خداوند متعال همة انسانها را از نفسي واحد و از دو جنس آفريده و با قرار دادن توالد، امكان تكثير نسل را براي آنها ايجاد كرده است و براي آنكه مرد و زن در كنار يكديگر قرار بگيرند و با هم زندگي مشترك داشته باشند، در هر يك از آنان گرايشي نسبت به ديگري قرار داده است. البته كل موجودات عالم به صورت زوج آفريده شده اند و خود اين زوج آفريني نشانه نياز آنها به يكديگر است يعني در هر حالت تمامي موجودات و همين طور انسان، نيازمند، خلق شدهاند و اين تنها خداست كه واحد و يكتاست و نياز به كامل كنندهاي ندارد و اين يكي از حكمت هاي عظيم خداوندي در امر خلقت موجودات است.
فلسفه خلقت حوا
درباره خلقت و وابستگي دو جنسي انسان امام صادق(ع) فرمود: «وقتي خداوند متعال حوّا را ـ پس از آدم(ع) خلق كرد، اولين باري كه چشم آدم به اين زن افتاد گفت: خدايا اين موجود زيبا و قشنگ كيست؟! ـ و هنوز خداوند جوابش را نداده بود كه گفت: ـ مرا با همنشيني با او و نگاه به او مأنوس كن، خداوند فرمود: اي آدم! او كنيز بارگاه من حوّا است. آيا دوست داري كه با تو باشد، با تو انس بگيرد و همصحبت تو باشد و اوامر تو را تبعيت كند؟ آدم عرض كرد: بله اي پروردگار من! و بر من است كه در مقابل اين نعمت، حمد و شكر تو را تا زماني كه زندهام به جاي آورم.(1)
همانطور كه در اين حديث شريف مشاهده ميشود خداوند متعال در وجود حوّاء چنان جذبهاي قرار داد كه آدم حتي در اولين نگاه شيفته او شد و خواست با بودن در كنار حوّا انس بگيرد و به آرامش دست يابد. بنابراين اگر چه زن و مرد از نظر ارزشي با هم مساوي هستند و هيچ كدام نسبت به ديگري برتري ندارند، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه هر يك از زن و مرد داراي ويژگيهايي هستند كه متناسب با جنسيت آنان بوده و هيچ كدام بدون طرف مقابل، كامل نخواهد بود و براي آنكه به كمال دست يابند بايد در كنار هم باشند. لذا دارا بودن ويژگياي خاص دليل بر برتري و يا عدم آن، دليل بر بيارزش و كمارزش بودن يكي بر ديگري نيست. بلكه در اين تفاوتها؛ حكمتها و مصلحتهايي نهفته است.
مثلاً جنس مرد از تعقل، عزم و دورانديشي و قدرت بدني بيشتري برخوردار است و زن نيز سرشار از عواطف و احساسات است. اگر قرار بود مرد و زن هر دو از تعقل، عزم و انديشي و... بطور مساوي برخوردار بودند، زندگي مشترك حالت خشك و خستهكننده پيدا ميكرد و يا اگر مرد و زن هر دو از عواطف و احساسات به طور مساوي برخوردار بودند، زندگي خالي از تعقل و دورانديشي ميشد و بسياري از امور بر زمين ميماند. اما اين تفاوت موجب شد كه كمبود احساسات و عواطف مرد در كنار زن جبران شود و كمبود تعقل و دورانديشي و قدرت بدني زن نيز در كنار مرد جبران گردد و براساس همين تفاوتها و ويژگيهاست كه هر يك از زن و مرد داراي مسئوليتهاي متفاوتي هستند، مثلاً كار تأمين معاش خانواده، تهيه مسكن، خوراك، پوشاك و نيز تأمين آينده خانواده و فرزندان، به عهده مرد است و تربيت كودكان، اداره درون خانواده به عهده زن گذاشته شده است. حال اگر بدون در نظر گرفتن ظرفيتها جاي اين مسئوليتها عوض شود چه حادثهاي رخ ميدهد؟ آيا زندگي مختل نخواهد شد؟ آيا آينده خانواده و تربيت فرزندان به مخاطره نخواهد افتاد؟! بديهي است كه كوچكترين تغييري در اين مسئوليتها روند تكاملي خانواده را به هم خواهد زد. از اين رو زن و مرد اگر چه داراي ويژگيهاي متفاوتي هستند، اما وقتي در كنار هم قرار ميگيرند كامل خواهند شد.
اهميت ازدواج در اسلام
بنابراين اسلام همواره انسانها را به ازدواج «بهنگام» توصيه ميكند تا در پرتو ازدواج، اهداف عالي انساني تحقق پيدا كند و اين دو جنس مخالف به كمال دست يابند. از اين رو در متون ديني (قرآن و حديث) به اين امر مقدس و اهداف عالي آن پرداخته شده است كه ذيلاً به برخي از آنها اشاره ميشود:
- همسر نشانه حكمت خداوند و مايه آرامش انسان است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لآيات لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛(2) از نشانههاي او اينكه همسراني از جنس خودتان براي شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين، نشانههايي است براي گروهي كه تفكر ميكنند.»
با دقت در اين آيه شريفه در مييابيم كه منظور از آرامش و سكونت در اين آيه، آرامش با وقار و ثبات فكري و روحي است. اين آرامش هم از نظر جسمي است و هم از نظر روحي؛ هم از جنبه فردي است و هم اجتماعي. بيماريهايي كه به خاطر ترك ازدواج براي جسم انسان پيش ميآيد، قابل انكار نيست. افراد مجرد، از نظر اجتماعي كمتر احساس مسئوليت ميكنند اما وقتي پا به عرصه زندگي مشترك و خانوادگي ميگذارند، شخصيت تازهاي در خود مييابند و احساس مسئوليت بيشتري ميكنند و اين همان آرامش در سايه ازدواج است.
- همسران مكمّل يكديگرند:
«...هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ...؛(3) زنان براي شما لباس و شما براي آنان لباس هستيد.»
خداوند در اين آيه تشبيه بسيار زيبايي را بكار برده است و آن اينكه زن و مرد را لباس يكديگر دانسته است. اما وجه تشابه همسران به لباس چيست؟ در پاسخ به اين پرسش امور ذيل يادآوري ميشود:
الف) لباس انسان را از سرما و گرما و از برخورد مستقيم اشياء با جسم، حفظ ميكند. زن و مرد نيز يكديگر را از انواع انحرافات حفظ مينمايند.
ب) لباس، عيوب انسان را ميپوشاند، زن و مرد نيز عيوب يكديگر را ميپوشانند و در واقع رازپوش همديگر محسوب ميشوند.
ج) لباس، زينتي براي انسان است. زن و مرد نيز زينت، وسيله آرامش، آسايش و مايه شكوفايي و نشاط يكديگرند.
د) همسران خوب يكديگر را از پريشاني، بيهودگي، بيپناهي و بيهدفي نجات ميدهند.
هـ) زن و مرد مكمّل، متمّم، حافظ و آبروبخش و مايه اميد يكديگرند.
- ازدواج ، تکميل کننده دين است، لذا حضرت امام صادق (ع) فرمود: «ركعتان يصليهما المتزوج أفضل من سبيعن ركعة يصليهما أعزب»(4) دو ركعت نماز كسي كه ازدواج كرده است برتر و با فضيلتتر ازهفتاد رکعت نمازي است كه انسان مجرّد بجا آورد.
همچنين اميرالمؤمنين علي ـ ع ـ فرمود: «لم يكن أحدٌ من اصحاب رسولالله ـ صلي الله عليه و آله ـ يتزّوج الاّ قال رسولالله: كمل دينه»(5) كسي از اصحاب پيامبر نبود كه ازدواج كند، مگر آنكه پيامبر دربارهاش ميفرمود: دينش كامل شده است.
بنابراين از اين دو حديث شريف در مييابيم كه زن و مرد تنها مكمّل امور جسمي و روحي يكديگر نيستند بلكه موجب تكميل دين يكديگر نيز ميباشند و تنها و مجرد زيستن هر كدام از زن و مرد، موجب نقض دين خواهد بود، زيرا انسان مجرّد بيشتر در معرض گناه و انحرافات خواهد بود. اما وقتي زن و مرد در كنار يكديگر قرار ميگيرند به پاكي و طهارت دست مييابند.
پيامبر (ص) پس از ازدواج علي( ع) و فاطمه(س) به ديدنشان رفتند و به آنان تبريك گفتند. آنگاه رو به علي(ع) كردند و فرمودند: همسرت را چگونه يافتي؟ حضرت پاسخ داد: «نعم العون علي طاعة الله»(6) يعني فاطمه بهترين ياور من در بندگي و اطاعت من از خداست. سپس پيامبر همين سؤال را از دخترش فاطمه پرسيد. او نيز همان جمله علي ـ ع ـ را بر زبان جاري ساخت.
بنابراين همسران ـ زن و مرد ـ براي رشد و تعالي يكديگر ميتوانند تا حد بسيار زيادي مؤثر باشند به گونهاي كه حتي انسان معصومي چون علي و فاطمه ـ عليهماالسلام ـ وقتي ازدواج ميكنند؛ خود را در عبادت و بندگي خداوند موفقتر از زمان تجردشان ميدانند.
* مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پينوشتها:
- حرّ عاملي، وسائل الشيعه، تحقيق شيخ محمد رازي، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج 14، ص 2.
2و3. بقره/187.
- وسائل الشيعه، همان، ج 20، ص 18.
- نوري، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، مؤسسه آلالبيت لإحياء التراث، چاپ اول، ج 14، ص 150.
- مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، ج43، ص117.
روزنامه کيهان
تاريخ انتشار: شنبه 4 آذر ماه