دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پوشاک پیامبر(ص)

No image
پوشاک پیامبر(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، لباس، عبا، كلاه، عمامه، نعلين.

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

بی‌گمان لباس می‌تواند نمودی از افکار و اندیشه‌های پنهان هر فرد باشد. انسان‌ها خواسته و ناخواسته با طرح و رنگ و نوع پوششی که از خود ارائه می‌دهند، نیم رخی از وجودشان را به دیگران می‌نمایانند و به افراد دیگر این امکان را می‌دهند که با تامل و کنکاش در چگونگی پوشش آنها‌، به ابعادی نهفته از شخصیت درونی آنها پی‌برده، آنها را بهتر بشناسند؛ چرا که «از کوزه برون همان تراود که در اوست». بیان نوع پوشش و لباس‌های حضرت(ص)، فتح بابی است در جهت شناخت هر چه بیشتر ایشان، خاصه که ایشان به فرموده خداوند در قرآن، اسوه‌ای حسنه برای جهانیان است.

سادگی در لباس حضرت(ص)

درباره پوشش و پوشاک حضرت(ص) آنچه که بیش از همه توجه را به خود معطوف می‌دارد، بی‌تکلفی ایشان است. لباسش چون دیگر مردم بود، ساده و ارزان، در عین حال بسیار تمیز و مرتب و بر این پاکیزگی تاکید می‌ورزیدند.[1] هر چه برایش فراهم می‌شد، می‌پوشید. اعم از اینکه لنگ باشد یا پیراهن، جبه یا غیر آن باشد.[2] چرا که لباسش پوشش بود نه مایه فخرش، از اینکه لباس مایه فخر مردم گردد بشدت بی‌زار بود و از آن نهی می‌فرمود و آن را موجب لعن ملائکه آسمانها و زمین می‌دانست.[3]

بسیار می‌شد که جز یک روپوش لباسی دیگر به تن نداشت و دو سوی آن را میان شانه‌اش گره می‌زد و با همان لباس بر جنازه‌ها با مردم نماز می‌خواند و کارهای روزمره را انجام می‌دادند.[4] گاه عبای کهنه وصله داری به تن می‌کرد و می‌فرمود: «من بنده‌ام و لباس بندگان را می‌پوشم».[5] بسیار می‌شد که لباس خشن به بر می‌کرد و از جمله وصایایش به ابوذر پوشیدن لباس خشن و جامه درشت بود تا غرور و خودخواهی به شخص راه نیابد.[6] بلندای لباسش تا بالای قوزک پا بود[7] و بیشتر از این را روا نمی‌داشتند و آن را نهی می‌کردند.

روپوشی را که به تن می‌کردند تا نصف ساق پایشان را می‌پوشاند.[8] روپوشی که حضرت به بر می‌کردند معمولا قمیصی بود گشاد با آستین‌هایی تنگ که تا انگشتان دستشان را در بر می‌گرفت.[9] به لباس گشاد علاقه داشتند و لباس تنگ را وا می‌گذاشتند.[10] بر ایشان راحت‌ترین لباس، لباسی بود که قابل تا شدن باشد.[11] غیر از لباس‌هایی که در روز‌های جمعه به تن می‌کردند و دو جامه داشتند که خاص روزهای جمعه بود.[12] شلوار می‌پوشیدند، شلواری را که به بر می‌کردند نیز به مانند لباسهایشان از قوزک پایشان فراتر نمی‌رفت.[13] زمانی هم که شلوار نداشتند لباس بلندی می‌پوشیدند بنام «شحله» که کار شلوار را می‌کرد[14]، می‌فرمودند: «هر که پیراهن بلند پیدا نکند شلوار بپوشد.»[15] و «امت من از بی‌شلواری و عریانی رانها نهی شده‌اند»[16] گاه پارچه‌ای راه راه به تن می‌کردند و از آن شلوار تهیه می‌کردند که به تن حضرت بسیار زیبا می‌آمد، بواسطه آن که سیاهی آن با سفیدی ساق و پشت پای حضرت کاملا تناسب داشت. [17]

بنابر سنت انبیا پیراهن را قبل از شلوارشان می‌پوشیدند.[18] لباس را همواره از جانب راست می‌پوشیدند و از طرف چپ بیرون می‌آوردند.[19] روزهای جمعه آغازین روز پوشیدنی‌های نوشان بود .[20] همواره عادتشان بر این بود که لباس نوشان را با حمد خدا بپوشند و بعد جامه کهنشان را انفاق کنند و بدین کار نیز توصیه می‌فرمودند. [21]

جنس لباس‌های حضرت (ص)

به رسم انبیا سلف(ع) کتان می‌پوشیدند[22] اما قالب لباسشان از پنبه بود، جز در مواقع بیماری و ناچاری لباس پیشمین و مویین نمی‌پوشیدند.[23].

رنگ لباس‌های حضرت

بیشتر لباس‌هایشان سفید بود.[24] می‌فرمودند:

«خیر ثیابکم البیاض، فیلبسه احیاکم و کفنوا فیه موتاکم » [25]

چرا که لباس سفید اطیب و اطهر لباس‌هاست. [26]

لباس سبز را دوست می‌داشت.[27] عباهای سبزی داشتند که گاهی به شانه می‌انداختند. [28] از لباس سیاه کراهت داشت مگر در سه چیز: عمامه، کفش، عبا. [29]

عبایش سیاه بود.[30] برد سرخی نیز داشت که روز جمعه و عیدین می‌پوشید.[31] بسیار می‌شد که تمامی لباس‌هایشان حتی عمامه شان را با زعفران رنگ می‌کرد. [32]

عرق چین و کلاه حضرت

عرق چین‌های راه راه سفید مصری بسر می‌گذاشت،[33] گاهی آن را زیر عمامه و گاه تنها بسر می‌کرد[34] و گاهی نیز آن را از سر بر می‌داشت و شالی به سر و پیشانی می‌بست.[35]

چند قسم کلاه داشت، زمانی کلاه بلند یمنی بسر می‌کرد و زمانی دیگر کلاهی سیاه؛ کلاه جنگش از دو طرف اضافه‌ای داشت که گوش‌های ایشان را می‌پوشاند.[36] ابن عباس می‌گوید: حضرت سه کلاه داشت: کلاه سفید مصری و دیگر کلاهی از برد حبره، کلاه سفرشان نیز گوشه دار بود. [37]

عمامه های حضرت

عمامه‌ای از سنجاب داشت.[38] عمامه‌ای نیز از خز سیاه داشت که در سفر و غیر سفر به سر می‌کرد و اگر عمامه نداشت دستمالی به سر می‌بست.[39] روز جمعه و عیدین بیرون نمی‌آمدند مگر با عمامه، عمامه‌ای که یک سر پارچه‌اش را از بین کتف‌ها دور داده و به شانه می‌انداخت.[40] بلندی پارچه عمامه‌اش به اندازه‌ای بود که آن را سه یا پنج دور بر سرشان می‌پیچیدند.[41] بر خوب بستن عمامه تاکید داشتند و آن را تاج عرب می‌دانستند.[42] عمامه روز جمعه‌شان «سحاب» نام داشت تا اینکه آن را به حضرت امیرالمومنین(ع) بخشیدند.[43]

کفش های حضرت

همه نوع کفش می‌پوشید اما بر پوشیدن نعلین خوب تاکید داشتند،[44] می‌فرمودند: «هر که نعلین ندارد کفش بپوشد»[45] نعلینش ظریف بود و پاشنه‌دار و نوکش هم تیز نبود. [46] سنت‌شان بر این بود که پس و پیش و بلند و میانش تهی باشد تا کف نعلین کاملا به زمین نچسبد.[47]

چهار جفت کفش داشتند که از خیبر به ایشان رسید. دو نعلین دباغی شده نیز داشتند که موهای آن گرفته شده بود. کفش ساده سیاهی نیز داشتند که هدیه نجاشی به ایشان بود.[48] بسیاری از اوقات هم که پوست دباغی نشده می‌پوشیدند.[49]

در پوشیدن کفش و نعلین نیز به مانند لباس‌هایشان ابتدا از پای راست آغاز کرده و در بیرون آوردنش پای چپ را مقدم می‌داشت.[50]

ارثیه پیامبر (ص)

حضرت روز وفات لباسی از برد یمنی به تن داشت. از ایشان شلواری عمانی به همراه لباس‌های صحاری، جبه یمانی، عبای سفید، شلواری به طول پنج وجب، عبای بهاری راه راه رنگین و کلاهی کوچک به ارث ماند. [51]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

پیامبر، نور هدایت عوالم

نبی اکرم (ص)، اشرف و سرآمد همه مخلوقات الهی است. از عالم ملائکه تا عالم انس و جن و سایر عوالم، همه تحت پوشش این وجود مقدس هستند. هر فیضی که به هر مخلوقی در عالم می رسد، به تبع ایشان است.
No image

سیره پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

در روایت است تا صلوات است برای شما بهره است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: جفا کارترین مردم به من کسانی هستند که اسم من را بشنوند و صلوات نفرستند.
Powered by TayaCMS