فاطمه، زهرا، قرآن، اهل بيت
نهله غروی نائینی
چکیده
براساس روایات تفسیری، آیاتی از قرآن کریم در شان اهل بیت پیامبراعظم(ص) نازل شده است. حضرت زهرا (س) دختر رسول الله(س) به گواه پاسخ آن حضرت(ص) پس از نزول آیه تطهیر (الاحزاب، 33) که فرمود: "هولاء اهلبیتی"، از اهل بیت پیامبر(ص) است. بنابراین آیاتی از قرآن کریم درباره حضرت فاطمه(س) و خانوادهاش نازل شده است. در این مجال با بهره از تفاسیر و روایات، ارتباط قرآن و حضرت زهرا(س) را بیان میکنیم. در خطبه فصیح و بلیغ آن حضرت نیز توصیفی از قرآن کریم آمده است، این بیانات را نیز به عنوان قرآن در بیان حضرت زهرا(س) مطرح خواهیم کرد. قرآن جایگاه آن حضرت را تثبیت میکند و فاطمه (س) شان کلام الهی را توصیف مینماید.
مقدمه
در تاریخ تولد حضرت زهرا(س) میان علمای اسلام اختلاف است. در بین علمای امامیه بر اساس روایت ابوبصیر از امام صادق(ع)، فاطمه(س) بیستم جمادی الاخر متولد شد. هشت سال در مکه و ده سال در مدینه زندگی کرد. مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت، هنگامی که 45 سال از سن رسولالله (ص) میگذشت متولد شد. (نک: طبری، 10، مجلسی، بحارالانوار 43/6، کلینی، 1/458، ابن شهر آشوب، 3/357، فیض کاشانی، 1/173) در حالی که اکثر علمای عامه نقل میکنند که فاطمه در سالی متولد شده که قریش مشغول ساختن خانه کعبه بود و در آن هنگام سن مبارک پیامبر(ص) 35 سال بود، یعنی پنج سال قبل از بعثت. (ابن سعد، 8/19، ابن جوزی، 306) براساس روایات، رسول خدا(ص) طبق دستور الهی چهل روز از حضرت خدیجه(س) کنارهگیری کرد و به عبادت مشغول بود تا جبرئیل فرود آمد و غذای بهشتی برای آن حضرت آورد... (مجلسی، حیات القلوب، 2/149) از امام رضا(ع) نیز منقول است که رسولالله (ص) فرمود: هنگامی که به معراج رفتم جبرئیل دستم را گرفت و مرا وارد بهشت کرد و به من از رطب بهشت خورانید، که نطفه فاطمه گردید..." (مجلسی، بحارالانوار، 43/4 و 5) تاریخ ولادت آن حضرت بعد از مبعث پیامبر(ص) بوده است، زیرا جبرئیل (ع) بعد از بعثت بر پیامبر(ص) فرود میآمد.
آیات قرآن کریم از آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص) به تدریج نازل میشد و پیامبر(ص) و حضرت خدیجه (س) آن را تلاوت میکردند، بنابراین فاطمه (س) از بدو شکل گیری وجود مقدس و پس از آن در دوران طفولیت با قرآن مانوس بود و در خانه وحی و نبوت رشد و نمو کرد و در کنار پدر و همراه با آن حضرت روزگار را سپری نمود وام ابیها لقب گرفت.
در این مقاله با توجه به جایگاه زهرا(س) در نقش دخت وام پدر که محل نزول قرآن و رابط منبع وحی با مردم بود به برخی آیات که در شان فاطمه (س) نازل شده است و توصیف آن حضرت از قرآن کریم میپردازیم.
قرآن و فاطمه (علیهاالسلام)
شان نزول آیاتی از قرآن کریم درباره حضرت زهرا(س) در روایات و تفاسیر بیان شده است، این آیات چنیناند.
* آیه شریفه "و مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضاهالله و تثبیتا من انفسهم..." (البقره، 261) در شان حضرت زهرا(س) و همسرش امیرالمومنین(ع) نازل شد. ابوالفتوح به تفصیل بیان میکند هنگامی که این دو، چیزی در خانه برای خوردن نداشتند و فرزندانشان گرسنه بودند و پولی هم نداشتند، علی(ع) برای قرض کردن پول از خانه خارج شد و دیناری از عبدالرحمن بن عوف قرض کرد، لکن در راه، مقداد اسود را بدید که از او محتاجتر و گرسنهتر بود، پس دینار را به او داد. سپس برای ادای نماز به مسجد رفت. پس از نماز رسول خدا(ص) فرمود: به منزل شما میآیم. حضرت علی(ع) چیزی نگفت. آن دو به طرف خانه حرکت کردند.
سپس ابوالفتوح مینویسد: با نزدیک شدن ایشان به خانه، حضرت فاطمه زهرا(س) برخاست و به درون خانه شد و دو رکعت نماز کرد، در رکعت اول "الحمد" برخواند و "الم السجده" و در دوم "الحمد" و سوره "الانعام" و چون سلام بداد سر بر سجده نهاد و گفت: بار خدایا! از تو میخواهم به حق محمد و آل محمد(ص) که برای ما خوانی فرستی از آسمان تا ما از آن تناول کنیم و بر شکر تو بیفزاییم. سر برداشت، جفنهای دید از ترید، "و علیها عراق من لحم"، و بر سر آن گوشت نهاده از استخوان جدا کرده و دستاری بر سر آن نهاده که کسی مانند آن ندیده بود. به در آمد و آب پیش رسول آورد تا رسول(ص) دست بشست و امیرالمومنین در او مینگریست تا چه خواهد کردن! آن گاه در خانه رفت و آن جفنه بیرون آورد و در پیش ایشان بنهاد. رسول (ص) و امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین از آن طعام میخوردند. (رازی، 4/45 - 48)
* هنگامی که رسول خدا(ص) برای اثبات صحت دعوت خود که مخالفان، آن را تکذیب میکردند برای مباهله با مسیحیان نجران حاضر شد، آیه شریفه زیر نازل گردید: "...فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم..." (آل عمران، 61) یعنی: (بگو بیایید فرزندانمان و فرزندان شما، و زنان ما و زنان شما، و خود ما و خود شما را بخوانیم...)، آن گاه رسول خدا(ص) فاطمه و علی و حسنین را همراه برد (صنعانی، 1/129) و فرمود: "اللهم هولاء اهلی"، (حاکم نیشابوری، 3/15، رازی، 4/360، مجلسی، 35/257 و 271) رسولالله (ص) کسی از همسران خویش را نبرد، بلکه از میان زنان فقط فاطمه(س) را همراه برد، بنابراین فاطمه مصداق "نسائنا" بود. (قاسمی، 4/858)
* برخی آیه: "و آت ذالقربی حقه و المسکین و..." (بنی اسرائیل، 26) را در حق حضرت زهرا (س) دانستهاند، چنانکه ابوالفتوح مینویسد: "در خبر است که چون این آیت آمد، رسول (ص) فاطمه را بخواند و فدک به او داد" (رازی، 13) صاحب کشاف مینویسد: گفته شده که مراد از "ذی القربی" نزدیکان رسولالله (ص) هستند. (زمخشری، 2/661)
* آیه دیگری که گفته شده در شان حضرت زهرا(س) و همسرش امیرالمومنین(ع) نازل شده است آیه 54 سوره فرقان است که میفرماید: "و هوالذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا".
ابوالفتوح رازی از ابن سیرین نقل میکند که گفت: "این آیت در حق امیرالمومنین علی(ع) آمد که رسول (ص) دختر به او داد، فاطمه(س) را، و او بود که جامع بود هم نسب را و هم سبب را. از جهت نسبت پسر عمش بود و از سبب شوهر دخترش بود، و هیچ کس را از صحابه و اهل البیت این هر دو به یک جای نبود." او مینویسد: "در خبر است که رسول (ص) گفت: روزی فرشتهای آمد به نزدیک من که پیش از آن نیامده بود، مرا خطاب کرد:... سپس گفت: آمدهام تا نور را به نور دهی. گفتم: آن نور کدام است که او را به نور دهم؟ "تزوج فاطمه من علی"، فاطمه را به علی دهی که خدای تعالی این عقد در آسمان ببست". (رازی، 14/273)
* حضرت زهرا(س) از اهل بیت پیامبر(ص) است، بنابراین آنجا که قرآن درباره شان میفرماید: "انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا" (الاحزاب، 33)، چز این نیست که خدا میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه سازد، بیانگر عصمت حضرت فاطمه(س) است. احمد بن حنبل به ده سند نقل کرده که این آیه درباره اهل بیت پیامبر(س)، یعنی فاطمه و شوهر و فرزندانش نازل شده است. (غروی نایینی، 15) طبرانی از انس نقل میکند که رسول خدا(ص) بارها این آیه را در حق فاطمه و خانوادهاش تکرار نمود. عطاء بن یسار ازام سلمه روایت میکند هنگامی که پیامبر و اهل بیتش زیر کساء (عبا) قرار داشتند، توسط جبرئیل این آیه در حقشان نازل شد. من عرض کردم: یا رسولالله (ص) ! من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود: ایام سلمه! عاقبت تو به خیر است. (طبرانی، 22/402، ابن اثیر، 5/521، مجلسی، 35/207 و 226، ابن شیبانی، 3/259، ابن عبدالبر، 3/37) بیضاوی نیز آورده است که روزی اهل بیت رسول الله(ص) زیر کساء جمع شدند این آیه نازل شد. (همو، 2/245) سیوطی نیز به نقل ازام سلمه میگوید که این آیه درباره این خاندان نازل شده است. (همو، 5/198)
ابوالفتوح در تفسیر خود ذیل این آیه شریفه دو قول مفسران در اینکه زنان پیامبر(ص) نیز شامل این آیه هستند یا نه را بررسی و نتیجهگیری کرده است که آیه مختص حضرت زهرا و حضرت علی و حسنین است. (رازی، 15/417) سپس نقل ابوسعید خدری وام سلمه را ذکر کرده که هنگامی کهام سلمه از رسولالله (ص) پرسید: من از اهل بیت شما نیستم؟ حضرت (ص) فرمود: تو به خیری. نیز از ابو داوود از ابو حمراء نقل کرده که گفت: نه ماه به مدینه مقام کردم، جز یک روز به هر وقت نماز، رسول به در حجره فاطمه و علی آمدی و گفتی: "الصلاه رحمکمالله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا". (همان)
قاسمی نیز مینویسد: پیامبر(ص) علی، فاطمه و حسن و حسین را در زیر کسایی که خود زیر آن قرار داشت جمع کرد و تجلیل نمود، سپس گفت: "هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس" و نیز ذکر میکند که مسلم در کتاب فضائل الصحابه، حدیث شماره 36 نیز چنین نقل کرده است. (همو، 13/4850) وی مینویسد: این مطهر حلی از شیعیان گفته است: این آیه با حصر "انما" و ورود "لام" در خبر نشانه خطاب اختصاصی است که دلالت بر عصمت این چند تن دارد. (همان 4851)
* فسرانی معتقدند که آیه (الشوری، 23) درباره حضرت فاطمه(س) و خانواده آن حضرت میباشد. "قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..." ابوالفتوح مینویسد: و "الا" به معنی لکن باشد، گفت: مزدی طمع نمیدارم و لکن توقع آن است که اهل البیت و خویشان مرا دوست بداری. اعمش و سعید بن جبیر و عبدالله بن عباس گفتند: "قربی" امیرالمومنین علی است و فاطمه و حسن و حسین. و عبدالله بن عباس گفت: من از رسول پرسیدم، گفت: علی و فاطمه و حسن و حسین. (همو، 17/12)
* در تفسیر اهل بیت (ع) آمده است، مراد از دو دریا در آیه شریفه "مرج البحرین یلتقیان" (الرحمان، 19) علی و فاطمه است. (رازی، 18/253) مجلسی نیز از امام صادق(ع) نقل کرده که این آیه درباره فاطمه (س) است. (همو، 43/33)
* مفسرانی از اهل سنت و جماعت متفقاند که سوره هل اتی (الانسان) درباره حضرت فاطمه (س) و خانواده آن حضرت نازل شده است. آیا 7 و 8 سوره انسان (دهر) که میفرماید: "و یوفون بالنذر و یخافون یوما کان شره مستطیرا و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا"، بیان نذری میدانند که ایشان برای بهبود بیماری حسنین(ع) نیت کردند و نذر خود را که سه روز روزه بود ادا کردند که هر روز هنگام افطار گرسنه و محتاجی به در خانه آنها آمد و ایشان غذای افطار خود را به درخواست کننده (مسکین و یتیم و اسیر) دادند. (نک: طوسی، 10/211، زمخشری، 4/670، رازی، 20/78 و 83، مجلسی، 35/237 و 257)
مصحف حضرت فاطمه(س)
گر چه مسلمانان به قرآن مصحف گفتهاند، لکن مصحف حضرت فاطمه(س) قرآن نیست بلکه علم به وقایع آینده بود که توسط جبرئیل(ع) بر آن حضرت (س) بیان میشد.
این مصحف در روایتی از حماد بن عثمان از امام صادق (ع) چنین تعریف شده است: "آنگاه که رسولالله (ص) رحلت نمود، حضرت فاطمه(س) از وفات پدرش اندوهگین شد و کسی جز خدای عز و جل مقدارش را نمیداند. حق تعالی فرشتهای نزد آن حضرت میفرستاد تا او را دلداری دهد و با آن حضرت سخن بگوید. حضرت فاطمه(س) این مطلب را به امیرالمومنین(ع) اطلاع داد. حضرت علی(ع) فرمود: چون آمدن فرشته را احساس کردی و صدایش را شن?دی، مرا خبر کن. پس از آن حضرت فاطمه (س)، همسرش را خبر میکرد و آن حضرت هر چه را میشنید، مینوشت تا اینکه از آن مطالب مصحفی تهیه نمود". امام صادق(ع) فرمود: "اما انه لیس فیه شیء من الحلال و الحرام و لکن فیه علم ما یکون". (کلینی، 1/240)
ابوحمزه از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: "مصحف فاطمه ما فیه شیء من کتابالله و انما هو شیء القی علیها بعد موت ابیها". (فروخ صفار، 159) در روایت دیگری حضرت فرمود: "عندی مصحف فاطمه لیس فیه شیء من القرآن" (همان، 154) بنابراین مصحف فاطمه(س) مجموعهای بود از اخبار آینده درباره خانواده آن حضرت که توسط جبرائیل (ع) بر حضرت زهرا(س) عرضه شد و امام علی(ع) آن را با دست خود نوشت. آن مصحف قرآن نبود، درباره حلال و حرام نبود، بلکه علم درباره وقایع آینده بود.
حضرت زهرا(س) و تلاوت قرآن
حضرت زهرا(س) از دوره جنینی با صوت قرآن انس داشت. محمد بن علی بن الحسین بن علی نقل میکند: پیامبر(ص) سلمان را نزد فاطمه(س) فرستاد. سلمان میگوید: هنگامی که به درب خانه رسیدم، ایستادم تا سلام کنم. حضرت فاطمه (س) در داخل خانه قرآن تلاوت میکرد و در بیرون صوت قرآن پیچیده بود. (مجلسی، بحارالنوار، 43/46) مقصود سلمان این است که صوت روحانی تلاوت قرآن در بیرون از خانه پخش بود نه صدای حضرت زهرا(س).
حضرت فاطمه (س) و فرشته وحی
پس از رحلت رسولالله (ص)، فاطمه(س) بسیار محزون و غمگین بود. جبرئیل (ع) به اذن الهی نزد آن حضرت میآمد و او را تسلی میداد. (کحاله، 4/128) امام خمینی در این باره فرمود: "اینکه در مدت زمان کوتاه جبرئیل (ع) بارها نزد زهرا(س) آمده، مساله سادهای نیست. سراغ نداریم که جبرئیل در مدت زمانی کوتاه نزد کسی جز انبیای عظام، رسول الله(ص)، عیسی(ع) و... آمده باشد. در مورد ائمه، نیز وارد نشده که جبرئیل (ع) بر آنها نازل شده باشد. به دلیل وسعت روح فاطمه(س)، میان روح او و جبرئیل تناسب برقرار بوده است. (ن. ک: غروی، 16)
انسن با قرآن
زهرا(س) در خانه وحی متولد شد و با صوت قرآن پدر انس گرفت و رشد نمود، بدیهی است که آن حضرت با قرآن مانوس باشد و وجودش به آیات قرآن آمیخته گردد. پدرش ابلاغ کننده وحی و آیات الهی به مردم بود. بنابراین او که پاره تن رسولالله بود، از نزدیکترین و مانوسترین افراد بیشتر به کلام خدا و وحی بوده است. شاهد این گفتار را در خطبه پر ارزش و گفتار درهم کوبنده آن بزرگ بانوی اسلام در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا(ص) و در برابر سران قریش میبینیم. سخنان بانویی مصیبت زدهای که خلیفه وقت و یارانش را مجبور به سکوت کرد. (ابن عبد ربه، 3/63 و 443، طبری، 3/104، ابن قتیبه، 13، ابن ابی الحدیه، 2/20، کحاله، 4/114 و 118) در حالی که پیکرش صدمه دیده لکن با صلابتی که استواری او را به استواری رسول الله(ص) تشبیه کردهاند، خطبه میخواند. یک خطبه برای همیشه تاریخ که در آن درباره توحید و صفات خداوند، نبوت و رسالت رسولش و ولایت علی بن ابی طالب، معاد و اسرار احکام الهی میگوید.
قرآن در کلام حضرت زهرا(س)
دقت در خطبه فصیح و بلیغ حضرت زهرا(س) آشکار میسازد که در عین شرایط خاص آن حضرت از جفای پیروان پدرش، اصحاب رسولالله (ص) و ظلمی که درباره همسرش روا داشتهاند و حق او را غصب کردهاند، در عین صلابت چنان با آیات قرآن مانوس است که در میان کلامش به فراخور عبارات آن، قرآن را بدون مکث و درنگ و بدون اشتباه و جابجایی ادا میکند. (طبرسی، 98/104)
فاطمه(س) در سخنانش میکوشد تا برخی از اصحاب رسولالله(ص) و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کند و با حمد خداوند و نام رسولالله و ذکر مسئولیتها و خدمات آن حضرت، زنگار و غبار نشسته بر دلها را بشوید. پس از آن درباره خاندان خویش و کتاب خدا(قرآن) سخن میگوید و آخرین کتاب آسمانی را چنین توصیف میکند: "و بقیه استخلفها علیکم (و معنا) کتابالله الناطق و القرآن الصادق و النور الساطع و الضیاء اللامع، بینه بصائره، منکشفه سرائره، منجلیه ظواهره، مغتبطه به اشیاعه، قائدا الی الرضوان اتباعه، مود الی النجاه استماعه. به تنال حججالله المنوره و عزائمه المفسره، و محارمه المحذره. و بیناته الجالیه، و براهینه الکافیه. و فضائله المندویه و رخصه الموهوبه، و شرائعه المکتوبه".(طبرسی 99، اربلی، 2/110)
آن حضرت قرآن را ناطق، صادق، نور درخشان و روشن، که دلایل آن روشن و اسرار آیاتش ظاهر است معرفی میکند که دلیلهای نورانی الهی و پندهای مکرر خداوند را حامل است، واجبات تبیین شده، محرمات منع شده و احکامی که کافی است، ادلهای روشن، کلماتی شفابخش و فضائلی که انسانها را به آن دعوت میکند.
در قسمت دیگر از خطبه، حضرت زهرا(س) میفرماید: "و کتابالله بین اظهرکم، اموره ظاهره و احکامه زاهره و اعلامه باهره، و زواجره لایحه، و اوامره واضحه"
پس از بیان درباره قرآن میفرماید: هر که به غیر از آن حکم کند، ظالم است و آیه شریفه را تلاوت میکند که میفرماید: "ومن یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فیالاخره من الخاسرین".(آل عمران، 85)
برای نصیحت پیروان پیامبر(ص) با ذکر آیه (آل عمران، 102) آنها را به تقوی دعوت میکند و اینکه چنان باشند و عمل کنند که مسلمان بمیرند. چنان که میفرماید: "فاتقواالله حق تقاته و لاتموتن الا وانتم مسلمون".
پس از آن آیه 28 فاطر "انما یخشیالله من عبادهالعلماء" را خاطر نشان میگردد که میگوید: "آنهایی از خدا میترسند که بنده عالم الهی هستند. آگاه و دانایند و خشیتشان در برابر حق تعالی از روی دانش و فهم است".
برای یادآوری زحمات پدرش و رسالت آن حضرت آیه 128 توبه را متذکر میگردد که میفرماید: "لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم"، یعنی:ای مردم. پیامبری از جنس خودتان بیامد که از اوصافش این است که از خسارت دین شما و از نابودشدنتان ناراحت میشود در حالی که او در خیرخواهی و نجات شما چه مومن و چه غیر مومن، حریص است. به ویژه به مومنان، رووف و رحیم است با این حال آیا سزاوار است که سفارشهای او را درباره خانوادهاش گوش ندهید و با اهلبیت او چنین رفتار کنید؟ در معرفی پدر بزرگوارش رسولالله(ص) میفرماید: "داعیا الی سبیل ربه بالحکمه و الموعظه الحسنه" که برگرفته از آیه شریفه 125 نحل است که به رسولالله(ص) میفرماید که مردم را به راه پروردگارت با حکمت و موعظه دعوت کن.
به مسلمان یادآور میشود که شما در شرک و دشمنی با یکدیگر بودید، خداوند به شما لطف فرمود و نعمت رسالت را ارزانی داشت: "و کنم علی شفا حفره من النار"، (آل عمران، 103) حال شما حق رسالت و دستمزد پیامبر را چنین میدهید؟
در ادامه هشدار به مهاجران و انصار میگوید: "تخافون ان یتخطفکم الناس من حولکم" (الانفال، 26) و نیز میفرماید که هرگاه آتش جنگی را برافروختند، حق تعالی آن را خاموش کرد: "کلما اوفدوا نارا للحرب اطفاها الله".(المائده، 64)
باز برای آگاهی آن جماعت که عمل اشتباهی را مرتکب شدهاند، آیه 49 توبه را یادآور شد و آنها را انذار داد. "الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنم لمحیطه بالکافرین" آن حضرت گوشزد میکند آنهایی که حرمت اهل بیت(ص) را نگه داشتند، دچار امتحان و بلا شدهاند. علامه طباطبایی در این باره مینویسد: اینها با همین عملشان در فتنه افتادهاند یعنی اینها به خیال خودشان از فتنه احتمالی احتراز میجویند، در حالی که سخت در اشتباهند، غافلند از این که کفر و نفاق و سوء سریرهایکه دارند و این پیشنهادشان که از آن حکایت میکند، فتنهای است. غافلند از این که شیطان آنان را در فتنه افکنده. فریب داده و دچار هلاکت، کفر، ضلالت و نفاق ساخته است. تازه این خسارت و گرفتاری دنیائی ایشان است و در آخریت نیز جهنم برای کافران احاطه خواهد داشت همانطور که در دنیا فتنه به آنان احاطه داشت. (طباطبایی، 9/305)
و میگوید: با این کارها به کجا میروید؟ "و انی توفکون"(الانعام، 95) اعمالی که به جای حق انجام میدهید بسیار زشت است: "بئس لظالمین بدلا" و باز ایشان را هشدار میدهد که کارهای شما و مسیر شما غیر از مسیر اسلام است و میفرماید: "و من یتبع غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخره من الخاسرین". (الکهف، 50)
در بیان مسئله ارث خود از پدر بزرگوارش که خلیفه منکر آن بود، حضرت زهرا(س) فرمود: آیا گمان میکنید که ارثی برای ما نیست؟ و سپس آیه شریفه 50 مائده را تلاوت میکند که میفرماید: "افحکم الجاهلیه تبغون و من احسن منالله حکما لقوم یوقنون" آیا برای حکم کردن به دنبال حکم جاهلی هستید؟ یا اینکه باید حکم خداوند را بپذیرید که میفرماید: "یوصیکمالله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین" خداوند شما را سفارش میکند که برای فرزندانتان ارث بگذارید. حضرت فاطمه(س) در این گفتار میخواهد بگوید: چرا به حکم خدا توجه نمیکنید؟ آیا پیامبر به حکم الهی عمل نمیکرد؟ چه کسی در حکم کردن بهتر از حقتعالی است؟
در اثبات حقانیت خویش و طلب حق خود از سهم فدک و میراثش، آن حضرت(س) به آیات (النحل، 16، مریم، 6، الانفال، 75، النساء 11، البقره، 180) استناد میکند که میفرماید:
*"و ورث سلیمان داوود".
*"فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب".
*"و اولوا الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله".
* "یوصیکمالله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین".
*"ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الا قربین بالمعروف حقا علی المتقین".
در پایان در دفاع از حق خود میفرماید: آیا همه ملتها ارث نمیبرند؟ یا اینکه من و پدرم از یک ملت نیستیم که شما چنین ادعا میکنید؟ و وعده قیامت و عذاب خوارکننده و پایدار را برای آنها متذکر میشود که میفرماید: "و لکل نبا مستقر و سوف تعلمون" (الانعام، 67) و آن را به آیه (هود، 39) پیوند میدهد: "من یاتیه عذاب یخزیه و یحل علیه عذاب مقیم".
سپس متوجه انصار میشود، آنها را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: رسولالله(ص) پدرم بود که چنین وچنان فرمود. در این کلام حضرت زهرا(س) درباره خدمات و گفتار پدر بزرگوارش سخن میگوید و به آنها با بیان آیه شریفه (آل عمران، 144) هشدار میدهد که محمد(ص) پیامبری از پیامبران خدا بود که قبل از او پیامبران دیگری نیز بودند. پس اگر از دنیا رحلت کرده باید به گذشته برگردید و عقبگرد کنید؟! به حقیقت که هرکس به عقب برگردد پس از اسلام آوردن - یعنی به دوران جاهلی بازگردد - ضرری به حق تعالی نمیزند: "و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئا و سیجزیالله الشاکرین".(آل عمران، 144)
به درستی که پس از پیمان، عهد شکستید - اشاره است به عدم اطاعت از سفارشهای رسولالله(ص) درباره اهل بیت و نزدیکانش که قرآن میفرماید و بیعت روز غدیر که پیامبر(ص) از آنها شهادت و پیمان گرفت - و پس از آنکه ایمان آورده بودید، مشرک شدید و میفرماید: ""بوسا لقوم نکثوا ایمانهم من بعد عهدهم و هموا باخراج الرسول و هم بدء و کم اول مره، اتخشونهم فالله احق ان تخشوه ان کنتم مومنین".(التوبه، 13)
حضرت فاطمه(س) در این قسمت از کلام خود که خطاب به انصار است، میفرماید: شما از مهاجران یاد گرفتید؟ منظور حضرت از مهاجران در این بیان همه کسانی است که حق ارث او و حق ولایت امیرالمومنین(ع) را غصب کرده بودند نه همه مهاجران. به انصار میگوید از اینها که حاکم شما شدهاند میترسید؟ در حالی که حق تعالی سزاوارتر است که از او بترسید تا از این مردم!!
فاطمه(س) باز هشدار میدهد که هر چه کنید و کفر بورزید، حق تعالی بینیاز است: "فان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعا فانالله لغنی حمید". (ابراهیم، 8) در خاتمه گفتار، آن بانوی رنج دیده، با این که حقش نیز غصب شده است. بدون خللی در گفتار و با همان صلابت و فصاحت اعلام مینماید: "گفتم آن چه را باید میگفتم. حجت خدا را بر شما عرضه کردم. بدانید که اگر از این تصمیم خود باز نگردید پس به آتش الهی گرفتار خواهید شد" و چنین میفرماید: "موصوله بنارالله الموقده التی تطلع علی الافئده"(الشعراء، 6 و 7) "فبیعنالله ما تفعلون و سیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون"(الشعراء 227) و "انا ابنه نذیر لکم بین یدی عذاب شدید". (السبا، 46) "فاعملوا انا عاملون" برگرفته از آیه 5 فصلت است که میفرماید: ""فاعمل اننا عاملون". "و انتظروا انا منتظرون". (هود، 122)
سراسر خطبه گواه پیوند محکم حضرت زهرا(س) با قرآن الهی میباشد. گویی زبان آن حضرت (س) با قرآن عجین و انفکاک ناپذیر است. میتوان گفت به همین دلایل است که رسولالله(ص) امت را به دو ثقل عظیم سفارش فرمود که این دو از هم جدا نشدنیاند: قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع).
نتیجه مقاله
پیوند تنگاتنگ و جدایی ناپذیر حضرت زهرا(س) از بدو شکلگیری وجود مقدس ایشان تا شهادت، با استناد به سخنان گرانمایه آن حضرت، بیانگر علت تاکید این فرمایش رسول خدا(ص) مبنی بر همراهی قرآن و عترت و عدم جدایی این دو ثقل عظیم تا قیامت میباشد. بنابراین قرب به مقام حق تعالی، فلاح، رستگاری و درک عمیق و فزونتر از آیات الهی جز با تمسک به حضرت زهرا(سلامالله علیها) و ذریه مطهر آن حضرت میسر نخواهد بود.