12 اسفند 1402, 2:24
راهبردی که رهبر معظم انقلاب در 19 دی امسال برای مقابله با سیاست خارج کردن مردم از صحنه ترسیم فرمودند؛ «کشاندن مردم به صحنهی مبارزه با جهتدهی دقیق و با توانبخشی معرفتی» است. در راستای این راهبرد، الگوی گفتگو با مردم مبتنی بر روایت دقیق و عمیق، جهت تبیین و تولید افکار عمومی ارائه می شود.
رضا سامان
بخش اول
رویکردهای نیروهای انقلابی در دعوت به مشارکت
رویکردها و روشهای موجود از طریق سخنرانی، گفتگوی چهرهبهچهره و انواع قالبهای رسانهای (مصاحبه- عکسنوشته- کاریکاتور- استوری- کلیپ- پادکست و دوربینمخفی و...) عمدتاً در چهار دسته یا تلفیقی از آنها قرار دارد:
1- ارائه آمار دستاوردها و ظرفیتها: استفاده از آمار جهت گزارش دقیق و میدانی ضروری است؛ اما گاه قابلیت آن را دارد که در دو روایت متضاد به کار رود؛ مانند آمار کشف فساد که در یک روایت بر وجود برخی مفاسد و عزم بر مبارزه با فساد دلالت میکند و در روایت مخالف نشان از فساد سیستمی است. یا شمارش ظرفیتهای منابع انسانی و طبیعی ایران میتواند جهت انگیختن مخاطب به کار و تحرک و امیدآفرینی استفاده شود و یا میتواند بر ناکارآمدی این نظام در استفاده از این منابع عظیم به کار گرفته شود.
2- ارائه مبانی و گزارههای معرفتی: «مبانی» مهمترین پایهی دعوت است. اما چون مخاطب نسبت به میدان امروز سؤالات و ابهاماتی دارد، با اکتفا به مبانی و عدم روایتپردازی دقیق جزئیات، نمیتوان نگاه و رفتار مخاطب را تغییر داد. به طور مثال، ارائه مبنای امامت و امت، و تبعات نبودن مردم کوفه با امیرالمؤمنین (ع) معرفت میبخشد و احساسات مذهبی را درگیر میکند؛ اما به جهت آنکه عمده مخاطبان نمیتوانند آن را با وضعیت امروز تطبیق دهند؛ به سمت مشارکت برانگیخته نمیشوند.
3- پاسخ به شبهات: نقطه قوت این روش، دیدن گرههای ذهنی مخاطب است و نقطهضعف آن، ندیدن همه ابعاد مخاطب است. از طرفی این روش یک نوع اقناع تدافعی از طریق ارائه استدلال یا آمار است و در تأثیرگذاری و جهتدهی، اثر عمیقی ندارد.
4- گزارههای بصیرتی: نقطه قوت این گزارهها به جهت آنکه برخی فرایندها و توالی وقایع و پشتصحنهها را بیان میکند، ارائه تصویر میدان است؛ و نقطهضعف آن، در ندیدن مخاطب و ارائه بعضی معرفتهای عمیق است.
روش روایت در کنار چهار رویکرد مذکور یا رویکردهای تلفیقی، رویکرد دیگر ارائه روایت است. روایت به جهت ارائه تصویر واضحتر، از طریق تشریح مشکل و مسئله، تشریح نقش بازیگران دخیل در قصه، درنظرداشتن اغراض، عقاید، پیشفرضها و احساسات و حالات درونی شخصیتهای قصه و درنظرداشتن مخاطب و سایر جزئیات که خواهد آمد، روش کاملتری است. طبیعتاً روایت به لحاظ محتوا و مواد، نیازمند آمار و گزارههای معرفتی و بصیرتی و فهم شبهات است.
روایت از طریق خلاقیت خود، آمار را در خدمت خود میآورد، از گزارههای بصیرتی در تشریح اهداف، مسئله و صحنه استفاده میکند، با مبانی معرفتی پیشفرضها را میبیند و با فهم شبهات بخشی از مخاطب را میبیند؛ و درعینحال، اطلاعات انباشتی و اضافی لازم ندارد؛ بهاینترتیب همه قطعات کامل شده و هر قطعهای در جای مناسب خود به کار گرفته میشود و خودروی حرکتآفرینی و تأثیرگذاری به حرکت درمیآید. روایت بهجای بیان خشکوخالی، یک گزاره مهم همچون «شرکت در انتخابات واجب شرعی است» یا «عدم مشارکت، امنیت را به خطر میاندازد» آن را در یک تصویر کامل برای مخاطب قابلهضم کرده و تبدیل به فکر و عمل میکند.
روایت چیست و چرا اهمیت دارد؟ «روایت» گزارش و ارائه یک درک منظم از وقایع با ترتیب معنادار عناصر داستان است. روایت یک سازوکار اقناعی قدرتمند است و روایتسازی و داستانسرایی در ایجاد حرکتهای اجتماعی و تقویت و تحریک احساسات، اهداف و انگیزهها و تعریف هویتها و ارائه راهحلها نقشی برجسته دارد و به همین جهت تغییر روایت باعث میشود یک فرد یا یک جامعه نگاه خود را نسبت به یک مسئله تغییر دهد، احساسات و نگرشهای خود را بازنگری کند و رفتارهای متفاوتی تولید کند. سبک متداول قرآن کریم در بیان قصهی انبیا و مشرکین و طیفهای جامعه، و در طرف مقابل روایتسازیهای دشمن جهت تحتتأثیر قراردادن افکار عمومی، اهمیت روایت را بیشتر روشن میکند.
متن کامل
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان