17 اسفند 1389, 0:0
كارآمدي، مقبوليت، سياست، قدرت، سيادت، اداره
مهدي امينيان
مقدمه
مفهوم کارآمدی و کارایی از مهمترین مفاهیم علوم مدیریت و اقتصاد است که تقریبا از چندین دهه گذشته به طور جدی در عرصه علم سیاست نیز مطرح بوده است. از آنجا که هر سامانه مدیریتی و هر سازمانی به دنبال افزایش کارآمدی و کارایی خویش است، دولت نیز به عنوان گستردهترین و مقتدرترین سازمان موجود، در پی دستیابی به این هدف حیاتی است تا علاوه بر مشروعیت اولیه خود به مشروعیت جدیدی که نتیجه کارآمدی است، دست یابد و بدین وسیله دوام و پایداری خود را، با تحصیل رضایت بیشتر شهروندان، تضمین نماید. کارآمدی در حقیقت بیانگر قابلیت و توانایی مدیریت و کارگزاران هر کشور در اداره شایسته آن است و ایفای بهینه کار ویژه های دولت و جلب حداکثر رضایت مردم را در پی دارد. امروزه با گذشت سی سال از انقلاب اسلامی و مردمی ایران و تاسیس جمهوری اسلامی، کمتر کسی در پایه های مشروعیت نظام تردید روا می دارد، اما باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که هر حکومتی ممکن است در عرصه تحقق کار ویژه ها و وظایف و اهداف خود با درجه ای از ناکارآمدی مواجه شود. متاسفانه برخی نیز در این موقعیت، عنادورزانه سعی در ایجاد شبهه ناکارآمدی حکومت دینی و تشکیک در توانایی آن نسبت به پاسخگویی به انتظارات و خواسته های مردم دارند و این در حالی است که کاهش کارآمدی، بیماری گریزناپذیر همه نظام سیاسی است و نظام های موفق آنهایی هستند که با ارائه راهکارهای نظری و عملی به طور مداوم، سعی در علاج این بیماری موسمی دارند، هرچند این مداوا قطعی نیست بلکه زمانمند و موقت است، اما حتی نظامهای کارآمد نیز خود را از این تلاش پیگیر بی نیاز نمی دانند و به دنبال تجربه راههای جدید برای افزایش کارآمدی خود هستند.
سلسله مقاله حاضر با ملحوظ داشتن سرایت این ناکارآمدی به بخشهایی از بدنه مدیریتی کشور، به دنبال پاسخ به این سئوال است که: «مفهوم نظری و عملی کارآمدی و کارایی در نظام سیاسی اسلامی به چه معنا و دارای چه شاخصه هایی است و از سوی دیگر چه راهکارهایی برای افزایش کارآمدی نظام فعلی جمهوری اسلامی قابل پیش بینی و پیشنهاد است؟».
انقلاب اسلامی ایران، بی تردید یکی از رویدادهای کم نظیر قرن بیستم بود که بازتاب جهانی آن همچنان ادامه دارد. نتیجه بارز این حرکت عظیم اسلامی و مردمی، نعمت تاسیس نظام جمهوری اسلامی بود و امروزه پاسداری از این موهبت الهی، بر همگان واجب است، بویژه صاحبان فکر و اندیشه و نسل جوان در این مسیر وظیفه ای گران بر عهده دارند و می بایست با تاسیس یک نهضت نرم افزاری، با چراغ فکر و اندیشه، مسیر دشوار و پر پیچ و خم حرکت و تداوم این الگوی جدید حکومتی را روشنتر سازند و آن را از گزند انواع آسیبهای محتمل مصون دارند. بدیهی است کارآمدی و توفیق نظام مزبور در پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی شهروندان و مخاطبین خویش، بهترین راه معرفی و عرضه این مدل حکومتی به جهانیان است و می تواند تجربه موفقی برای نشان دادن عدم تنافی دو عرصه دین و سیاست و بلکه تعامل مثبت و بهینه آن دو باشد. در این مقال قصد بر آن است که مفهوم کارآمدی (اثر بخشی) و کارایی در نهج البلاغه و کلام امام علی(ع) مورد بررسی قرار گیرد. کاوش در دیدگاه های حضرت امیر المومنین(ع) در حوزه مدیریت و سیاست بسیار راهگشاست، به همین خاطر ابتدا، مدیریت و شاخصه های آن از منظر امام بررسی می شود و سپس در بخشش دیگر، نفس مفهوم و واژه کارآمدی (اثر بخشی) و کارایی در نهج البلاغه جستجو می شود، آن گاه با توجه به اینکه بسیاری از اندیشمندان معاصر همچون لیپست کارایی و کارآمدی را عملکرد حقیقی و واقعی حکومت یا برآورده شدن کار ویژه های اساسی حکومت توسط نظام تعریف کرده اند، کارویژه های اساسی حکومت و نحوه ایفای بهینه آنها در نهج البلاغه تبیین می شود و در بخش پایانی، شاخصه های کارآمدی از دید امام تشریح می گردد.
بخش اول: مدخلی در باب مدیریت در نهج البلاغه امام علی(ع) در تاریخ شخصیتی یکتاست که نام و حکومت کوتاهش قرین عدالت است. او تنها امام معصوم شیعیان است، در تاریخ بشری نیز به عنوان متنفکر، اندیشمند و سیاستمداری خدامدار و موفق مطرح بوده، چه برای آنان که او را امام معصوم و اعلم و اعدل مردم، بعد از رسول گرامی اسلام می دانند و چه برای آنان که وی را از دیدگاه یک انسان کامل و وارسته و خلیفه عادل می نگرند و رژیم و حکومت او را به عنوان عادلانهترین نظام تاریخ اسلام می پذیرند و سیره فردی و اجتماعی این امام همام را میزان واقعی فکر و عمل انسان ها می دانند. به همین خاطر هم الگوی نظام مدیریت و سیاست امام(ع) در بین همگان از تشخص و فضیلتی کامل برخوردار است و در همه زمان ها و مکان ها به عنوان یک نمونه آرمانی اسلامی و در عین حال قابل تحقق، شایسته اقتدا و الگو برداری بوده و می باشد.
نهج البلاغه در واقع صورتی از ترجمان قرآن کریم است و به عنوان یکی از مهمترین کتب اصلی جهان اسلام، تا به حال دل و اندیشه خیل عظیمی از محققین و اندیشمندان جهان را شیفته خود گردانیده و هزاران اثر از ترجمه و شروح مختلفه گرفته تا سایر تالیفات مرتبط با این اثر گرانسنگ ماحصل این کاوش های شور انگیزاست، ضمن آنکه مستند و مکتوب بودن نهج البلاغه بر روایی آن به عنوان یکی از شاخصهای اساسی در کاشفیت آرای اسلام در حوزه های مختلف، می افزاید.
مفهوم اداره در کلمات امام(ع)، با واژه هایی همچون تدبیر، اِمُره، قدرت، سید و سیادت و راعی به کار گرفته شده است. پاره هایی از فرازهای نهج البلاغه که شامل کاربرد این واژگان است بدین شرح می باشد:
تدبیر:1- «لافقر مع حسن التدبیر؛ با حسن تدبیر، فقر ایجاد نمی شود».[شرح غرر الحکم و درر الکلم، ج6،ص437] 2- «سبب التدبیر سوء التدبیر؛ سوء مدیریت و تدبیر نادرست مایه نابودی است»[همان، ج4،ص126].3- «حسن التدبیر و تنجب التبذیر من حسن السیاسه؛ حسن تدبیر و پرهیز از اسراف از علامتهای سیاستی نیکو است».[همان، ج3،ص385] 4- «قوام العشیر حسن التقدیر و ملاکه حسن التدبیر؛ اندازه نگه داشتن و مقتصد بودن، مایه قوام طایفه و فامیل است و ملاک آن حسن تدبیر است».
اِمُره: 1- «الکریم یعفو مع القدره و یعدل فی امره؛ انسان کریم و بزرگوار در زمان برخورداری از قدرت عفو می کند و در امارت و حکمرانی عدل می ورزد».[همان، ج4، ص515] 2- «جمال السیاسه العدل فی الامره و العفو مع القدره؛ زیبایی قدرت عدالت در حکمرانی و گذشت در هنگام قدرتمندی است».[همان، ج2،ص126] 3- «العدل نظام الامره؛ عدل نظام و مبنای امارت و حکمرانی است».[همان،ج3، ص375]
قدرت:1- «حسن السیره جمال القدره؛ سیرت نیکو از زینت قدرت است».[همان،ج1، ص198] 2- «عند کمال القدره تظهر فضیله العفو؛ هنگامی که قدرت به کمال و تکامل خویش می رسد، فضیلت عفو آشکار می شود».
سیادت و سید: 1- «السید من تحمل النوونه و جاد بالمعونه؛ سرور مهتر کسی است که تهیه قوت و خوراک را بر عهده می گیرد و یاری و مساعدت را به نیکویی به انجام می رساند».[همان،ج4،ص324] 2- «لسید لایصانع و لایخادع و لاتغره المطامع؛ کسی که سرور و مهتر است ظاهر سازی و خدعه ورزی نمی کند و مطامع، وی را نمی فریبد».[همان،ج6، ص403] 3- «لاسیاده لمن لاسخاء له؛ کسی که سخاوت ندارد فاقد سیادت و مهتری است».[همان،ج4،ص423]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان