دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غدیر از منظر امیرالمومنین(ع)

No image
غدیر از منظر امیرالمومنین(ع)

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : آيه تبليغ، ولايت، امامت، وصايت، غدير

آیات­الهی و روایات بیان­شده توسط پیامبر(ص) در مورد امامت و ولایت علی(ع) و فضائل آن حضرت بی­شمار است بطوری که صحابه و غیر­صحابی و دوست و دشمن روایت کننده این احادیث هستند. در این بین اهل­بیت­(ع) به عنوان خاندان رسول خدا(ص) و مدافعین اصلی به بیان حقائق در صحنه­های مختلف پرداخته­اند. ما در این مقاله به این زاویه از تلاشهای اهل­بیت(ع) برای آگاه نمودن و اتمام حجت با مردم، به واسطه حدیث غدیر می­پردازیم.

اتمام حجت امیرالمومنین علی(ع)

امیرالمومنین(ع) بارها در طول زندگی خود به این حدیث پیامبر(ص) در برابر دوست و دشمن در مورد حق الهی خویش احتجاج و استدلال نموده­است که به چند نمونه اشاره می­کنیم.

1.امیرالمومنین(ع) فرمود: رسول الله(ص) به من فرمود که بین مردم این جملات را بگویم: آگاه باشید، هرکس در اجر اجیرش ظلم کند، براوست لعنت خداوند و هرکس به غیر از مولایش ولایت بپذیرد، براوست لعنت خداوند و هرکس که به پدرانش دشنام گوید، براوست لعنت خداوند. عمر به علی(ع) آیا اینها تفسیر هم دارد. علی(ع) فرمود: خداوند و رسولش داناتر هستند. در این حال عمر و دیگر صحابه نزد رسول الله (ص) رفتند و از او جویای تفسیر مطالب مذکور شدند. پیامبر(ص) فرمود: امر کردم که بگوید: آگاه باشید، هرکس در اجر اجیرش ظلم کند، براوست لعنت خداوند؛ زیرا خداوند فرموده­است: بگو که اجری نمی­خواهم مگر دوستی با نزدیکانم.[1] پس لعنت خداوند برای هرکس که به ما ظلم کند،

امر کردم که بگوید: آگاه باشید، هر کس به غیر از مولایش ولایت بپذیرد، بر اوست لعنت خداوند زیرا خداوند فرمود: نبی سزاوارتر است از مومنین به خودشان[2] و هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست. پس لعنت خداوند بر کسی که ولایت غیر از علی(ع) را بپذیرد

امر نمودم که بگوید: هرکس که به پدرانش دشنام گوید، بر اوست لعنت خداوند. من خداوند و شما را شاهد می­گیرم بر اینکه من و علی پدران مومنین هستیم پس لعنت خداوند بر کسی است که به یکی از ما دشنام بگوید. زمانی که صحابه از نزد پیامبر(ص) خارج شدند، عمر گفت: ای اصحاب پیامبر(ص)، رسول الله مانند امروز نه در مثل غدیر و نه غیر آن در ولایت برای علی(ع) تأکید نکرد. خباب بن الارت می­گوید ، این حدیث نوزده روز قبل از وفات پیامبر(ص) بوده­است.[3]

2. یک هفته بعد از وفات رسول الله(ص) امیرالمومنین علی(ع) قرآن را جمع آوری نمود و به مسجد آمدند و برای مردم خطبه­ای خواند که در ضمن آن به فضائل و روایات پیامبر(ص) اشاره نمود و فرمود: در غدیرخم امر نمود تا چیزی شبیه منبر درست کنند و سپس بالای آن قرار گرفت در حالی که بازوی من را گرفته بود با صدای بلند در آن مجلس فرمود:هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست.[4]

3. بعد از حمله به بیت وحی و آتش زدن و آسیب رساندن به فاطمه(س)، امیرالمومنین(ع) را به مسجد کشاندند تا بیعت اجباری با ابوبکر را انجام دهد. امیرلمومنین(ع) فرمود: اگر بیعت نکنم چه می­کنید. گفتند: تو را می­کشیم. علی(ع) پاسخ داد که اینک بنده خدا و برادر رسول خدا را کشته­اید. آن منافقین عنوان برادر را انکار کردند و حضرت بعد از انکار ایشان مهاجرین و انصار را قسم داد که آیا از رسول الله(ص) نشنیده­اید که فرمود: روز غدیرخم چنین فرمود و...[5]

زید بن ارقم نقل می­کنند که امیرالمومنین (ع) مردم را قسم داد که هر کسی که از پیامبر(ص) این حدیث( من کنت مولاه فعلی مولاه ...) را شنیده است، بلند شود و دوازده نفر از بدریون ایستادند ولی من بلند نشدم و مورد نفرین ان حضرت قرار گرفتم و کور شدم.[6]

4. وقتی عمر بن خطاب برای رهبری پس از خود شش نفر از اصحاب (امیرالمومنین علی(ع)، عثمان بن عفان، زبیر بن العوام و طلحة بن عبید الله و عبد الرحمن بن عوف و سعد بن أبی وقاص) را معرفی نمود تا رهبر آینده را تعیین کنند، امیرالمومنین علی(ع) در آن موقعیت از حق خویش دفاع نمود و بار دیگر با بسیاری دیگر از فضائل خویش، این حدیث را گوشزد کرد که همگی به آن اعتراف داشتند. فرمود: ...آیا در میان شما(پنج تن از اصحاب شوری) کسی هست که پیامبر(ص) در روز غدیر او را به امر خداوند نصب کرده باشد و فرموده باشد: هرکه من مولای او هستم، علی مولای اوست. گفتند، نه.[7]

5. در زمان خلافت عثمان، بسیاری از مهاجرین و انصار در مسجد از فضائل خود و یا قوم خود می­گفت. پس از مدتی از امیرالمومنین(ع) خواستند تا او نیز از فضائل خویش بگوید.ایشان نیز به آیات نازل شده و روایات رسول الله(ص) در مورد خویش و اهل­بیت(ع) سخن گفت و فرمود:...و با انتصاب من در غدیرخم برای مردم، ولایت را همانند نماز و زکات و حج برایشان روشن نمود.انگاه خطبه خواند و فرمود: ای مردم! آیا می­دانید که خداوند مولای من است و من مولای مومنان هستم و من به آنها از خودشان سزاوارترم؟ گفتند: بله ای رسول خدا(ص). پس فرمود: برخیز یا علی برخاستم که فرمود: هرکس که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا! پیروانش را یاور باش و دشمنانش را دشمن باش. سلمان برخاست و گفت چگونه ولایتی؟ فرمود: ولایتی همچون ولایت من.[8] این روایت در جنگ صفین نیز وارد شده­است.[9]

6. ایاس ضبی از پدرش نقل می­کند که با امیرالمومنین(ع) در جنگ جمل حضور داشته­است. امیرالمومنین(ع) به طلحة یادآور می­شود که آیا از پیامبر(ص) نشنیدی که فرمود: هرکسی که من مولای او هستم، علی(ع) مولای اوست. طلحه گفت :آری. امیرالمومنین فرمود پس چرا با من جنگ می­کنی؟ طلحة گفت : یاد آن حدیث نبودم.[10]

7.جابر بن عبدالله انصاری می­گوید: امیرالمومنین(ع) در صحبتی که با مردم داشتند، فرمودند: ای مردم، جلوی شما چهارتن از اصحاب رسول الله(ص) هستند ( انس بن مالک ، براء بن عازب انصاری، اشعث بن قیس کندی، خالد بن یزید بجلی) سپس به آنها رو کرد و فرمود: ای انس اگر این حدیث(من کنت مولاه فعلی مولاه) را از رسول الله(ص) شنیده باشی و امروز به ولایت من شهادت ندهی به بیماری برص مبتلی شوی. اما تو ای اشعث اگر....کور شوی. و اما تو ای خالد ...نمیری مگر به مرگ جاهلیت. اما تو ای براء...نمیری مگر در جائی که از انجا هجرت نموده­ای. جابر در ادامه می­گوید این نفرینها برای ایشان حادث شد. انس به بیماری برص مبتلی شد که با عمامه هم نمیتوانست آن را بپوشاند. اشعث کور شد . خالد در خانه­اش مرد و قبیله کنده به رسم جاهلیت در خانه­اش شتر و گوسفندان را می­کشتند. براء نیز استاندار معاویه در یمن شد(که از آن شهر هجرت کرده بود) و درآنجا مرد.[11]

8.در میدان کوفه به نام رحبه، امیرالمومنین(ع) مردم را قسم داد به اینکه هر کس از پیامبر(ص) حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه را شنیده­است بایستد. که تعدادی از مهاجرین و انصار بپا خواستند اما زید بن ارقم و انس بن مالک قیام نکردند و مورد نفرین حضرت واقع شدند.[12]

9. عده­ای نزد امیرالمومنی(ع) آمدند و گفتند: السلام علیک یا مولانا. حضرت فرمود چگونه من مولای شما باشم در حالی شما قومی از عرب هستید؟ گفتند: ما در روز غدیرخم از رسول­الله(ص) شنیدیم که فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه.[13]

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق
جایگاه در درختواره اثنا عشریه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS