دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقاید کعبیه (کلام دقیق)

No image
عقاید کعبیه (کلام دقیق)

نویسنده : عباس ميرزايي

كلمات كليدي : اعتقادات كعبيه، كلام دقيق، لطيف الكلام، بلخي

کلام دقیق یا همان لطیف الکلام در علم کلام به آموزه­هایی از اعتقادات گفته می­شود که بیشتر در حوزه انسان شناسی و جهان شناسی به بحث می­پردازد. در ذیل عقاید کعبیه معرفی می­گردد.

عالَم

بلخی معتقد است خداوند عالم را به سبب خصوصیتی که داشته در زمانی مناسب ایجاد کرده است به گونه­ای که حدوث جهان در غیر این وقت ممتنع بوده است.[1]

متکلمان عالم را به جواهر و اعراض تقسیم کرده­اند. بلخی معتقد است که جواهر این عالم ممکن است مشابه یا مخالف یکدیگر باشند. او این اختلاف را ناشی از خود اجزا بیان می کرد.[2] در مقابل متکلمان امامی مذهب همه جواهر را متاجنس بیان کرده و اختلاف آنان را ناشی از اعراض می­دانستند.[3]

کعبی هم­نظر با متکلمان امامیه، عالم را خالی از جوهر نمی­دانست.[4] زیرا عالم مملو از جواهر می­باشد. از این رو می­توان گفت که خلاء محال است.[5]

او بر این باور است که اگر جوهر وجود پیدا کند ناگزیر باید در مکانی باشد. هیچ جوهری بی­نیاز از مکان نیست. از این رو بقای جوهر به مکانش وابسته است.[6] در برابر این نظر متکلمان امامیه معتقد بودند که جوهر از این لحاظ که جوهر است نیاز به مکان ندارد بلکه جواهر در صورتی نیاز به مکان دارند که در حوزه حرکت و سکون قرار گیرند.[7] او می­گفت جایز است که جوهر از تمام اعراض عاری شود به غیر از رنگ. زیرا هیچ جوهری بدون رنگ پدیدار نمی­شود.[8]

عرض

به عقیده بلخی و بر خلاف برخی دیگر از معتزلیان، عرض بر جوهر عارض می­شود.[9] او می­گفت هیچ عرض در دو وقت باقی نمی­ماند. زیرا از دو صورت خارج نخواهد بود؛ یا این که بقای عرض در وقت دوم به سبب این است که ذات او مقتضی بقا است و یا به علت عاملی که در او پدید آمده است.

در صورت اول لازم می­آید در حین حدوث، بقا داشته باشد و این تناقض است. در فرض دوم هم عرض محتمل عرض دیگر شده و این هم محال است. از این رو باید گفت عرض بیش از یک زمان بقا ندارد.[10]

قدرت

در سخن از عرض به قدرت نیز می­توان اشاره کرد. بلخی قدرت را امری اضافه بر جسم نمی­داند و می­گوید قدرت و توانایی عبارت است از همان نیرویی که در جسم وجود دارد. او معتقد است قدرت عَرَض است و عَرَض باقی نمی­ماند.

از این رو نمی­توان برای قدرت، بقا قائل شد.[11] او صحت و سلامتی را غیر از قدرت می­داند.[12] بلخی استطاعت را قدرت بر فعل هنگام انجام دادن آن بر می­شمرد[13] و صحت بدن و سلامتی از امراض و آفات را از شرایط آن بیان می­کند.[14] او تکلیف عبد را از طرف خداوند در حیطه قدرتش می­داند.[15]

جسم و مکان و حرکت

بلخی اختلاف اجسام و تشابه آنها را ناشی از اختلاف و تشابه خود اجسام می­دانست.[16] او تجمع دو جسم در محل واحد را امکان پذیر نمی­دانست و سخن از اجتماع اجسام را مجاز برمی­شمرد.[17]

وی قائل به «کمون» [یعنی نهفتگی نیرویی در شئی] نبود. به عقیده او آتش در سنگ یا چوب نهفته نیست[18] و صدای اجسام را نیز ناشی از اصطکاک بین آنها می­دانست.[19]

از نظر بلخی مکان چیزی است که احاطه بر شیء دارد[20] و حرکت برخاسته از جذب یا رفع اجسام است.[21] حرکت جسم جز در مکان صورت نمی­پذیرد.[22] او حرکت را نیازمند رفع یا جذب اجسام دیگر می­دانست[23] و حرکت قسمتی از یک جسم را منجر به حرکت کل آن جسم بیان می­کرد.[24] او وقوع اجسام در هوا را بدون هیچ واسطه و تکیه گاهی امکان پذیر نمی­دانست[25] و می­گفت که حرکت جزء واحد، در آن واحد با دوست محال است.[26]

درباره رنگ اجسام، بلخی معتقد بوده است که قوام جواهر به رنگها است.[27]

او سیاه و سفید را رنگ خالص و ما بقی رنگها را مرکب می­دانست[28] و رنگها را در کنار بوها و طعم­ها جایز البقا توصیف می­کرد.

جزء

متکلمان معتقدند که هر جسمی از اجزا گوناگونی ایجاد شده است. آنان یکی از مباحثی که درباره جزء مطرح کرده­اند این است که آیا جزء جهت دارد یا خیر؟ بلخی درباره «جزء» این نکته را یادآور می­شد که جهت، زمانی در «جزء» پیدا می­شود که در کنار جزئی دیگر قرار بگیرد. بدین معنا که «اجزاء» در حال انفراد منتفی از جهت و تحیّز هستند. زیرا جهات و تحبّز از امور نسبی می­باشند.[29]

...ادامه مطلب در مقاله عقاید کعبیه (کلام جلیل)

مقاله

جایگاه در درختواره تاریخچه فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

پیامبر، نور هدایت عوالم

نبی اکرم (ص)، اشرف و سرآمد همه مخلوقات الهی است. از عالم ملائکه تا عالم انس و جن و سایر عوالم، همه تحت پوشش این وجود مقدس هستند. هر فیضی که به هر مخلوقی در عالم می رسد، به تبع ایشان است.
No image

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

در روایت است تا صلوات است برای شما بهره است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جفا کارترین مردم به من کسانی هستند که اسم من را بشنوند و صلوات نفرستند.
Powered by TayaCMS