4 بهمن 1389, 0:0
چهره پرداز عاشورا
محمد رفیعی طالقانی
سخن گفتن از زینب(س) کاری طاقت فرساست و آنچنان که قلم میساید، روح به غلیان میافتد. زینب پیام آور شکوه شورش علیه ستم دستگاه ظلم یزید است؛ کسی که به راستی گفته اند اگر خطابههای آتشین اش نبود، از عاشورا و قیام خونین حسین(ع) چندان چیزی باقی نمیماند. از زینب چیز دیگری جز آنچه تاکنون گفتهاند نمیتوان گفت اما اصالت در بازگفتن و هزارباره گفتن کاری است که زینب پس از عاشورا کرد؛ کاری که عاشورا را زنده نگه داشت و عاشورا مگر چه بود جز قیامی خونین علیه ظلم. پس زنده نگه داشتن کار زینب، زنده نگه داشتن هیبت دشمن سوز اوست و زنده نگه داشتن قیام کنندگان.
در عصری از اعصار خاموش تاریخ که آسمان نیز چهره درهم کشیده و زمین به تاریکی گراییده بود، بر سنت دیرینه هستی خورشیدی درخشید در دل شب و پیام آوری از نسل پاکان به اشاعه نوری که خداوند در وجودش به ودیعت گذاشته بود، همت گماشت؛ پیام آوری که نور محمد(ص) در دل، زبان علی(ع) در کام و چراغ حسین(ع) در دست داشت، که حسین چراغ و روشنگر راهش بود و محمد(ص)، بحق او را زینب نامید که نه تنها زینت پدر بلکه زینت تبار خویش نیز باشد و تجسم همه ارزش هایی شود که در این مکتب ترسیم شده است و زینب وارث رنج بزرگ انسان باشد و بار سنگین رسالت و امامت و ایثار بر دوش گیرد، گام به گام و دوشادوش حسین و مگر نه آنکه در کانونی بالیده که فاطمه در آن مربی و راهنما و هدایتگر است. زینب و حسین، حسین و زینب، تنها و بی کس و در روزگاری که وحشت و ظلمت و آهن، سیطره دارد.
او از خانه کوچک فاطمه که از همه تاریخ بزرگ تر است، بیرون آمده تا گستاخانه به سرنوشت شوم و زبونانه خط بطلان بکشد. در این هنگام که همه رو به سوی کعبه دارند! آنان آهنگ کجا کردهاند. کجا و چرا؟ حادثه یا واقعه کربلا و عاشورای حسین این خون پاک خدا اگر تداعی کننده نام حسین و یارانش است، با نام دیگری نیز دمساز و قرین است؛ زینب کبری بانوی استقامت و عظمت.
اما چرا در تاریخ اسلام جز در روز عاشورا یادی و ذکری از او نیست. اگر در تاریخ اسلام تا صحنه عاشورا از او نامی، یادی و ردی نمی یابیم، این نه به مثابه آن است که وجود نداشته است که اگر وجود و جوهر ه ای نداشت، چگونه میتوانست در عاشورا آفریننده و خالق و بازیگر صحنه باشد. لاجرم چهره وی همواره در پشت چهره علی و حسین و حسن پنهان مانده است. حضرت زینب کبری در دوران حیات خود شاهد بزرگترین رویدادهای تاریخ اسلام است که هر یک باری از تجربه و تاثیر را بر اندیشه و عمل او بر جای میگذارد.
این آشنایی به گونهای است که او در بطن این رویدادها غوطه ور و شناور است. زینب از آنچنان علم و دانشی در زمان خود بهرهمند بوده که به عقیله بنی هاشم معروف میشود و همان گونه که فرزندان فاطمه نسب از مادر بردند، پسران او نیز بنی عقیله لقب گرفتند. وقتی به عمق دانایی بانوی ایثار و صبر پی میبریم که کاربرد استادانه و ماهرانه آیات قرآن را در سخنرانی هایش که در آن شجاعانه به حکومت وقت پرداخته، مشاهده میکنیم. اما همان گونه که گفته شده سیمای زینب(س) تا زمان خروج حسین از مدینه به مکه در پس تاریخ نامکشوف باقی مانده و با خروج حسین(ع) به قصد کوفه است که زینب از پس پرده تاریک تاریخ به در آمده و از مهم ترین چهره پردازان و صحنه گردانان عاشورا میشود. آری زنی میرود و مردی برجای میماند!
و بر خلاف انتظاری که جامعه و سنتهای آن از زینب دارند که بماند و نقش همسری و مادری خود را ایفا کند او با برهم ریختن سنتها رسالت اجتماعی را بر میگزیند. آری این است زینب حافظ و نمونهای از شیر زنی که کاخهای ستمکاران را به لرزه در میآورد و در قیام کربلا و در کاروان اسرا همانند ستارهای درخشان جاودان میماند. گزینش حسین نه به مثابه پیوند مودتی است که میان خواهر و برادر بسته شده که همراهی او به نشانه زنی است که در برابر توفان حوادث روزگار از شعور، شخصیت، هدف، اصالتهای فردی ایدهآل و مسوولیت اجتماعی، استقلال اندیشه و مشی حرکتی در زندگانی و نیز آزادی و اراده و اختیار برخوردار است. آری زینب شاهدی است برای شهادت دادن به تاریخ آیندگان.آری زینب پرچم مبارزه را افراشته نگه داشت و در روز عاشورا به پا خاست و طعم شکست در پیروزی را در کام دشمن ریخت و خود پیروزمندانه از شکست برون آمد. و زینب الگوی آرمانی است که تحقق نیز یافته است و زنی «آن هم اسیر» چنان مسلط و صریح و بی پرده علیه دستگاهی ظالم با خطابه و شورهای آتشین سخن بگوید. آری زینب دختر فاطمه و خواهر حسین است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان