نویسنده: علی مهدوی
همان گونه که در یادداشتهای قبل اشاره کردیم، در قرآن کریم، برای سخن گفتن، ارزشهای مختلفی مطرح شده که گاهی مربوط به ماهیت سخن است و گاهی با عناوین عَرَضی آن ارتباط پیدا میکند. «صراحت در سخن»، «نرمی و ملایمت»، «فروتنی و ادب»، «صداقت در گفتار و رفتار» از جمله ارزشهای اخلاقی سخن گفتن هستند که در مقالات قبل بدان پرداختیم. در این نوشتار در خصوص ارزش منفی دروغگویی و مراتب آن به بحث میپردازیم. به یکی دیگر از این ارزشها یعنی صداقت در سخن میپردازیم.
در برابر ارزش مثبت و بی تردید «صدق»، از نظر عقلی و نقلی، ارزش منفی کذب و دروغگویی نیز قطعی است. پس انسان در گفتار خود باید راستگو باشد و از گفتن دروغ بپرهیزد و حتی در بعضی موارد، نه تنها از گفتن دروغ باید پرهیز کند، بلکه سکوت هم جایز نیست و بر او لازم است که سکوت را بشکند و حقیقت را اظهار کند. اکنون، این پرسش مطرح میشود که آیا گفتن دروغ، همیشه بد است و ارزش منفی دارد و ارزش منفی آن، در همه جا یکسان است؟ یا اینکه حکم آن، در هر جایی فرق میکند؟ در پاسخ باید گفت: نه دروغ در همه جا نامطلوب است و نه گناهِ کذب، در همه جا یکسان است؛ بلکه بسته به شرایط مختلف، احکام و ارزشهای متفاوتی بر آن مترتب میشود. اختلاف مراتب گناه و ارزش منفی دروغ گفتن، به آثار دروغ و انگیزه گوینده آن بستگی دارد. دروغ در موارد عادی، که یا ضرری بر آن مترتب نمیشود و یا زیان نا چیزی به دنبال دارد، طبعاً، گناه کمتری دارد؛ اما اگر دروغگویی، موجب فتنه و فسادی شود، کسانی را به جان هم بیندازد و یا مصداق نمامی و بهتان باشد، گناهش بزرگتر است.
افترا به خداوند: از همه دروغها بدتر، دروغی است که به خدا و رسول او نسبت داده شود؛ زیرا در اینجا مسئله مصلحت و سرنوشت انسان و جامعه مطرح است و کسانی که در این مورد دروغ بگویند، بزرگ ترین ضربه را به اجتماع و مصالح انسانهای دیگر میزنند. خداوند در قرآن میفرماید:
«فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا»
چه کسی ستمکارتر از آن کس است که به خدا دروغ و افترا میبندد؟»(انعام: 144).
زشتی افترا به خدا و رسول او به اندازهای است که اگر روزه دار در ماه مبارک رمضان، چنین دروغی بگوید، روزهاش باطل خواهد شد. همچنین وارونه نشان دادن سخنان حق انبیاء و اولیای خدا، آمیختن آنها با سخنان باطل و یا تحریف لفظ یا معنای آن نیز در واقع، نوعی افترا بر خداست. در قرآن از کسانی که دست به این گونه کارها میزنند، به شدت، نکوهش شده است:
«انما یفتری الکذب الذین لایومنون بآیات الله و اولئک هم الکاذبون»
کسانی که دروغ به خدا میبندند، ایمان به خدا ندارند و دروغگوی واقعی اینها هستند.»(نحل: 105)
یعنی بدترین دروغ، دروغی است که از بی ایمانی حاصل شود. در آیه دیگری میفرماید:
«انما یامرکم بالسوء و الفحشاء و ان تقولوا علی الله ما لاتعملون»
شیطان انسانها را به کارهای زشت و بدکاری و افترای به خدا و یا نسبت دادن چیزهایی که نمی دانند، به خدا وامی دارد»(بقره: 169).
بنابراین، ارزش منفی، منحصر در این نیست که شخص سخنی را که میداند خلاف واقع است، بگوید، بلکه حتی اگر از روی نادانی و بدون علم و یقین، سخنی را به خدا نسبت دهد، بازهم مرتکب کار زشتی شده است.
نفاق: «نفاق» از پستترین مراتب کذب است که متضمن و همراه با رذایل دیگری، چون خدعه و فریب مومنان، نیز خواهد بود. در این زمینه، آیات فراوانی به طور عمده در سوره منافقون، انفال، توبه، بقره و دیگر سورههای قرآن وجود دارد. خداوند متعال در آغاز سوره مبارکه بقره مهمترین خصلتهای مومنان را بیان کرده و درباره منافقون نیز میفرماید:
«و من الناس من یقوا آمنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمومنین. یخادعون الله والذین آمنوا و ما یخدعون الاانفسهم و ما یشعرون»
فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بما کانوا یکسبون... ؛ از مردم کسانی هستند که میگویند: ما به خدا و روز جزا ایمان داریم، در حالی که ایمان ندارند (بلکه) میخواهند خدا و مومنان را فریب دهند و در واقع، جز خودشان کس دیگری را فریب نخواهند داد و نمیفهمند. در دلهاشان بیماری است و خدا بیماریشان را میافزاید و به علت اینکه دروغ میگفتهاند، عذابی دردآور گریبانشان را خواهد گرفت و هرگاه به آنان گفته میشود که در زمین افساد نکنید، گویند که فقط اصلاح میکنیم. آگاه باش که آنان همان فساد کنندگانند؛ ولی خودشان درک نمیکنند و هنگامی که به آنها گفته شد: مثل همه مردم ایمان بیاورید، گویند: آیا همانند افراد کم خرد ایمان بیاوریم؟ آگاه باش که آنها خود کم خردند؛ ولی نمی دانند و هنگامی که با مومنان ملاقات کنند، گویند: ایمان داریم و چون با دوستان شیطان صفت خویش خلوت کنند، گویند: ما با شما هستیم و آنها را استهزاء میکنیم»(بقره: 8-14). خداوند در این آیات، خصلتهای مهم منافقان را برشمرده است که به دروغ اظهار ایمان میکنند. با خدعه و نیرنگ با خدا و مومنان برخورد میکنند. در دل مریضند و روز به روز، بیماری آنها افزوده میشود. افساد میکنند وخود را مصلح قلمداد میکنند. به مومنان نسبت سفاهت و نادانی میدهند. زیبا حرف میزنند و خود را دوست و دلسوز نشان میدهند؛ ولی بزرگترین دشمن هستند(بقره: 204)، قدرت طلبی، آنان را به سرپیچی از احکام و دستورات خدا وامی دارد(بقره: 206). اینها و دهها خصلت و صفت زشت دیگر، علائم و مشخصات منافقان است که در آیات قرآن بیان گردیدهاند. البته آنچه به محل بحث ما مربوط میشود، دروغگویی و اظهارات پوچ آنهاست که منشا اصلی دیگر مفاسد و تبهکاری شان خواهد بود. بنابراین، نفاق یکی از مراتب کذب و دروغ میباشد و از آنجا که همراه با رذایل دیگری همچون فریب و خدعه نسبت به دیگران است، میتوان آن را پستترین مرتبه کذب دانست.