24 آبان 1393, 13:55
كلمات كليدي : کثرتگرايي اخلاقي، پلوراليسم اخلاقي، کليسا، نسبيتانگاري
واژه پلورالیسم از واژه لاتینی (Pluralis) به مفهوم گرایش به کثرت گرفته شده است. پلورالیست ابتدا در عرصه کلیسا درباره اشخاصی که دارای چندین منصب کلیسایی بودند به کار رفته است. کمکم این مفهوم در معنای اصالت دادن به کثرت در عرصههای مختلفی همچون اجتماع، سیاست، فرهنگ، دین، اخلاق و معرفت بکار رفت. همین امر باعث شده است کثرتگرایی انواع و اقسام مختلفی پیدا نماید؛ کثرتگرایی سیاسی، کثرتگرایی فرهنگی، کثرتگرایی اخلاقی، کثرتگرایی دینی ... .[2]
کثرتگرایی اخلاقی یک نوع غیر واقعگرایی در باورها و ارزشهای اخلاقی است. چنانکه میدانیم مکاتب اخلاقی در یک تقسیمبندی به مکاتب و اقعگرا و غیرواقعگرا تقسیم میشوند. غیر واقعگرایان معتقدند هیچ جمله اخلاقی قابلیّت صدق و کذب و اقعی را ندارد و لذا طبق این نظریّه، دوجمله به ظاهر متناقضِ اخلاقی هر دو میتوانند قابل قبول باشند. بر اساس این دیدگاه، باورهای اخلاقی اموری و اقعی و عینی نبوده و تابع قرارداد، سلیقه یا احساس افراد تلقی میشوند. به اعتقاد پلورالیستها همانگونه که جمله «غذاهای هندی خوشمزه هستند» ناظر به هیچ امر واقعی نیست و از این رو با جمله «غذاهای هندی خوشمزه نیستند» تناقض ندارد، گزارههای اخلاقی نیز چنین بوده و ناظر به هیچ امر و اقعی نمیباشند و به همین دلیل قابلیت صدق و کذب ندارند. مثلاً دو جمله «راستگویی خوب است» و «راستگویی خوب نیست» همانند دو جمله فوق هیچ تناقضی با هم نداشته و هر دو میتوانند قابل قبول باشند. دلیل این امر آن است که اینگونه قضایا بیانگر احساس یا سلیقه یا قرارداد افراد هستند و نمیتوانند ناظر به یک امر خارجی باشند تا قابل صدق و کذب باشند و چنانکه میدانیم سلیقههای افراد ممکن است متفاوت باشند.[3] قابل قبول دانستن مکاتب اخلاقی مختلف، همان کثرتگرایی اخلاقی است.[4]
در کثرتگرایی اخلاقی نوعی نسبیتانگاری ارزشی و نفی ضوابط عام و ثابت و جود دارد که بر اساس آن، امکان پذیرش و مقبولیت ایدهآلهای اخلاقی متفاوت، در گستره جغرافیایی و فرهنگهای مختلف پذیرفته میشود. این نسبیت ارزشی البته منحصر در کثرت عرضی و جغرافیایی نیست؛ بلکه کثرت ناشی از گذر زمان و تنوع و تطور در ارزشهای اخلاقی به صورت طولی (در زمان) نیز پذیرفته میشود.
کثرتگرایی اخلاقی خود انواع مختلفی دارد. به عبارت دیگر برخی از کثرتگرایان رویکردی اعتدالی به مساله کثرتگرایی اخلاقی داشته و صرفاً به تحمل و مدارا با پیروان سایر ایدهآلهای اخلاقی توصیه میکنند، اما برخی دیگر از کثرتگرایان که میتوان آنها را کثرتگرایان اخلاقی افراطی نامید اساساً جزمیت در باورها و ارزشهای اخلاقی را انکار و نسبیانگاری مطلق را ترویج میکنند. چنین نسبیگراییای در نهایت به جدّیت در سودانگاری شخصی و عدم اغماض در منافع مادی میانجامد؛ زیرا هیچ نسبیتگرایی حاضر نمیشود در به دست آوردن منافع مادی خود کوتاه آمده و آنها را فدای منافع دیگران بنماید.[5]
از نظر مدافعان کثرتگرایی اخلاقی، ایدهآلهای اخلاقی بسیار متفاوت بوده و هیچکدام از آنها برتری خاصی بر ایدهآلهای دیگر ندارند.[6] به اعتقاد سوزان و لف ،یکی از افراطیترین پلورالیستهای اخلاقی در مقالهای به نام "قدّیسهای اخلاقی"[7]، در صورتی که کسی قادر به انجام افعال اخلاقی نباشد رفتن به سوی اهداف غیراخلاقی قابل توجیه بوده و به عبارت دیگر خود این اهداف، اخلاقی حساب خواهند شد.[8]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان