کلمات کلیدی: چادر، حجاب، اسلام
نویسنده :
حجاب در تاریخ ملل جهان(قسمت ششم)
چکیده: همان طور که اشاره شد این یکی از عوامل فطری بودن حجاب این است که هر چند حجاب در طول تاریخ فرازو نشیبهای بسیاری را طی کرده و گاهی هم با اعمال سلیقه حاکمان تشدید یا تخفیف یافته ولی هیچ گاه به طور کامل از بین نرفته است همچنین درقسمتهای قبل به نظریههای انحرافی مختلفی در مورد حجاب اشاره کردیم و با شان نزول برخی آیات قرآن پیرامون حجاب آشنا شدیم واشاره کردیم که به دلایل متعددی اسلام بر پوشش تاکید دارد که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد
1. التهابهای جنسی
2. حفظ حرمت و کرامت انسانی زن
3. کنترل غرایز
4. حرمت بخشیدن به زن
5 ـ آرامش روانی
6 ـ استحکام پیوندهای خانوادگی
7. استفاده بهینه از سرمایه انسانی زنان در اجتماع
8ـ استواری نظام اجتماعی
در ادامه به معرفی پوشش کامل از دیدگاه اسلام و بهترین پوشش ازنگاه اسلام میپردازیم و به ارکان عفت و پاکدامنی اشاره خواهیم کرد.
پوشش کامل از دیدگاه اسلام
حجاب یک حداقلی دارد که اگر آن حداقل رعایت نشود حجابی در کار نیست، یعنی فرد بدحجاب به حساب میآید. پوشاندن موی سر به طور کامل، پوشاندن تمام بدن به جز قرص صورت و کف دست و پا به نحوی که تمام بدن پیدا نباشد؛ پوشش کامل به حساب میآید که البته مراتبی دارد که پوشش چادر به طور کامل مرتبه کمال حجاب است. اما به شرط آنکه شخص جلوه فروشی و تبرج نداشته باشد یعنی رفتار و سکناتش جلب توجه نکند. تبرج از عروج به معنای ستاره مشتق میشود، یعنی فرد مانند ستارگان در آسمان بدرخشد و خود نمایی کند، جلوه فروشی داشته باشد تمام اینها بدحجابی است، پس حجاب علاوه بر حدود، اصول نیز دارد. حدود حجاب این است که زنها به جز صورت و کف دست و پا بقیه بدنشان باید پوشیده باشد. اصولش هم عدم جلوهگری و تبرج است. یعنی با مانتوی تنگ وکوتاه یا رنگهای زننده در اجتماع ظاهر نشود یا مثلاً با آرایش بیرون نرود. قرآن کریم که حداقل حجاب را بیان میکند؛ سفارش دیگری در سوره احزاب دارد و خطاب به پیامبر میفرماید: «به همسران و دختران خودت اولاً و بعد هم به زنان مومنان بگو اگر میخواهند در شرایط امن کامل قرار بگیرند باید جلباب به سر کنند.» در رابطه با جلباب اختلاف نظر بین مفسرین است ولی همه گفتهاند که یک تن پوش بلندی است. یعنی یک چیزی غیر از این چارقد و مقنعههایی است که سر و گردن و سینه را میپوشاند. یک چیزی است بزرگتر ولی اینکه محدودهاش چقدر باشد بعضیها گفتهاند چیزی شبیه یک ملافه و بعضی فضاهای مختلفی را آوردهاند، بعضی به عباء تعبیر کردهاند و بعضی گفتهاند مقنعه بلندی است که تا بالای زانو را میپوشاند. در هر صورت جلباب از نظر اهل لغت و تفسیر معانی گوناگونی دارد ولی همه اتفاق دارند جلباب پوشش وسیعتر از مقنعه است که تمام بدن را یکجا میپوشاند که ما آن را چادر مینامیم. س آیه 59 سوره احزاب میفرماید: به زنان با ایمان بگو چادر بر سر کنند؛ تا به عفت و حیاء معروف شوند به تعبیر قرآن کریم این حالت به عفت نزدیکتر است ذلک ادنی ان یعرفن، کلمه ادنی افعل تفضیل است، یعنی آن برآوردی که از زنان با حجاب دارند به عفت و پاکی نزدیکتر است تا کسانی که این طور رعایت نمیکند در نتیجه زنان با حجاب، کمتر در معرض آزار بیماران قلبی و مزاحمان قرار میگیرند.
چادر کاملترین حجاب اسلامی
چادر ریشه در سیره زنان اهل بیت بویژه حضرت فاطمه زهرا(س) دارد. پیامبر اکرم(ص) چادر را به عنوان یکی از اقلام نوزده گانه ضروری جهیزیه برای دخترش حضرت فاطمهزهرا(س) قرار داد. چادر مشکی بهترین و سالمترین پوشش زن مسلمان است که سراسر حجم بدن او را میپوشاند و به او وقار و متانتی خاص میبخشد. از این رو چادر حجاب برتر و کاملترین نوع پوشش زن مسلمان است.
امتیازات چادر نسبت به سایر حجاب ها:
1. چادر یادگار زنان اهل بیت(ع) بویژه حضرت فاطمه زهرا(س) است.
2. چادر بیش از هر لباسی حجم و شکل بدن را پوشش میدهد.
3. چادر سمبل حجاب اسلامی است که بارزترین نمود عینی پوشش دینی را به خود اختصاص داده است.
4. چادر با پوشش یکنواخت و یکپارچه بدن، جلب توجه نامحرم را به کمترین حدّ خود میرساند.
5. چادر، پوشش دینی و ملی زنان ایران است که دیانت، ملیت و استقلال فرهنگی ملت مسلمان ایران را در دنیا تجلّی میبخشد.
6. چادر، دارای بیشترین بار فرهنگی حیا و عفاف است که بیش از هر پوششی دست رد بر سینه نامحرم میزند.
7. چادر، سمبل مبارزه با استعمار است.
8. چادر زیبایی، وقار و متانتی معنوی برای زن به ارمغان دارد.
9. چادر با اهدای کاملترین پوشش به زن مسلمان، وسیله کمال و تقرّب بیشتر را در او مهیا میسازد و بالاترین تواضع در برابر فرامین حق را تجلی میکند.
ارکان عفاف
عفت و پاکدامنی ارکانی دارد که حجاب و پوشش کامل یکی از ارکان است اما گاهی دیده میشود که با رعایت حجاب باز ارتباط دختر و پسر رایج است حتی در میان دختران عفیف. چرا؟ چون از رکن اساسی عفت غفلت شده است.
زدست دیده ودل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
فروبستن دیده از حرام
چه دختران پاک و معصوم و چه پسران پاک و معصوم باید نگاه خود را کنترل کنند و چه بسا جوانان که فقط به خاطر عدم کنترل نگاه در دام شهوت خودشان یا مسائل این چنینی افتادند. پس حفظ نظر یکی از موارد خیلی خیلی اساسی است که واقعاً جای بحث مفصل دارد.
غیرت
رکن سوم عفت؛ غیرت است. خانوادهها همان طور که به دختران عفت و حجاب آموزش میدهند؛ ـ که خیلی کار درستی است ـ باید به پسران هم یاد دهند که نگاهشان را حفظ کنند و به دختران نیز نحوه راه رفتن، چگونه صحبت کردن با نامحرم، نگاه نکردن و... را خاطر نشان کنند. تعلیم عفت به دخترها حیاتیتر است چون دختران با عدم رعایت حریم عفت گرفتار مشکلات عدیدهای در زندگیشان میشوند چرا که اولین بی عفتی دختران کلید ورودشان به فحشاء و روسپیگری است. البته عفت و پاکدامنی ارکان دیگری هم دارد، مثل ازدواج آسان که از حوصله بحث ما خارج است. البته زنها به لحاظ کرامت انسانی یک میل و کشش درونی برای حفظ عفت دارند که آموزش و یادآوری عفت را راحتتر میکند.
فراوانی منفعت حجاب در مقابل سختیها
اساساً همه قوانین ریز تا درشت یک گوشهای از راحتی آدم را میگیرند و محدودیت ایجاد میکنند ولی قانون آمده تا نظم ایجاد کند و الا بشر برای رعایت قوانین دلیلی ندارد. این بحث که برخی میگویند ما با مدلها و پوششهای مختلف ـ چه آن کسی که مقنعه و مانتوی مناسب میپوشد یا آن کسی که حجاب را حفظ نمیکند ــ راحتتریم حرف غلطی است چون اینها یا معنای راحتی را نفهمیدهاند و یا راحتی آنی خود را بر آسایش جمعی و نظم همگانی ترجیح میدهند. نکته مهمتر اینکه توان جسمی بشر، حتی یک قابلیتهایی دارد که اگر آنها را دائماً شکوفاً کند و به آنها دست پیدا کند اصلاً تعریفش از راحتی متفاوت میشود. گاهی وقتها میخواهیم پیاده روی کنیم، نیم ساعت پیاده روی میکنیم و دیگر نمیتوانیم ادامه بدهیم. ولی در یک شرایطی که عجله داریم و نمی توانیم منتظر وسایط نقلیه بشویم ممکن است بیش از یک ساعت به سرعت پیاده روی کنیم. انسان آن زمان میفهمد که ظرفیتش بیشتر بوده است. یعنی انسانها وقتی در شرایط خاصی قرار میگیرند و خودشا ن را با قوانین تطبیق میدهند، ظرفیتشان را شکوفا میکنند آن گاه میبینند که در آن شرایط هم راحت تر هستند. پس این ایده را باید تغییر داد و نظام تربیتی مان را هم باید تغییر بدهیم.