27 دی 1395, 2:13
هر آدمي در زندگي ترسها و نگرانيهايي دارد؛ بعضيها از ارتفاع ميترسند و بعضيها از تاريكي، بعضيها نگران تنهاشدن هستند و بعضيها مضطرب از اينكه دير برسند و... اگر آدم حواسش به اين ترسها و نگرانيها نباشد، محدودشان نكند و جلوي پر و بال گرفتنشان را نگيرد، ممكن است بزرگ و بزرگتر شوند و زندگي را فلج كنند. شايد تو هم يكي از آنهايي باشي كه راههاي مختلفي را براي غلبه بر ترسها و نگرانيهايشان امتحان كرده و نتيجه نگرفتهاند. اين مطلب به تو يك راه ساده نشان ميدهد كه به كمك آن ميتواني ترسها و نگرانيهايت را كنترل كني. مهم نيست كه از چه چيز ميترسي؛ يك پيشنهاد ساده براي غلبه بر ترس وجود دارد: «قانون 20 ثانيه». از اين به بعد هر وقت دچار ترس و نگراني شدي، قبل از اينكه كنترل اوضاع از دستت خارج شود و از نظر روحي به هم بريزي، 20 ثانيه به خودت مهلت بده؛ فقط 20 ثانيه و نه حتي يك ثانيه بيشتر. اگر قلبت داشت از سينه بيرون ميپريد، 20 ثانيه جلويش را بگير. اگر داشتي كنترلت را از دست ميدادي، 20 ثانيه دست نگه دار. اگر در حال غشكردن بودي، فقط 20 ثانيه بر خودت مسلط باش. گمكردن دست و پا و جيغ كشيدن ممنوع! بنابراين بهجاي پر و بال دادن به ترس و نگراني، فقط و فقط شروع كن به شمارش معكوس؛ 20، 19، 18... شرايط آزاردهندهاي است، نه؟ 14، 13، 12... استرس داري بدجور؟6، 5، 4... احتمالاً ياد دوران دبستان افتادهاي كه هيچوقت نميخواستي در امتحان به عدد صفر برسي و از آن وحشت داشتي، نه؟ فرصت 20 ثانيهاي هم بهسر رسيد. حتماً ميپرسي حالا بايد چهكار كنم؟هيچكار! فرصت تمام شده، اما جالب است بداني كه درست در همين فاصله، ترس و نگراني هم تا حدود زيادي كم شده است؛ بهعبارتي ديگر به آرامش نسبي رسيدهاي. تو با تعيين قالب زماني مشخص (فرصت 20 ثانيهاي) در واقع مرزي براي كنترل ترس ايجاد ميكني و بعد از آن به اوج اعتماد بهنفس ميرسي، چون موفق شدهاي روي افكار ناراحتكننده و استرسزا و تاثيرات جسمي و روحياش كنترل داشته باشي. چيزي كه به ايجاد احساس آرامش كمك ميكند، فكر كردن به اين موضوع است كه سر و كله نگراني و تشويش و اضطراب از كجا پيدا ميشود؟يكي از ريشههاي اين حسهاي ناخوشايند، خستگي است. خستگيهايي كه بيشتر ناشي از رژيمهاي غذايي نادرست و مصرف غذاهاي غيرمفيد است كه موجب بيقراري ميشود. جالب است بدانيد كه خستگي روحي ميتواند باعث شكست روابط و عدم موفقيت در دوستداشتن ديگران و دوست داشتهشدن بشود. مشكلات و موقعيتهاي ناراحتكننده هميشه و همهجا هستند، اما نحوه برخورد با آنها خيلي مهم است. در اينجور مواقع بايدبه تواناييها و موفقيتهايي كه داشتهاي، فكر كني و با يادآوري شجاعت و جسارتهايت، اعتماد بهنفست را برگرداني. خاطرات ارزشمندت را يادداشت و روي پيروزيهايت تمركز كن. آنوقت به خودت بگو آنقدر قوي هستي كه از پس هر مشكلي بربيايي. هيچ باد و طوفاني نميتواند از پس كوهي كه سفت و سخت سر جايش ايستاده، بربيايد.
به یك مكان آرام و ساكت برو، شايد اين مكان پارك نزديك محل زندگي يا يك رستوران كوچك باشد يا هر مكاني كه بتواني لحظاتي سرزنده و پر از احساسات را به شما بدهد و بتواني لحظاتي را با خود خلوت كني. روي چمنهاي سبز و خنك، زير آسمان بيكران بنشيني زيرا انجام اين كار ميتواند اعصاب شما را آرام سازد و فكر و خيالهاي آزاردهنده را از ذهنت دور كند. اگر هيچ مكاني را براي خلوت كردن با خود پيدا نكردي، در يك اتاقي كه نورگير باشد، روي صندلي راحتي بنشين و استراحت كن. حتماً اطمينان حاصل كن كه آن اتاق تهويه هواي مناسبي داشته باشد. اگر توانستي كه به چشماندازي خوب دسترسي پيدا كني، انتخاب بسيار خوب و مكان عالي و دنجي براي خلوت و تنهايي ات است.
اگر تعدادي مشكلات كاربردي و عملي در ارتباط با عصبانيت و تغييرات خلق و خو داري، بنابراين خوب است كه با يك مشاور، همفكري و مشورت كني و از شر اين مشكلات خلاص شوي. اگر در يك لحظه عصباني و سپس بعد از آن دچار پشيماني و ندامت شدي، سرافكنده نباش و اصلا احساس سرافكندگي نكن. معمولا اين قبيل اتفاقات زماني بيشتر رخ ميدهد كه عادت مستمر و هميشگي و براي مدت طولاني در رابطه با مشكلات ناشي از عصبانيت داشته باشي. اصلا نگران نباش و براي حل مشكلت از يك مشاور كمك بخواه. با راهكارهايي كه در بالا ذكر شد، ميتواني بياموزي كه در هر موقعيتي چگونه آرامش و خونسردي خود را حفظ كني. شما با اصلاح عادات و سبك زندگي خوب و مديريت زندگي ات از طريق تنظيم كردن اولويت و حق تقدم و همچنين آموختن مبارزه با مشكلات بهصورت روزانه، ميتواني استرسهايت را كاهش دهي و ياد بگيري كه چگونه آرام باشي. حتي مطالعه كتابهاي مختلف در اين زمينه نيز ميتواند در كنترل افكار و عادات دلواپسي و نگراني، مؤثر باشد.
حضرت علی(ع): «… الفُرصة تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ فَانتَهِزوا فُرَصَ الخَیرٍ» «… فرصتها چونان پارههای ابر در گذرند، پس فرصتهای نیک را دریابید».افراد موفق برای رسیدن به هدف، ابتدا به مطالعه و برنامهریزی میپردازند سپس با جدّ و جهد آن را تعقیب میکنند. میزان توجه به هدف و دقتی که در برنامهریزی برای وصول به مقصود خویش به کار میبریم، بسته به میزان اهمیتی است که برای آن قائلیم و نقشی که در زندگی خود برای آن میبینیم. کم و بیش همه مسائل زندگی افراد، تابع این قاعده است. ما برای تحصیل، شغلیابی، ازدواج، کار و حتّی اوقات فراغت خود، برنامهریزی و وقت صرف میکنیم که باید هم چنین کنیم؛ اما باید دید که برای رسیدن به سعادت جاودانی و زندگانی آن جهانی خود، چه اندازه مطالعه، برنامهریزی و جدّ و جهد میکنیم و فرصتها را غنیمت میشماریم و از قرآن که منشور سعادت جاودانی ماست و جوانی که بهترین فرصت برای خودسازی، چه بهرهای میبریم؟ امام صادق(ع) میفرمایند: «هر که در جوانی قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد».دل جوان، آماده پذیرش حق است و هنوز زنگار زندگی و امیال دنیوی بر آن ننشسته است و اگر از سر صدق و صفا به قرآن رو کند، آن را بخواند، در آن اندیشه بورزد، کمکم روح و دل و زبان و عمل او قرآنی میشود. چنین کسی، چون چشمهساری زلال، بیابان خشک و بیروح پیرامون خویش را زنده و بانشاط میسازد و نسیم حیاتبخشی در کانون زندگی خود و دیگران میدمد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان