دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کارل بارت Barth Carl

کارل بارت Barth  Carl
کارل بارت Barth Carl

كلمات كليدي : بارت، ارتدكسي جديد، الهيات

نویسنده : محمد صادق احمدي

هنگامی که قرن نوزدهم پایان یافت کلیساهای مسیحی امید زیادی به ایجاد بهبود در بسیاری از زمینه‌ها داشتند. این خوش‌بینی به ویژه در پروتستان‌ها گسترش یافت تا جایی‌که برخی قرن بیست را قرن مسیحیت نام نهادند.

علت اساسی این مساله را در الهیات قرن نوزده می‌توان دید که با بروز الهی دانانی چون شلایر ماخر و ظهور تفکر لیبرال مسیحی که در الهیات روی انسان تاکید زیادی داشت و برای ارج نهادن به انسان خدا را قربانی می‌کرد به اوج رسید.

پرچم دار مبارزه با این نوع نگرش، لیبرال‌ها و پدر ارتدکسی جدید در قرن بیستم که مهم‌ترین الهی دان این قرن[1] نیز شمرده می‌شود کارل بارت بود.

تولد تا مرگ[2] [3]

کارل بارت در دهم ماه مه سال 1886 میلادی در خانواده‌ای مذهبی در شهر بازل سوئیس به دنیا آمد. پدر کارل کشیش بود. بنابراین او را به دانشکده الهیات در شهرهای برن، برلین، توبینگن و ماربورگ فرستاد تا در این زمینه آموزش ببیند.

بارت پس از فراغت از تحصیل در یک کلیسای اصلاح شده در سوییس مشغول خدمت شبانی شد و در آنجا تفسیر رساله به رومیان را نوشت که در دنیای لیبرال آن زمان سر و صدای زیادی بپا کرد. بارت با نوشتن این کتاب عملا به رهبر جنبش لیبرالی قرن نوزده تبدیل شد.

از این پس فصل جدیدی در زندگی بارت شروع شد. زیرا اندکی بعد از اینکه به شهرت رسید ابتدا استاد افتخاری الهیات اصلاح شده در دانشگاه گوتینگن شد و پس از آن به عنوان استاد اصول اعتقادات قطعی و الهیات عهد جدید در دانشگاه مونستر پذیرفته شد و بعد به عنوان استاد الهیات نظام‌مند در برن مشغول به تدریس شد.

در سال 1934و با به قدرت رسیدن هیتلر و حزب نازی گروهی در میان پروتستان‌های آلمان پیدا گشت که مسیحیان آلمانی خوانده می‌شدند. مسیحیان آلمانی با پیروزی بزرگی که در سال 1933در انتخابات رهبران کلیسا به دست آورده بودند در پی آن بودند تا نازیسم یا ملی گرایی آلمانی را با مسیحیت تلفیق کنند و می‌خواستند کلیسا از نظر مذهبی، نازیسم را تایید کند.

در این هنگام بارت که به رهبر اصلی کلیسای معترف آلمان تبدیل شده بود با مسیحیان آلمانی به مخالفت برخاست و اعلامیه بارمن را منتشر کرد. به همین علت نازیسم در سال 1935 اجبارا او را از کار برکنار کرد و پس از مدتی تمام فعالیت‌های او در آلمان تعلیق شد. پس از این جریان بارت به سویس بازگشت و در بازل به عنوان استاد اصول اعتقادات قطعی مشغول به کار شد.

بارت 13 سال بعدی را در انزوا و به تدریس الهیات پرداخت تا اینکه در سال 1948 ناقوس نهضت وحدت کلیساها برای اولین بار نواخته شد[4] و از او نیز برای شرکت در این شورای جهانی در آمستردام دعوت به عمل آمد.

بارت وقتی با امتناع پاپ رم و پاتریارک مسکو از شرکت در این نشست مواجه شد به شدت ناراحت شد و در واکنشی تند آنها را مؤاخذه کرد. او در قسمتی از سخنرانی مهم خود گفت: «امیدوارم این آزادی و استقلال نشانه آن باشد که خشم و اندوه حاصل از پاسخ‌های منفی‌ای که از سوی کلیساهای رم یا مسکو دریافت کرده‌ایم کمترین تاثیر را در بحث و گفت و گوهای اولین نشست ما داشته باشد ! ... آنها نخواستند در جنبش همه کلیساها شرکت کنند... رم و مسکو مخصوصا متحد شدند که کاری به کار ما نداشته باشند... انتظارات آنقدر گزاف است که نمی‌توانیم برآورده سازیم؛ می‌خواهید بی هیچ قید و شرطی، دعوی برتری و تقدم شما را به جد بپذیریم و در همان حال، مشتاقانه حضورتان را انتظار بکشیم !» [5]

پس از این بارت با تجربه سلسله سخنرانی‌هایی را در مورد الاهیات انجیلی آغاز کرد. در سال 1962بارت برای اولین بار از ایالات متحده آمریکا دیدار کرد و پس از چند سال در 1966 برای آخرین بار سفری به رم داشت تا به گفته خودش آرامگاه رسولان را زیارت کرده باشد.

سرانجام کارل بارت که بزرگترین عالم الهی پس از توماس آکویناس بود در سال 1968 در گذشت و در بازل به خاک سپرده شد.

اندیشه های بارت

بارت با آثار و اندیشه‌هایش به قدری در الهیات غرب تاثیرگذار بود که حتی جدی‌ترین منتقدان او نیز لب به تحسین او گشوده‌اند. از این میان می‌توان به پاپ پیوس دوازدهم اشاره کرد که بارت را پس از آکویناس بزرگترین عالم الهی می‌دانست. گزیده‌ای از مهم‌ترین آراء بارت از این قرار است:

1- نقد کتاب مقدس: کالین براون فیلسوف و الهی دان مسیحی در این زمینه می‌گوید: «بارت در این مورد از یک طرف می‌گوید که تمام کتاب مقدس دارای الهام الهی است و باید برای تمام قسمت های آن احترام یکسان قائل شویم. از طرف دیگر به نویسندگان کتاب مقدس اشتباهاتی نسبت می‌دهد. این موضع او نشان دهنده دو طرز فکر متفاوت و متضاد است. زیرا کتاب مقدس را در عین حال هم صحیح می‌داند و هم غلط...»[6]

2- الهیات دیالکتیک: بارت با ارائه نوین اصطلاحات فلسفی برگرفته از افلاطون و دیگر فلاسفه در اثبات وجود خدا الهیات دیالکتیک را به شکل جدیدی عرضه کرد. او با ارائه این اصطلاح توجه می‌دهد که میان خدا و بشر نوعی تضاد و دیالکتیک (جدل)وجود دارد نه پیوستگی.

3- علم الهیات: در مورد الهیات باید گفت که بارت آن را بر خلاف تفکر حاکم بر قرن نوزده، علم می‌دانست و برای این نظر خود ادله‌ای ارائه کرد.[7]

4-شناخت خدا: بارت بر خلاف اکثر متفکران قرن نوزده که خدا را با الهیات طبیعی اثبات می‌کردند می‌گفت که دلیل خارجی عینی برای این امر کافی نیست بلکه فقط رویت شهودی کلام خداست که وجود او را اثبات می‌کند.

5-مسیح شناسی و نقش آن در تقدیر: از نظر بارت همه آموزه های مسیحی باید بر بنیانی مسیح شناختی تفسیر و تعبیر شوند. این اصل باعث بازنگری اساسی برخی آموزه های سنتی شده است. از نظر بارت این باور که برخی افراد را در مسیح و برخی افراد را در آدم یا خارج از مسیح می‌بیند باوری نادرست است. از نظر او خدا همه انسانها را در عیسی مسیح بخشیده شده می‌بیند. تونی لین در این مورد می‌گوید: «اهمیت این اصلی که بارت بنا نهاد در این است که الهیات طبیعی را نفی می کند...بارت این تصور که مسیح به خاطر این جسم شد که انسان مرتکب گناه شد را نادرست می‌داند...»[8]

6- کلام خدا : بارت کلام خدا را واقعه تکلم خدا با انسان و مکشوف شدن او توسط عیسی مسیح می‌داند. او راه شناخت این واقعه را از طریق کلام مکتوب خدا می‌داند که شهادتی در مورد مکاشفه خداست.

7- تغییر نظر در مورد لیبرال‌ها : بارت در ابتدا دشمنی قابل ملاحظه‌ای با لیبرال‌های قرن نوزده داشت اما اندکی بعد تغییر رویه داد و از ایشان تقدیر بسیاری کرد. مثلا در مورد شلایر ماخر گفت که او پدر کلیسای قرن نوزدهم بود و نه یک مکتب بلکه عصری را بنیان نهاد.

8- تعمید کودکان: یکی از مواردی که بارت در آن تغییر موضعی علنی داده است مسأله تعمید کودکان است. زیرا در جلد سیزدهم از اصول ایمانی کلیسا صریحاً علیه تعمید کودکان موضع‌گیری کرده، در حالی که قبل از این به شدت از آن دفاع می‌کرد.

9- خطای کلیسا: بارت معتقد بود که کلیسای کاتولیک و نوپروتستانتیسم از خطای اساسی یکسانی رنج می‌برند. آنها به گونه‌ای وحی الهی را تصاحب کرده و چنان بر فیض تکیه کرده بودند که دیگر نه خدا می‌توانست خدا باشد و نه انسان می‌توانست انسان باشد. [9]

10- نو ارتدکسی: یکی از مهم‌ترین نظریات بارت که گرچه در ضمن موارد سابق به آن اشاره شد اما جداگانه نیاز به طرح دارد نوارتدکسی پروتستان است که بارت طلایه دار آن بود.[10]

آثار بارت

از بارت آثار تاثیر گذار فراوانی در زمینه الهیات باقی مانده که هر یک محور مباحثات زیادی واقع شده‌اند. از مهم‌ترین این آثار می‌توان به این کتب اشاره کرد:

1- تفسیر رساله به رومیان: این کتاب در سال 1919 منتشر شد و به گفته نویسنده ای کاتولیک «مانند بمبی در زمین عالمان الهی فرود آمد» ، زیرا بارت با نوشتن این کتاب رسما به مخالفت با الهیات متداول دوره اش پرداخت و بیان کرد که باید با گذر از انسان مداری مدرن به خدا مداری نوین روی آورد.

2- آموزه خداوند: این کتاب در سال 1942 تالیف شد و بیانگر نگاه خاص بارت به شخصیت خدا و تعالیمی در مورد کلیساست.

3- آموزه آفرینش: بارت این کتاب را در سال 1951 تالیف کرد و در آن الهیات طبیعی رایج که از قرن نوزده و تفکر لیبرالی باقی مانده بود را در بوته نقد قرار داد.

4- خیر Neni: امیل برونر، همکار بارت در جریان نازیسم با ارائه کتاب طبیعت و فیض موجبات حمایت از نازیسم را فراهم کرد و استدلال می‌کرد که دیدگاه او به دیدگاه اصلاح گران کلیسا نزدیک‌تر است.

اما بارت که نگران نفوذ دیدگاه های نازیسم در کلیساها بود به سرعت در نوشتاری با نام خیر با خشم و غضب به برونر پاسخ داد.

5- آموزه آشتی: این کتاب که در زمره آخرین مکتوبات مهم بارت است در عمده مباحثاتش به بررسی کلیسا می‌پردازد.

6- اصول اعتقادات قطعی کلیسا: نام این اثر که مهم‌ترین نوشته بارت است در ابتدا اصول اعتقادات قطعی مسیحی بود. این کتاب را برخی به 13 جلد و برخی به 5 جلد تقسیم می‌کنند. نکته مهم در مورد این کتاب این مساله است که فصل آخر کتاب ناتمام مانده و به پایان نرسیده است. برخی از الهی دانان معتقدند که این اثر مهم‌ترین دستاورد الهیاتی قرن بیستم است. موضوعات این کتاب به گفته الهی دانان همان موضوعاتی است که لوتر و کالون بیان کرده اند اما در قالبی جدید.[11]

البته از بارت آثار دیگری نیز بجای مانده که در جای خود بررسی شده‌اند.

کلیسا و بارت

در آخر باید گفت که کارل بارت از جمله اشخاصی است که مورد اظهار نظرهای متفاوت و گاهی متضاد واقع شده است. مثلا تونی لین در بحث انسان و خدا می‌گوید که بارت را به سبب اینکه انسان را موجودی عمیقا ملحد می‌انگارد مورد انتقاد قرار داده‌اند.[12]در بحث کلام خدا نیز به سبب اینکه کتاب مقدس را کلام خدا نمی‌داند اعتراض بسیاری از الهی دانان متوجه او شده است.[13]از طرفی پاپ پیوس دوازدهم در موردش می‌گوید که بزرگ‌ترین عالم الهی پس از آکویناس است و کونگ نیز او را پدر الهیات قرن بیست می‌داند.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

معجزات عیسی

مریم مقدس  Saint Mary

مریم مقدس Saint Mary

No image

کتاب مقدس Bible

Powered by TayaCMS