كلمات كليدي : كشيش، شعاير ديني، عشاي رباني، انتصاب زنان، ازدواج كشيشان، قس، قسيس، كاتوليك، ارتدوكس، پروتستان
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
به طور کلی، انجام امور روحانی در کلیساهای مختلف، به افرادی خاص سپرده میشود. در اکثر کلیساها منصب کشیشی به عنوان منصبی پذیرفته شده وجود دارد. معمولا انجام آیینهای دینی و به خصوص برگزاری مراسم عشای ربانی و تعمید بر عهدهی کشیشان قرار داده شده است. البته در کلیساهای مختلف بر اساس تقسیمبندی مناصب مختلف روحانی، وظایف تعریفشده برای کشیشها متفاوت است اما در اکثر کلیساها انجام دو آیین مذکور از وظایف کشیش شمرده شده است.
واژه شناسی
کلمهی کشیش در زبان فارسی از واژهای آرامی "قشیشه" به معنی "پیر" گرفته شده است. کلمات قس و قسیس در زبان عربی نیز از همین کلمهی آرامی گرفته شده است.[1]
معادل انگلیسی این کلمه یعنی واژهی Priest، برگرفته از کلمهی یونانی presbyteros به معنی "پیر" میباشد.[2]
خاستگاه منصب کشیشی
شاید بتوان گفت که اولین کشیش ها در حقیقت، خود حواریون بوده اند.حضرت عیسی به رسولان خویش که نخستین کشیش ها بودند قدرتهایی چند را اعطا فرمود: انجام دادن مراسم عشای ربانی، بخشیدن گناهان، اجرای شعایر دینی و موعظه.
البته صرف نظر از اینکه حواریون را کشیش بدانیم یا خیر، این مسأله مورد قبول همگان است که حضرت عیسی پیش از صعود خویش به آسمان، مأموریتی به رسولان عطا فرمود.
زمانی که حواریون سنشان بالا رفت تصمیمی گرفتند تا شاگردان را بدون کلیسایی دارای ساختار منظم و سلسله مراتب رها نسازند. آنها دستهای خود را بر کسانی که برای ادامه وظیفهشان انتخاب کرده بودند نهادند.
این مسئولان جدید (یا همان کشیشها) در عهد جدید به دو نام مختلف خوانده میشدند؛ اسقف و کشیش. اصطلاح کشیش بیشتر در کلیساهایی که از یهودیت نشأت میگرفتند به کار میرفت (اول تیموتاؤس 4: 14 و 5: 17، تیطس 1: 5، یعقوب 5: 14، اعمال رسولان 14: 23 و 20: 17) و کلمهی اسقف به معنای "ناظر" در کلیساهایی که در دنیای یونانی زبان تأسیس گردیدند مورد استفاده بود (فیلیپیان 1: 1، اول تیموتاؤس 3: 1 – 7، تیطس 1: 7).[3]
بنابر این باید توجه داشت که در قرن اول میلادی جایگاه کشیشی و اسقفی به جای یکدیگر به کار برده میشد و تفاوتی میان آن دو دانسته نمیشد و در قرن دوم میلادی بود که میان این دو جایگاه، تفاوت گذاشته شد و وظایف و اختیارات این دو جایگاه از یکدیگر تفکیک گردید.[4]
منصب کشیشی در کلیساهای مختلف
چنانکه پیشتر گفته شد، این منصب در اکثر کلیساها وجود دارد. در کلیساهای ارتدوکس[5] و کاتولیک[6]، این منصب مورد پذیرش قرار گرفته است. در کلیساهای انگلیکن[7] و اسقفی[8] (این کلیسا در آمریکا و اسکاتلند، با عنوان اپیسکوپال[9] شناخته میشود[10])، نیز جایگاه کشیشی به عنوان یکی از مقامات رسمی کلیسا مورد قبول است.در کلیسای لوتری نیز جایگاه کشیشی البته با عنوان "شبانی"مورد پذیرش قرار گرفته است هر چند به طور کلی در این کلیسا، اهمیت زیادی به این مناصب داده نمیشود.[11] کلیساهای اصلاحی (کالونی و..) [12] و کانگریگیشنال[13] نیز منصب کشیشی را به نوعی پذیرا شدهاند.
در مقابل، در کلیسای پرزبیتری عناوینی نظیر اسقفی و کشیشی جایگاهی ندارند. در این کلیسا، بالاترین رتبه روحانی از آن شیوخ است که این عنوان، در دو شکل شیخ مربی یا شبان (خادم) و شیخ حاکم وجود دارد.[14] البته برخی از مسیحیان مانند باپتیستها[15] و کویکرها[16] نیز به طور کلی فاقد مراتب روحانی هستند و هیچ یک از مناصب روحانی (و از جمله، کشیشی) در میان آنها وجود ندارد.
وظایف و اختیارات کشیش در کلیساهای مختلف
در کلیسای کاتولیک، عشای ربانی، بخشش گناه و تدهین نهایی توسط کشیشها انجام میشود.[17] در کلیسای اسقفی، کشیشها عهدهدار انجام شعایر دینی دانسته شدهاند.[18]
در کلیسای ارتدوکس که برگزاری شعایر بر عهده شماس است، وظیفهی نظارت بر انجام شعایر بر عهده کشیش گذاشته شده است.[19]
در کلیسای انگلیکن، کشیشها عهدهدار انجام شعایر و ایراد پند و موعظه در کلیسا هستند.[20] در کلیسای اصلاحی، اجرای شعایر و انجام وعظ، بر عهده کشیش است.[21] در کلیسای کانگریگیشنال، کشیشها عهدهدار انجام شعایر هستند.[22]
ازدواج کشیشان
به شهادت تاریخ و به اعتراف خود مسیحیان، مسأله ازدواج کشیشها (و حتی اسقفها) امری مرسوم بوده است و کشیشان کلیسای اولیه غالبا ازدواج میکردند. از جمله شخصیتهای برجستهی مسیحی که دارای همسر بودهاند میتوان به قدیس گریگوری[23]، گریگوریوس کبیر[24]، گریگوری نوسایی[25] و سینسیوس قیروانی[26] اشاره کرد.[27]
از زمان شورای لتران در سال 1123، کشیشان کلیسای کاتولیک از ازدواج منع شدند.با این حال در کلیسای ارتدوکس منعی از ازدواج کشیشان وجود ندارد.البته ازدواج اگر پیش از انتصاب به مقام کشیشی یا شماسی صورت پذیرد اشکالی ندارد اما پس از انتصاب به این مقامات، دیگر ازدواج مجاز نیست.[28]
مسألهی منع ازدواج کشیشان از سوی کلیسای لوتری مردود شناخته شده است.لوتر با ذکر این نکته که قانون مذکور، فاقد مأخذ کتاب مقدسی است این قانون را رد کرد و خود وی نیز در سال 1525 با راهبهای به نام "کاترینا فون بورا" ازدواج کرد.[29]
البته کلیساهای مختلف پروتستان در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند اما در بسیاری از این کلیساها، منعی برای ازدواج مقامات روحانی وجود ندارد.[30]
ادعای کشیشی تمام مؤمنان از سوی مارتین لوتر
اگر چه امروزه در کلیساهای لوتری، منصب کشیشی وجود دارد اما پیشتر اشاره شد که در این کلیسا، مناصب روحانی از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. ریشهی این مطلب را در ادعای لوتر میتوان یافت. وی در سال 1521، سه کتاب جدید خویش را منتشر ساخت و در آن به عقاید خویش و از جمله اعتقاد به کشیشی تمام مسیحیان پرداخت.[31] این ادعای وی، ریشه در کتاب مقدس دارد چرا که در رساله اول پطرس به وضوح از کهانت تمام ایمانداران سخن به میان آمده است.[32]
کاتولیکها در مقابل ضمن پذیرش این فقره از کتاب مقدس، اظهار میدارند که مراد این آیه از کشیشی تمامی ایمانداران، آن است که آنها به عنوان یک مجموعه و یک امت دارای مقام کشیشی هستند نه آنکه هر یک از آنها دارای این مقام باشند.[33]
از نگاه کاتولیک ها، منصب کشیشی از جایگاهی خاص در کلیسا برخوردار است، جایگاهی که عموم مردم از آن بی نصیبند.به اعتقاد کاتولیکها، اگر چه همه افراد تعمید یافته به نوعی در مقام کهانت سهیماند اما کسانی که به صورت قانونی به این درجات منصوب میشوند به عنوان نمایندگان خصوصی مسیح شناخته میشوند. از طریق آنان، عبادت انسان به سوی خدا بالا میرود و برکتهای خدا به سوی انسان نازل میشود. کشیش، ابزار کار مسیح برای انتقال فیض به انسانها است.[34]
مسألهی انتصاب زنان به مقام کشیشی
کلیسای کاتولیک، از گذشته تا به امروز، همواره با مسأله ی انتصاب زنان به مقامات روحانی و از جمله منصب کشیشی مخالفت ورزیده است.رهبران این کلیسا با اشاره به سنت حضرت مسیح، اظهار میدارند که آن حضرت از هیچ زنی برای عضویت در دوازده شاگرد خود دعوت نکرد. پاپ اینوسنت سوم، در آغاز قرن سیزدهم به تکرار اظهار داشته است: «گرچه مریم باکره مقدس در عظمت و برتری از همهی رسولان بالاتر بود اما خداوند کلیدهای ملکوت آسمان را نه به او بلکه به آنان سپرد».[35]
این کلیسا در سال 1995 و در زمانی که بحثها بر سر انتصاب زنان شدت گرفته بود اعلام داشت که دیدگاه این کلیسا در مورد عدم جواز انتصاب زنان از خطا مصون است و از این رو، گفت و گوی بیشتر در این مورد را ممنوع اعلام کرد.[36]
کلیسای ارتدوکس نیز در مسأله انتصاب زنان بر همین سنت قدیمی (که طی قرنهای متمادی در کلیسا حکمفرما بوده است)پایبند است و با درخواستهایی که در این مورد از کلیساهای ارتدوکس شده است مخالفت میکند.[37]
در قرن بیستم، مسأله ی انتصاب زنان به مقام کشیشی در کلیساهای پروتستان به کانون نزاع تبدیل شد و بسیاری از مسیحیان پروتستان خواهان انتصاب زنان به مقام کشیشی بودند.برای اولین بار، مناقشه و نزاع بر سر کشیشی زنان در کلیسای انگلیکن در گرفت و اولین زن در هنگکنگ در سال 1944 و متعاقب آن در سال 1971 به مقام کشیشی منصوب گردید. دیگر کلیساهای انگلیکن نیز بعدها دیدگاهی مشابه را پذیرفتند و اولین زن در کلیسای انگلستان در سال 1994 به این مقام منصوب گردید.[38]
همچنین در کلیسای اپیسکوپال نیز اولین زن به صورت غیر رسمی در سال 1974 و به صورت رسمی در سال 1976 به مقام کشیشی منصوب گردید.[39]
به مرور زمان، بسیاری از کلیساهای پروتستان، انتصاب زنان به مقامات روحانی و از جمله مقام کشیشی را پذیرا شدند.[40]