تاريخي، احتمالی را ترجيح بدهد و تاريخ هر يك از اين حوادث را، هر چند به حدس و گمان نه از روي يقين تحقيق كند، مي‌تواند بگويد كه اهل بيت امام حسين(ع) پس از آنكه در روز دوازدهم محرم سال 61 هجري وارد كوفه شدند. در حدود يكماه يعني تا حدود بعد از نيمه ماه صفر دركوفه زنداني بودند و يكي دو روز پيش از اربعين آنان را به شام فرستادند و چنانكه بعضي نوشته‌اند نيمه ماه ربيع الاول وارد دمشق شده‌اند».[3]

ورود اسرا به شهر دمشق:

سيد بن طاوس در مورد این واقعه مي‌نويسد:

«وقتي اسراي كربلا نزديك شهر دمشق رسيدند، ام كلثوم نزد شمر بن ذي الجوشن رفت و گفت: ما را از دروازه‌اي ببر كه تماشاچيان كمتر حضور داشته باشند و به سپاه بگو اين سرها را از محل‌ها دورتر ببرند تا نگاه مردم كمتر به ما بيفتد. اما شمر در اثر خباثت و پليدي كه داشت دستور داد سرها را بالاي نيزه‌ها زدند و در ميان محمل‌‌ها قرار دادند و آنان را از ميان تماشاچيان عبور دادند».[4]

به نظر حسن بن علي الطبري[5] ، اهل بيت را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، شهر را زيور بستند، به گونه‌اي كه چشمي نديده بود. سپس پانصد هزار نفر از مردم شام از زن و مرد با دف و طبل و بوق و دهل از خانه‌هايشان بيرون آمدند، در حالي كه جامه نو پوشيده بودند و خود را آراسته بودند به ديدن اسرار رفتند. آن روز شانزدهم ربيع الاول بود و بيرون شهر، محشري به پا شد. مردم ميان هم موج مي‌زدند. چون روز برآمد سرها را به شهر وارد كردند. و هنگام ظهر با رنج فراوان از ازدحام جمعيت به در خانه (قصر) يزيد بن معاويه رسيدند. شيخ عباس قمي مي‌نويسد:

«اسراي كربلا را پس از ورود به دمشق در پله كان مسجد (محلي كه توقف گاه اسيران بود) نگه داشتند، پيرمردي از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را كه شما را كشت و نابود كرد و آشوب را خاموش كرد... چون سخنش تمام شد، امام سجاد(ع) به او فرمود: قرآن خدا را خوانده‌اي. گفت: آري فرمود: اين آيه را خوانده‌اي:

«قل لا اسئلكم عليه اجراً الا المودةَ في القربي»[6]

«بگو من بر اجر رسالتم چيزي از شما جز مودت و دوستي با اهل بيتم و خويشانم نمي‌خواهم»؟

گفت: آري فرمود: ما خويشان پيامبريم ... سپس حضرت فرمود: اين آيه را خوانده‌اي:

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا»[7]

«خداوند مي‌خواهد رجس و پليدي را از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاكيزه گرداند»؟

گفت: بله خوانده‌ام. حضرت فرمود: اهل بيت ما هستيم ... مرد شامي دستانش را به سوي آسمان بلند كرد و گفت: خدايا من از دشمنان آل محمد و كشندگان آنان بيزاري مي‌جويم».[8]

بدون شك همين برخوردها و روشنگري‌ها و سخنراني‌هاي امام سجاد(ع) و حضرت زينب(س) موجبات رسوايي بني اميه را فراهم آورد. و آن‌ها را از كرده خويش پشيمان ساخت.

ابن اعثم مي‌نويسد:

«سرهاي شهداي كربلا را به همراه امام سجاد(ع) و مغدرات اهل بيت نزد يزيد بردند.‌آن‌لعين‌اشاره‌كرد سر امام حسين(ع) رادر‌طشتي‌زرين‌نهادند.‌سپس ازفرستادگان ابن زياد سؤالاتي كرد و آن‌ها تفصيل واقعه را براي او بيان كردند».[9]

وقتي مردم اسراي كربلا را شناختند و به عظمت مقام آنان پي بردند، از كردار يزيد بدشان آمد و او را لعن كردند و دشنام دادند و روي به اهل بيت آوردند. چون يزيد چنين ديد خواست خود را از خون حسين بركنار دارد لذا قتل امام را به گردن ابن زياد گذاشت و او را بر اين كردار لعن كرد...[10] سپس يزيد نعمان بن شبير يكي از اصحاب رسول خدا(ص) را خواست و به او دستور داد كه اهل بيت را آماده سفر به سوي مدينه كند. با دستور يزيد اسيران خاندان حسين(ع) را به وطنشان، مدينه الرسول برگرداندند.[11]

مقاله

نویسنده یدالله حاجی‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

محبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به امتش

یکی از خاصیت های صلوات، همان کار توبه و استغفار است. صلوات کار سبحان الله والحمدلله و لااله الا لله والله اکبر را هم می کند. گناهان را از بین می بردو قوی تر است از آبی که بر آتش می ریزند.
No image

مقام و منزلت پیامبر صلی الله

از چیزهایی که ما را به دوستی خدا و مقام محبت خدا می رساند مداومت بر ذکر صلوات شریف است. در میان مستحبات یکی از بهترین اعمال مستحب این ذکر شریف، خصوصاً در مدینه در محضر پیامبر خدا و اهل بیت هست.
Powered by TayaCMS