دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پلورالیسم معرفتی

No image
پلورالیسم معرفتی

كلمات كليدي : پلورالیسم معرفتی، کثرت‌گرایی، حقیقت، اصل و جود حقیقت

مراد از پلورالیسم معرفتی آن است که هیچ معرفت و احد یا ثابتی از حقیقت عالم و جود ندارد، یا انسان توانایی دست‌یابی به چنین معرفتی را ندارد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و اصل و جود حقیقت را انکار و کثرت‌گرایی در معرفت را بر اساس آن پایه‌گذاری کرده‌اند. روشن است که رویکرد اخیر یک رویکرد هستی‌شناختی است که مبنای معرفت‌شناسی قرار گرفته است. اهمیت بعد معرفتی پلورالیسم در این است که دلیل سایر وجوه پلورالیسم واقع می‌شود.[1]

پلورالیسم معرفتی تقریرها و رویکردهای مختلفی دارد:

- انکار اصل وجود حقیقت،

- انکار مطلق معرفت نسبت به حقیقت،

- ادعای تو در تو بودن لایه‌های مختلف حقیقت و در نتیجه عدم توانایی انسان در نفوذ به این لایه‌‌های معرفتی،

- ادعای روبرو شدن انسان با بخشی از حقیقت و در نتیجه عدم شناخت همه ابعاد آن،

- تفکیک بود و نمود (نومن و فنومن)،

- ادعای دخالت پیش‌زمینه‌های فرهنگی، دینی، اجتماعی در برداشت‌های معرفتی بشر.[2]

در توضیح باید گفت برخی با انکار اینکه در عالم چیزی وجود دارد، قائل شده‌اند امکان شناخت نسبت به عالم منتفی است؛ زیرا چنانچه گفته شد اساسا حقیقتی در عالم خارج وجود ندارد تا نسبت به آن بتوان معرفتی کسب نمود. لازم به ذکر است این گروه خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:

1- برخی حقیقت را به طور کلی منکر شده‌اند

2- برخی فقط حقایق خارج از وجود انسان را.

آنچه مهم است این است که هر دو در اینکه نباید ادعای معرفت ثابت یا و احدی نسبت به عالم داشت متفق‌القول هستند.

در نقد چنین رویکردی باید گفت با نفی اصل حقیقت خصوصا توسط کسانی که حتی به وجود انسان هم اعتراف ندارند جایی برای بحث و بررسی فلسفی باقی نمی‌ماند و خود ایشان نیز حق ندارند در صدد اثبات یک رویکرد معرفتی یعنی پلورالیسم باشند؛ چرا که با نفی مطلق حقیقت چه جای بحث از وحدت یا کثرت معرفت نسبت به آن باقی می‌‌ماند.

برخی با یک پله تنزل اصل وجود عالم را انکار نکرده‌اند، اما امکان شناخت نسبت به عالم را به طور کلی منکر گشته‌اند. می‌توان گفت این رویکرد شبیه رویکرد شکاکان مطلق است که نسبت به همه چیز شک دارند. بر اساس این دیدگاه حال که امکان شناخت نسبت به عالم به طور کلی منتفی است باید به همه معرفت‌های به دست آمده به یک اندازه بها داده شود و نتیجه چنین رویکردی پلورالیسم معرفتی خواهد بود. در نقد این دیدگاه نیز همان سخنانی که در نقد شکاکیت مطلق گفته می‌شود قابل طرح است.[3]

گروه سوم برای اثبات پلورالیسم معرفتی منکر وجود عالم واقع و امکان دست‌یابی معرفت نسبت به آن نشده‌اند، اما مدعی‌اند از آنجا که حقایق عالم، وجوه و ابعاد مختلفی دارند و انسان توانایی احاطه کامل به آنها را ندارد همواره بخشی از حقیقت یک شیء مورد توجه و اقع می‌شود و در نتیجه فقط بخشی از حقیقت او شناخته می‌گردد. به عبارت دیگر هر کسی با توجه به پیش‌زمینه‌های ذهنی و اجتماعی و فرهنگی خود با حقایق عالم مواجه می‌گردد و در نتیجه برداشت متناسب با این ذهنیت‌ها را خواهد داشت و از آنجا که این برداشت‌ها هیچ کدام مطلق نبوده و همه حقیقت یک شیء را نشان نمی‌دهند باید به همه به یک اندازه بها داده شود .[4]

در نقد این دیدگاه باید گفت شناخت یک بعد از حقیقت شیء گرچه شناخت تمام حقیقت آن نیست، اما شناخت همان بعد به همان نحو که در عالم خارج است خواهد بود و پلورالیسم در این جهت معنی ندارد. به عبارت دیگر هر شخصی اگر بخواهد این بعد از حقیقت یک شیء را بشناسد باید همان گونه که در عالم خارج است بشناسد تا بتوان به آن معرفت حقیقی اطلاق کرد و در این صورت کثرت در شناخت این بعد معنی نخواهد داشت.

دیدگاه دیگری که برای اثبات پلورالیسم معرفتی اتخاذ شده است تفکیک بین بود (نومن) و نمود (فنومن) اشیاء است. کانت در بررسی‌های فلسفی خود نسبت به امکان کسب معرفت، به این نتیجه رسید که اشیاء عالم گرچه برای خود یک حقیقت ثابت دارند، اما این حقیقت برای ما قابل کشف نیست. ما همواره به پدیدارهای اشیاء آگاه می‌شویم. مراد کانت این بود که ذهن انسان همواره اموری را بر آنچه که از خارج می‌گیرد می‌افزاید و به این ترتیب هستی خارجی اشیاء آن چنان که در خارج هست برای ما نمایان نمی‌شود؛ بلکه آنچه برای ما معلوم می‌شود هستی اشیاء به اضافه چیزهایی است که ذهن به آن اضافه می‌کند. برای فهم بهتر این مساله می‌توان معرفت انسان به عالم خارج را تشبیه به معرفت شخصی کرد که با یک عینک رنگی به اشیاء اطراف خود نگاه می‌کند. روشن است که چنین شخصی همه اشیاء را به همان رنگی خواهد دید که عینک دارد. و لی در واقع خود اشیاء ممکن است چنین رنگی نداشته باشند.

لازم به ذکر است کانت معتقد بود ذهن همه انسانها به یک نحو به عالم خارج علم پیدا می‌کند یعنی آنچه از طرف ذهن به پدیدارهای خارجی اضافه می‌شود به یک میزان است. بدیهی است لازمه چنین دیدگاهی اثبات پلورالیسم معرفتی نخواهد بود؛ منتهی کسانی که پس از کانت راه او را ادامه دادند مدعی شدند با انکار علم پدیداری نسبت به حقایق عالَم نمی‌توان چنین ادعایی را پذیرفت و ممکن است آنچه از طرف ذهن اشخاص مختلف به پدیدارهای عالم اضافه می‌شود متفاوت بوده و در نتیچه پلورالیسم معرفتی شکل خواهد گرفت.

آنچه گفته شد برخی از رویکردهای مختلفی بود که در اثبات پلورالیسم معرفتی اتخاذ شده است

پلورالیسم معرفتی منتقدان زیادی دارد. برخی با پذیرفتن محدودیت شناخت‌های انسان گفته‌اند این محدودیت‌ها هرگز به این معنی نیست که هیچ معرفتی مطابق با و اقع نباشد. فراتر از این برخی شکاکیت ادعا شده از طرف خود پلورالیست‌ها را مانعی برای اثبات خود پلورالیسم دانسته‌اند، چرا که با پذیرفتن شکاکیت راهی برای اثبات پلورالیسم هم باقی نمی‌ماند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS