دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آسمانی ترین هدیه ی خداوند

No image
آسمانی ترین هدیه ی خداوند

حق فراموشي، حضرت محمد(ص)، غار حراء، وحي، جبرئيل

عباسعلي كامرانيان

حدود 600سال از ظهور مسیح می‌گذشت و تعالیم او آغشته به خرافه‌ها و بدعت‌ها و حق‌فراموشی و هوس‌محوری شده بود؛

- جهان در آتش جهل و زور و زر و تزویر می‌سوخت؛

- دخترکان معصوم پس از تولد به جای آغوش گرم مادران در گورهای سرد، زنده به گور می‌شدند؛

- زن چون کالایی خرید و فروش می‌شد، به غارت برده می‌شد، به ارث می رسید و حق هیچ‌گونه انتخابی نداشت؛

- قتل و غارت و شبیخون و جنگ، شغل اکثر مردم حجاز بود و کینه و نفرت، طایفه ها را در کام مرگ می‌کشید؛

- کسرایان در ایران برگردن مظلومان آن چنان فشار می‌آوردند که کمر اکثریت مردم در زیر بار ظلم شاهان خمیده بود؛

- هیچ ایرانی خارج از طبقه‌ی اشراف، حق تحصیل و خواندن و نوشتن نداشت؛

- شاهان خود را سایه‌ی خدا می‌نامیدند؛ اما بیشتر از دوزخ ابلیس، بندگان خدا را در آتش ستم خویش داغ می‌کردند؛

- کعبه مرکز توحید، تبدیل به بتخانه ای شده بود که 360 شیطان در آن ایستاده بودند و از مرکز توحید، مردم را به بت پرستی می‌خواندند؛

- در روم بندگان خدا را به جرم خداپرستی و حق‌گویی در میادین به چنگ حیوانات وحشی می‌سپردند تا از تماشای تکه‌تکه شدن آن‌ها، لذت حیوانی ببرند؛

- همه در بند هم بودند و در حال گرفتار کردن یکدیگر و گرفتار شدن به هم.

گویی در روی زمین، کسی به فکر آسمان نبود!

محمد(ص) مردی امین، پاک، راستگو، درستکار، مهربان، جوانمرد و انسانی بود. برعکس دیگران که به زمین دوخته شده بودند، غرق در افکار آسمانی بود.

آهسته و با تأمل، با کوله بار اندیشه‌ی پاک و فرا زمینی از جمعیت جدا می‌شد و یکه‌و‌تنها به سوی قله جبل‌النور می‌شتافت. گویی نیرویی عظیم و شگرف و ماورایی همچون مغناطیسی بزرگ او را از دل مکه بر ‌می‌گرفت و بر تارک جبل النور و بر پیشانی این شهر قرار می‌بخشید.

او در سایه‌ی این کشش شیرین، فاصله‌ی خانه تا دامنه‌ی جبل‌‌النور و از دامنه‌ی این کوه تا غار حراء که در قله‌ی آن قرار داشت را چابک و استوار می‌پیمود و در پیشانی مکه، بر بالاترین نقطه‌ی زمین و نزدیک‌ترین فاصله به آسمان آرامش می یافت. هیچ‌کس نتوانست بفهمد که او در این هجرت‌های مکرر و روزانه و از این صعود به آسمان و قرارگرفتن بر قله‌ی جبل‌النور چه حظ عظیمی می‌یافت! چه مکاشفه‌ی نابی به او دست می‌داد و چگونه از زمین، آسمان را در می‌نوردید! او چگونه از ورای زمینیان گم شده در خودخواهی، با این سفر جسمانی و روحانی، عروجی آسمانی می‌یافت و نزدیک‌ و ‌نزدیک به حق می‌شد تا:

«... وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى، ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‌، فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌... عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‌، عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى... لَقَدْ رَأى‌ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْرى...‌ ».[1]

این حال وقتی همراه با سکوت و اندیشه در غار حراء بر محمد(ص) متولی می شد، او را از قالب یک انسان خارج می‌ساخت و بر آفرینش غالب می‌ساخت.

در روز 72 رجب پس از اینکه آن حضرت در غار حراء آرامش یافت باز به سوی آسمان نگریست، اما این بار جبرئیل را دید که به او فرمود: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ» بخوان به نام پروردگارت که آفرید. محمد(ص) فرمود: من نمی‌توانم بخوانم! فرشته وحی به او فرمود: بخوان!

او احساس کرد که به راحتی می‌تواند آنچه را جبرئیل به او وحی می‌کند، بخواند و همراه فرشته خواند:

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ،

الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ».[2]

از این پس امین مکه، رسول‌الله بود. او با ملکوت آشنا شده و ابلاغ رسالت الهی و وظیفه‌ی رهایی انسان از بند خاک را در وجود خویش احساس می‌کرد و آسمانی‌ترین هدیه‌ی خداوند به بندگان،(مأموریت الهی خویش) را آغاز کرد.

اینچنین بود که عطر ریاحین بهشتی در آفاق پیچید و مصداق آیه‌ی دوم سوره‌ی جمعه عزم خویش را جزم هدایت و تزکیه و تعلیم مردم نمود:

«هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‌ ضَلالٍ مُبینٍ».

او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیات (هدایت بخشش) را بر آن‌ها می‌خواند و آن‌ها را تزکیه می‌کند و به آن‌ها کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند. پیامبر آیه‌های نور و صاحب «وَ إِنَّکَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظیمٍ» آرام و اندیشمندانه از دامنه جبل‌النور به سوی مکه حرکت کرد.

آن روز، "خدیجه" در منزل بی‌صبرانه در انتظار محمد(ص) بود. او قبلا از غلامش "میسره" شنیده بود که "راهب نصرانی" در شام درباره محمد(ص) گفته بود: «هذا نبی الامه و...» .[3]

محمد(ص) به خانه رسید و دل خدیجه با دیدن او زنده شد. غنچه‌ی لب‌های امین مکه شکفته شد که: خدیجه؛ فرشته وحی بر من نازل شد. خدیجه سرشار از شور و شعف شد، و به "ورقه بن نوفل" که از دانشمندان مسیحی بود جریان را خبر داد. ورقه گفت:

به خدا سوگند! او همان ناموس اکبر(جبرئیل) است که بر موسی نیز نازل می شد. محمد(ص) بدون هیچ شکی پیامبر این امت خواهد بود... .[4]

خدیجه بر انتخاب خویش آفرین گفت! اشک شوق در چشمانش حلقه زد و با هزاران چشم به سیمای ملکوتی رسول الله‌(ص) نگریست. احساس کرد چقدر محمد(ص) ملکوتی شده است، چه ماورایی سخن می‌گوید و چه دلنشین لبخند می‌زند. هاله‌ای از نور رسالت، سیمای تابناک محمد(ص) را فراگرفته بود و خدیجه محو تماشای جمال محمد(ص) شده بود.

ناگهان خدیجه به خود آمد و گفت:

یا رسول الله(ص)؛ من به رسالت شما ایمان دارم، برای ورود به این دین مرا راهنمایی فرمایید. می‌خواهم اولین ایمان آورنده به رسالت شما و وارده شونده به دین اسلام باشم. غنچه لب‌های پیامبر رحمت(ص)، آرام از هم شکفت و فرمود: به یکتایی خداوند و پیامبری من گواهی بده.

خدیجه فرمود: اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله و بدین صورت بانوی مکه و حجاز، ام المؤمنین و اولین مسلمان پس از رسول الله(ص) شد.

در خانه‌ی رسالت، کودکی ده ساله زندگی می‌کرد. علی(ع) در روزگار قحطی و تنگدستی ابوطالب به خانه پیامبر آمده بود.[5] او نزد پیامبر(ص) بود و زیر نظر آن حضرت تربیت می‌شد. از نزدیک شاهد صداقت و امانت و رسالت محمد(ص) بود و باهوش و ذکاوت سرشاری که داشت در ده سالگی به رسالت پیامبر(ص) گواهی داد و سومین مسلمان و در زمره‌ی: «السابقون السابقون اولئک المقربون»[6] قرار گرفت و گوی سبقت در ایمان را از همگان ربود؛

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسأله آموز صد مدرس شد

آن‌ گاه بود که عطر معنویت و رایحه‌ی ملکوت و بزم روح و ریحان در جهان پراکنده شد و انسان، دام ابلیس را پاره کرد و در هوای انسانیت آزاد شد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رابطة ایمان و اخلاص از دیدگاه قرآن

متن سخنرانی رابطة ایمان و اخلاص از دیدگاه قرآن در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک

در این متن به خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

چگونگی احتضار مؤمنین

متن سخنرانی چگونگی احتضار مؤمنین در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

جستاری در نشانه های مؤمن در لسان دین

در این بخش متن سخنرانی با عنوان جستاری در نشانه های مؤمن در لسان دین در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
No image

تقابل جریان ایمان و عقل با جریان کفر و جهل

متن سخنرانی تقابل جریان ایمان و عقل با جریان کفر و جهل در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.

پر بازدیدترین ها

No image

نشانه‌های اهل یقین

در این متن به نشانه‌های اهل یقین با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

ویژگی های سابقین در سیر الی الله

در این متن به ویژگی های سابقین در سیر الی الله با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک

در این متن به خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

ایمان به خدا، ریشه تمام نیکی‌ها

در این بخش متن سخنرانی با عنوان ایمان به خدا، ریشه تمام نیکی‌ها در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
No image

تجلی مقام رضا در مومنین

در این بخش متن سخنرانی با عنوان تجلی مقام رضا در مومنین در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
Powered by TayaCMS